



اگر بخواهید یکی از این درختها داشته باشید باید خیلی صبور باشید چرا که 100 سال طول می کشد این درخت رشد کند.
به گزارش «24»، «جابوتیکابا» نام درختی است که بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی مثل آرژانتین و برزیل رشد می کند. میوه های این درخت به طور مستقیم روی شاخه و تنه های آن رشد می کند.
در فرهنگ های لغت گیاهان دارویی این درخت «عودالبرق» ترجمه شده است. اگر بخواهید یکی از این درختها داشته باشید باید خیلی صبور باشید چرا که 100 سال طول می کشد این درخت رشد کند.
سنگاپور
نام رسمی آن جمهوری سنگاپور است. سنگاپور کلمه ای مالایایی و به معنای شهر شیر می باشد. این کشور در جنوب شرقی آسیا است و پایتخت آن سنگاپور است. جنوب شبه جزیره مالایا و کوچک ترین کشور جنوب شرقی آسیا است. مساحت آن 616 کیلومتر مربع و جمعیت سنگاپور 4/353/893 نفر و با رشد سالانه 2/1 درصد است. زبان انگلیسی زبان رسمی و ماندارین، تامیل و مالایی از دیگر زبان های این کشور هستند.
واحد پول، دلار سنگاپور است. سنگاپور با مالزی و اندونزی همسایه است. موناکو و وکیشن سیتی از بزرگ ترین شهرهای سنگاپور به حساب می آیند. سنگاپور یکی از مراکز بزرگ تجاری داد و ستد کالا در جهان است و یکی از 4 شهر – کشور کنونی در جهان است. از زمان استقلال، به یکی از پررونق ترین کشورهای جهان تبدیل شده و امروز یکی از پرترافیک ترین بندرهای دنیا است.
آب و هوای این کشور گرم و مرطوب و با بارش فراوان باران است. از لحاظ ذخایر معدنی کشوری فقیر است، اما اقتصاد آن که به بخش خدمات، چینی، تولیدات الکترونیکی و صنایع دستی وابسته است، رشد و شکوفایی فراوانی داشته و این کشور را به یکی از ثروتمندترین مناطق دنیا تبدیل کرده است. سنگاپور، توسط یک جاده ترانزیت با مالزی و دیگر نقاط جنوب شرق آسیا مرتبط است.
سلطنت برونئی
در آسیای جنوبی شرقی است که از شمال به دریای چین جنوبی و از مغرب و مشرق به ایالت سراواک محدود است. نام محلی آن برنئی دارالسلام و پایتخت آن، بندر سری بیگاون، از مهم ترین بنادر کشور است. برنئی سرزمینی با مساحت 765/5 کیلومتر مربع که کوهستانی با آب و هوایی استوایی با بارش فراوان باران آب و هوای گرم و مرطوب است. جمعیت آن 264000 نفر است که یک چهارم آن را چینی ها تشکیل می دهند. بزرگ ترین قوم برنئی مالایایی هستند. زبان اصلی مردم برنئی مالایایی است، البته زبان انگلیسی و چینی هم رواج دارد. انگلیسی زبان بازرگانی این کشور است.
ارم نیوز: سکوت سنگین افسران پلیس آگاهی نشان می داد سنگینی غمی بسان کوه ها را بر شانه های مرد جوان که جرات بازگویی ابعاد حادثه شوم را نداشت، احساس می کنند.
به فاصله کمی از او، زن جوان همانند انسان مسخ شده ای تنها به کف اتاق خیره شده بود و جملات نامفهومی را یکی پس از دیگری زیر لب بازگو می کرد. زن جوان جرات نگاه کردن به چهره شکسته شوهرش را نداشت و مدام آرزوی مرگ می کرد.
به فاصله کمی از آنها ۳ متهم که در نگاهشان شرارت موج می زد، با دستبندی که به دستشان قفل شده بود بخوبی می دانستند که از انسان بودن تنها نام آن را به همراه دارند….
● شروع یک ماجرای تلخ
در یکی از روزهای بهمن سال گذشته مردی همراه همسر خود پس از حضور در کلانتری ۱۷۱ در حالی که هر دو بشدت مجروح بودند، با ارائه شکایتی بیان کردند که از سوی ۴ نفر که ۲ نفر از آنها نقاب به صورت داشتند مورد حمله قرار گرفته و اموالشان به سرقت رفته است.
مرد شاکی در اظهارات خود گفت: وقتی به اتفاق همسرم به شهرری می رفتیم در حوالی بهشت زهرا (س) ۲ جوان را که یک گالن خالی در دست داشتند و از خودروهای عبوری درخواست بنزین می کردند، دیدیم.
با دیدن آنها توقف کردیم، اما به یکباره از سوی این دو جوان و ۲ نفر دیگر که نقاب به صورت داشتند مورد حمله قرار گرفتیم و آنها پس از ضرب و جرح من و همسرم، با سرقت مقادیری پول، اسناد و مدارک متواری شدند.
به دنبال این شکایت، پرونده ای از سوی ماموران کلانتری ۱۷۱ تشکیل و برای پیگیری و تحقیقات تخصصی به پایگاه نهم پلیس آگاهی ارسال شد.
پس از چند روز و بهبود نسبی وضعیت زن و مرد شاکی و دعوت از آنها، افسر آگاهی در تحقیقات متوجه اظهارات ضد و نقیض زن و مرد شاکی شد تا این که آنها راز جنایت شوم ۴ متهم را فاش کردند.
مرد شاکی در اظهارات خود گفت: وقتی به قصد در اختیار قرار دادن بنزین به ۲ نفر که در حاشیه جاده ایستاده بودند خودرو را متوقف کردم، به یکباره از سوی ۲ مرد جوان و ۲ نفر دیگری که در محدوده جنگلی اطراف بهشت زهرا مخفی شده بودند، مورد حمله قرار گرفتم و آنها پس از ضرب و جرح من، همسرم را مقابل چشمانم مورد آزار و اذیت قرار دادند و از اقدام شیطانی خود فیلمبرداری کردند و سپس متواری شدند.
● تحقیقات ویژه
به دنبال این اظهارات تکان دهنده یک تیم ویژه از ماموران پلیس آگاهی جستجوی گسترده خود را در این ارتباط آغاز کردند و با بهره گیری از اطلاعات مردمی متوجه شدند فیلم تهیه شده از زن قربانی در جنگل های اطراف بهشت زهرا، در میان برخی از اتباع افغانی که در منطقه حضور دارند، منتشر شده است.
با به دست آمدن این سرنخ و اطلاعات بعدی، ماموران ابتدا چند تبعه افغان را دستگیر کردند که در تحقیق از آنها مشخص شد این جنایت شوم از سوی ۴ متهم به نام های قادر، عصمت، مسعود و حامد صورت گرفته است که آنها نیز تابعیت افغانی دارند.
● ردپا
با گزارش موضوع به قاضی پرونده، دستور دستگیری این تبهکاران صادر شد و ماموران در اولین اقدام خود پس از جستجوی گسترده در منطقه ابتدا ۲ نفر از متهمان به نام های قادر و عصمت را دستگیر کردند.
با دستگیری این دو متهم، مشخص شد ۲ نفر دیگر از این تبهکاران پس از اطلاع از دستگیری همدستان خود، متواری شده اند.
ماموران در مرحله بعدی رد پای یکی از متهمان را در سمنان شناسایی کردند و با اعزام یک تیم عملیاتی به این شهرستان، مشخص شد این متهم ساعتی قبل از حضور ماموران بار دیگر به تهران بازگشته تا پس از خداحافظی با بستگان خود، از کشور خارج شود.
با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران سومین متهم (حامد) را در منطقه نعمت آباد تهران دستگیر کردند و مشخص شد سومین مجرم بلافاصله پس از اطلاع از دستگیری همدستانش، از کشور خارج شده است.
● اعتراف به چندین جرم مشابه
گزارش خبرنگار ما حاکی است، با تحقیق از ۳ تبهکار شیطان صفت و در بررسی تلفن همراه آنها، فیلم سیاه ضبط شده از زن قربانی کشف شد.
این متهمان با اعتراف به ۵ فقره جرم مشابه اعتراف کردند با این شیوه زنان و دختران را مقابل چشم بستگانشان مورد آزار و اذیت قرار داده اند. بررسی این اعترافات نشان داد شاکیان به صرف حفظ آبروی خود از ارائه شکایت به مراجع قضایی و انتظامی صرف نظر کرده اند.
در مرحله بعدی از تحقیقات نیز معلوم شد این تبهکاران بیش از ۶۰ فقره سرقت همراه با ضرب و جرح داشته اند.
متهمان درباره سرقت ها نیز گفتند که پس از کمین در تاریکی و اطراف پل های زیرگذر، هنگامی که یک خودرو قصد عبور از زیرگذر را داشت، با سنگ به خودروها حمله می کردند و هنگامی که راننده توقف می کرد با حمله به آنها و ضرب و جرح، اموالشان را به سرقت می بردند.
گزارش حاکی است پس از اعترافات اعضای این باند شیطانی، پرونده به شعبه ۷۷ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و پس از تحقیقات مقدماتی هر سه متهم با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.
● تهدید به قتل
آخرین خبرها از این پرونده تکان دهنده حاکی است پس از شکایت زوج جوان، از روز گذشته یک شرور که در زندان از سوی متهمان اجیر شده است پس از آزادی از زندان به دفعات با تلفن شاکی تماس گرفته و آنها را تهدید کرده است در صورتی که شکایت خود علیه متهمان را پس نگیرند، اقدام به قتل آنها و آتش سوزی منزلشان خواهد کرد.
با گزارش موضوع از سوی شاکیان پرونده، تحقیق در این زمینه نیز آغاز شده است
انتشار تصویری که تاریخ آن به سال 1952 میلادی باز می گردد نشان می هد عربستان سعودی در استاد تاریخی خود از واژه خلیج فارس بر خلاف ادعاهای امروزی مقامات عربی استفاده می کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، انتشار تصویری از اسناد تاریخی عربستان سعودی که تاریخ آن به سال 1952 میلادی (1331 هجری شمسی) باز می گردد نشان می دهد بر خلاف ادعاهای فعلی رژیمهای عربی، آنها در گذشته نام خلیج فارس را قبول داشته و آن را در نقشه های خود استفاده می کرده اند.
بر این اساس، این تصاویر که از سوی دائره المعارفهای معتبر جهانی نیز منتشر شده بیانگر آن است که اعراب در واقع عنوان «خلیج فارس» را به عنوان تنها نام آبراهه بین المللی بین ایران و جزیره العرب مورد پذیرش قرار داده اند و مواضع فعلی آنها تنها در جهت برخی بهره برداری های سیاسی اتخاذ می شود.
از من میشنوید با این افراد واقعا دوستی نکنید؟
همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدمهایی متعادل ، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیباییها و نعمتهایش شکر میکنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر میآورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد.
با خانم ها شوخی نکنید، حتی شما دوست عزیز !
![]() زن: میشه توی کار باغچه کمکم کنی؟ نتیجه اخلاقی : همیشه از انتقام خانمها بترسید |
داشتم بر می گشتم خونه، مسیرم جوریه که از وسط یه پارک... رد میشم بعد میرسم به ایستگاه اتوبوس، توی پارک که بودم یه زن خیلی جوون با چادر مشکی رنگ و رو رفته و لباس های کهنه یه پیرمرد رو که روی یه چشمش کاور سفید رنگی بود همراه خودش راه میبرد رسید به من و گفت سلام!
من فکر کردم الان میخواد بگه من پول میخوام که بابام رو ببرم دکتر و از این حرفا اول خواستم برم بعد گفتم منکه عجله ندارم بذار واستم شاید کار دیگه ای داشته باشه منم همینطور که اخمام تو هم بود سرم رو به علامت جواب سلام تکون دادم و نگاهش کردم،
گفت آقا من باید بابام ( بعد پیرمرده رو نشون داد) رو ببرم مجتمع پزشکی نور آدرسش نوشته توی خیابان ولیعصر، خیابان اسفندیاری!
گفتم خب؟!
با یه لحن بغض آلود گفت خوب بلد نیستیم کجاست توی این شهر خراب شده از هر کی هم می پرسیم اصلا به حرفمون گوش نمیده! بیشعورا جوابمونو نمیدن (اشک تو چشماش جمع شده بود)
بهش آدرس دادم و گفتم تو این شهر خراب شده وقتی آدرس میخوای باید بی مقدمه بپرسی فلان جا کجاست اگر سلام کنی یا چیز دیگه بگی فکر میکنن میخوای ازشون پول بگیری!
بعد از اینکه رفت گفتم چقدر سنگ دل شدیم، چقدر بد شدیم وچقدر زود قضاوت میکنیم، خود من تا حالا به چند نفر همینجوری بی محلی کردم و رفتم چون گفتم خوب معلومه دیگه پول میخواد!
طفلی زن بیچاره خیلی دلم براش سوخت که فقط به خاطر اینکه فقیر بود و ظاهرش فقرش رو نشون میداد دلش رو شکسته بودیم...
بعد گوش دنیا را با این دروغ کر کردیم که ما اصالتا مردم نوع دوست و با فرهنگی هستیم و اینقدر این دروغ را تکرار کردیم که خودمون والبته فقط خودمون باورمون شده اما...
خنده بر هر درد بی درمان دواست
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کعبه چون یک خانه مکعب شکل است، کعبه نامیده شده است.(۱) یعنى چهاردیوار دارد، یک سطح و یک کف، لذا مکعب مىشود.
آنگاه فرمود: سرّ این که چهار دیوار دارد آن است که بیت المعمور داراى چهار دیوار و چهار ضلع است. بیت المعمور داراى چهار ضلع است، چون عرش خدا چهار ضلع دارد و عرش خدا داراى چهار ضلع است، چون کلماتى که معارف الهى بر آن کلمات استوار است، چهار کلمه مىباشد؛ «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله» و «الله اکبر»، تسبیح است و تهلیل و تحمید است و تکبیر. این حدیث انسان را از عالم «طبیعت» به عالم «مثال» و از عالم مثال به عالم «عقل» و از عالم عقل به عالم «اِله» مىبرد و با آنها آشنا مىکند.
معمولا اهل حکمت براى هر موجودى سه مرحله قائل هستند:
۱ـ وجود طبیعى
۲ـ وجود برزخى در عالم مثال
۳ـ وجود عقلى در نشأه تجرّدات عقلى
آیا از دیدارهایی کـه مـنجر به بــرقـراری رابـطه نگردیده اند خـستـه شـده اید؟ آیـا از بـرخـورد با مـردانـی کـه آشـکـارا آمـادگـی ســرسـپــردن در عــشـق را نـدارنــد، نــا امــیــد گشته اید؟
اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده ایـد و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسـبــت بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید. اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را سرزنش نکنید.
فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.
۱)اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد.
بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: “کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم.”
بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: “پیشگویی کامبـخش.” یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد.
پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، “من هرگز عشقی نخواهم یافت،” احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد.
بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد — ” من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد” — پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود. اگر
شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید.
این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند.
علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.
۲)ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنید.
خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: “چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود.
از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند.”
سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: “سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد.
وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند.” سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت.
او میگوید: “پدرم آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی ۱۰ سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند.
زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند.” امروز سحر نامزد دارد — شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: ” نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت،
چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم.”
۳)بعد از من تکرار کنید: عشق مترادف با افسار به دست گرفتن نیست. وقتی سارا، یک گرافیست ۲۹ ساله در مجله خانواده، با نامـزد خـود آشـنـا شـد، گـویـی رویایی به حقیقت پیوست. در تصورات سارا او و نامزدش سعید میبایست همه کارها را با هم انجام میدادند.
سعـیـد ایــده متفاوتی داشت. سارا میگفت: ” تصور میکردم وقتی به هم رسیدیم، سعید بازی بیلیارد دو بار در هفته و نیز بیرون رویهای بعد از کار خـود را با دوستانش کنار خواهد گذاشت. شغل ما وقت آزاد زیادی برایمان باقی نمی گـذاشت. نباید این وقت اندک را تلف دیگران میکردیم.”
اینکه از شریک زندگی خود بـخواهید ۲۴ سـاعـت روز و ۷ روز هـفـتـه بـا شـما بـاشد واقع گرایانه و منـصـفـانـه نـیـسـت، بـا ایـن وجـود مـانـنـد سـارا بـسیـاری از زنان اگر مردشان نیازهایی داشته باشند (مثلا کارها و یا خلوت های مردانه) که نتوان بوسیله رابـطـه بـه آنها جامع عمل پوشاند، احساس دل شکستگی و ترک شدگی مینمایند.
سستی و نیازمندی سارا منجر شد به اینکه سعید احساس کند گویی تحـت بازداشت خانگی قرار دارد. و فرقی ندارد که زندان چقدر با شکوه و مـجلل بـاشـد، زنـدانی بالاخره میخواهد خود را رهایی دهد. بین زوجین شکاف و جدایی ایجاد میشود.
شاداب ترین زن و شوهرها برای رشـد یـافتـن به یکدیگر اجازه نفس کشیدن می دهند. هرقدر جدایی زندگی آنها پویاتر باشد (در زمینه های مشاغل، سرگرمی ها، دوستان)، وقتی بهم میرسند مجبور خواهند بود مقدار بیشتری را با یکدیگر تسهیم کنند.
4)مرتکب عهدشکنی عاطفی نشوید.
این حیاتی است که شریک زندگیتان فردی باشد که شما در مورد او با نزاکت و مهربانی رفتار کنید. اگر تمامی جوکهای مورد عـلاقه و داستـانـهای “روزهــای بــد گذشته” خود را برای یکی از دوستان و یا همکاران مرد خود تعریف کنید، وقتی به خانه برمیگـردیـد بـرای شوهرتان چه چیزی باقی خواهد ماند؟ ممکن است عاقلانه به نـظـر نـرسـد،
امـا وقـت و انرژی هر فردی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است و مـقـدار زیـاد آن در یـک رابـطه باعث تداوم می گردد — و اگـر شما وقت و انرژی خود را با فرد دیگری صرف کنید بطور بالقوه به رابطه خانوادگی خود لطعمه خواهید زد.
بـدتر آن اسـت کـه تـوسـط بـرقـراری رابطه با یک دوست و یا همکار مرد، اعـتـماد و اطـمیـنـان شـوهرتان را از خود سلـب نـمـوده و بـدیـن ترتیب با بی وفایی او را آزار دهید.
آذر یـک سرآشپز ۳۴ سـالـه میـگوید: “بعد از گذشت ۶ سال از ازدواجمان شوهرم حمید و من شروع بـه فـاصـلـه گـرفـتـن نمودیم. مشکل جدی نداشتیم، اما دیـگر او نـفـر اولی نبود که وقتی اتفاقی خوب یا بد می افتاد برایش تعریف میکرم. این افتخار نصیب رضا، همسایه مان، شده بود.
” آذر هیچگـاه بـا رضـا رابطه جنسی نداشت اما آنها رابطه ای صمیمی را آغاز کرده بودند، مثلا آذر به سعید گفته بود که شوهرش موی مصنوعی بر سرش میگـذارد و سـعـید این موضوع را به عنوان جوک در خانه همسایه دیگرش در کنار باریکیو مـطـرح نـمـود.
حمیدوقتی شنید بالای سر کباب و مشروب در خانه همسـایـه در مـورد مسـائـل خصوصی او مضحکه می شـود، شـوکـه شـد و احـسـاس کـرد بـه او خیانت شـده.
او همسرش را به بی وفایی متهم نـمود و نـاگـهان بـزرگـتـرین دعوای ممکن بین زن و شوهر رخ داد. آن دو مسائل را حل و فصل کردند، اما به آذر به بهای گـزافـی یـادآوری شد که ازدواج باید رابطه شماره یک او در زندگیش قلمداد گردد.
۵)اگر فکر میکنید که همیشه حق با شماست، در اشتباه هستید.
وقتی شیرین، یک دختر ۲۹ ساله از شیراز، با نامزد خود علی آشنا شد، خوشحال بــود که با او وجوه مشترک بسیاری دارد. هر دو وکیل بودند، به ورزش شنا، اسکی و شطرنج عشق می ورزیدند. همچنین هر دو سرسـختانه مـغـرور و پـرمـبـاهـات بـودنـد.
شـیـریــن میگوید: “همه چیز علی خوب و کامل بود بجز یک عیب بسیار بزرگ. همیشه فکر میکرد حـق بـا اوسـت و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند — خواه این که کدام رستـوران همبرگر بهتری دارد و خـواه کـدامـیـک از مـا بـخاطر دعوای قبلی اول عذرخواهی کرده. آن چیزی که خیلی دیر متوجه شدم این بود که من هم بهمان بدی هستم.
نمی توانستم قبول کنم که فراموش کرده ام پیغام مهم تلفنیش را بـه او بـدهـم و یـا خـواسـتـه منـتقل شدن او به تهران را باید جدی می گـرفــتم. من دوست داشتم در شیراز بمانم و این کل موضوع بود. او یا باید من را ترجیح میداد یا تهران را.” علی تهران را تـرجیح داد.
اگـر شـمـا و یـا شوهرتان هرگز نـتوانید اشتباه خود را بپذیرید، ممکن است به کامیابیهای کوچکی دست پیدا کنید، اما هـرگز رضـایـت واقعی را بدست نخواهید آورد. معذرت خواهی نشانه ضعف نیست بلکه عشق یعنی گـهــگاهـی مجبور شوید بگویید که متاسفید
امام صادق(ع) فرمود: زنى در کعبه طواف مىکرد و مردى هم پشت سر آن زن مىرفت آن زن دست خود را بلند کرده بود که آن مرد دستش را به روى بازوى آن زن گذاشت؛ خداوند دست آن مرد را به بازوى آن زن چسبانید.
مردم جمع شدند حتى قطع رفت و آمد شد. کسى را به نزد امیر مکه فرستادند و جریان را گفتند. او علما را حاضر نمود و مردم هم جمع شده بودند که چه حکم و عملى نسبت به این خیانت و واقعه کنند، متحیر شدند! امیر مکه گفت: آیا از خانواده پیامبر(ص) کسى هست؟
گفتند: بلى حسین بن على(ع) اینجاست. شب امیر مکه حضرت را خواستند و حکم را از حضرتش پرسیدند.
حضرت اول رو به کعبه نمود و دستهایش را بلند کرد و مدتى مکث فرمود: و بعد دعا کردند. سپس آمدند دست آن مرد به قدرت امامت از بازوى آن زن جدا نمودند.
امیر مکه گفت : اى حسین علیه السلام آیا حدى نزنم ؟ گفت: نه.
صاحب کتاب گوید: این احسانى بود که حضرت نسبت به این ساربان کرد اما همین ساربان در عوض خوبى و احسان حضرت در تاریکى شب یازدهم به خاطر گرفتن بند شلوار امام دست حضرت را قطع کرد
یک دختر روس ادعا میکند با اشعهای که در چشمانش وجود دارد به راحتی میتواند اعضای داخلی بدن انسانها را ببیند و گاهی بهتر از خود پژشکان بیماران را تشخیص دهد.
هفته نامه سلامت نوشت:«ناتاشا» در سال 1987 به دنیا آمده و هماکنون در مرکز بیماریهای خاص بیمارستان مسکو مشغول کار است.
او در برابر نگاههای دهها پزشک متخصص و دانشمند ماهر که برای مشاهد توانایی او به روسیه رفته بودند، گفت:«کنار مادرم در خانه نشسته بودم که ناگهان فهمیدم چشمانم جور دیگری میبیند. در کمال حیرت متوجه شدم میتوانم اعضای داخلی بدن مادرم را ببینم. بعد هم بلافاصله به او گفتم که اعضای بدنش در چه حالتی هستند و چطور کار میکنند. از آن به بعد دیگر چشمهای من به حالت عادی بدن انسانها را نمیبیند، چون میتوانم برای چند ثانیه اندامهای درونی بدن آنها را به صورت رنگی ببینم و حتی وضعیت آنها را تحلیل کنم. من خودم نام این نوع نگاهی که دارم، دید پزشکی گذاشتهام.» ناتاشا دمکینا در سال2003 به لندن دعوت شد و در پی آن به نیویورک و توکیو هم سفر کرد.
برای اثبات درستی گفتههای ناتاشا، جمعی از پزشکان روسیه تصمیم گرفتند آزمایشهایی روی او انجام دهند. آنها از این دختر خواستند تا هرچه در معده یکی از پزشکان حاضر میبیند، روی کاغذ نقاشی کند. چیزهایی که ناتاشا در این آزمایش میکشید و ادعاهایی که میکرد، بسیار حیرتآور بود. او در نقاشی جای زخم معده دکتر را بهخوبی نشان داده بود و در جواب پزشکی که اصرار داشت یکی از افراد حاضر به مبتلا به سرطان معده است، پاسخ داد که فقط چیزی شبیه یک کیست را در معده او مشاهده میکند. البته همیشه هم تشخیصهای این دختر نوجوان درست از آب در نمیآید.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کن لولیک الحجته بن الحسن صلواتک علیه و علی ابائه فی هذه الساعه وفی کل ساعه
ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیها طویلا
برحمتک یا ارحم الراحمین
امین
در طی قرن اخیر، خودروهای جنگی و زرهی پیاده نظام (نفربر زرهی)، از جمله وسایل نقلیه ای بودند که نیروها را به مراکز مناطق جنگی می بردند و به پیروزی آنها در جنگ کمک می کردند.
اما در بین همین وسایل نقلیه جنگی، بهترین هایی وجود دارد که در این مقاله به ده نمونه برتر آن می پردازیم.
1- 113- M
پس از جنگ جهانی دوم، نیاز به یک نفربر زرهی خدمه برای نیروهای پیاده نظام احساس می شد که نتیجتا ثابت شد خودرویی تمام شنی که بتواند ترکیبی از سرعت و قابلیت حرکت در انواع زمین ها را ارائه دهد، خودرویی مناسب خواهد بود.
از این رو 113- M در اوایل دهه 1960 وارد عرصه تولید گردید. این نفربر با قابلیت حمل 10 نفر نیرو، سرعت 40 مایل در ساعت و همچنین شعاع عمل 300 مایل، حقیقتا یک برنده محسوب می شد. از همان زمان 80 هزار دستگاه از این خودرو به تولید رسید، به طوری که حتی به حدود 50 کشور نیز صادر گردید.
113- M همچنین دارای قابلیت حمل به صورت محموله هوایی بود و خودروی آبی خاکی نیز محسوب می شد، کمااینکه در جنگ ویتنام خاورمیانه و عراق مورد استفاده های گسترده ای قرار گرفته است.
از ویژگی های دیگر این خودرو باید به این مطلب اشاره کرد که علاوه بر نقش آن که حمل خدمه بود، در نقش هایی همچون حامل خمپاره انداز، خودروی فرماندهی، ضد هوایی و شعله افکن نیز عمل می کرد. 113- M هنوز هم خودرویی قدرتمند به حساب می آید به طوری که به عنوان یکی از خودروهای زرهی بسیار پرکاربرد به تولید می رسد.
2- M-2 Bradley
نقایص نفربر زرهی به عنوان خودروهای جنگی، همچون زره نازک و قدرت شلیک محدود به ایجاد راهکارهایی جهت اصلاح خودروهای جنگی پیاده نظام در اواخر دهه 1960 منجر گردید.
در این طرح به جای ساخت خودرویی که بتواند فقط نیروهای پیاده نظام را تا میدان جنگ حمل کند، به طوری که آنها برای جنگیدن مجبور به پیاده شدن از خودرو باشند، طرحی به نام IFV ارائه شد که با آن نیروها در حالی که داخل خودرو هستند، می توانند با سلاح هایشان به جنگ دشمن بروند و با آن درگیر شوند و در عین حال به واسطه زره خودرو حفاظت شوند.
Bradley IFV که از طرح های شوروی و آلمان اقتباس شده بود، در سال 1981 وارد تولید شد. این خودرو که M-2 نیز نام دارد، به علت دارا بودن زره فاصله دار و لایه لایه در قسمت بالای بدنه آلومینیومی خود، نسبت به M-113 ، حفاظت بیشتری برای مسافران خود به عمل می آورد.
Bradley همچنین با دارا بودن توپ 25 میلیمتری از قدرت شلیک بالاتری برخوردار است و می تواند گلوله های اورانیوم تهی شده را شلیک کند. این سلاح بسیار قدرتمند توانسته بسیاری از خودروهای زرهی عراق را در طی عملیات "طوفان صحرا" نابود کند.
3- MCV-80 Warrior
نفربر زرهی انگلیسی MCV-80 همچون Bradley آمریکایی، بازتاب دهنده تغییری در فلسفه طراحی خودروهای زرهی نفربر می باشد و این در زمانی اتفاق افتاده که خودروی شوروی BMP-1 معرفی گردید.
نفربر زرهی، هم اکنون از خودروهای جنگی پیاده نظامی محسوب می شوند که می توانند پشتیبانی آتش فراهم آورند و همچنین با خودروهای دشمن درگیر شوند.
Warrior در طی جنگ اخیر عراق، توانایی های خود را بارها به اثبات رساند، به خصوص در زمان هایی که در درگیری های شدید گرفتار می شد، راننده آن آنقدر قدرت عمل داشت که می توانست خودرو را از مسیرهای خطرناک بیرون آورد و زندگی نیروهای به شدت زخمی شده خود را نجات دهد و به همین دلیل به وی نشان پیروزی یعنی بزرگ ترین افتخار نظامی انگلستان اعطا شد.
Warrior ، نفربری جامع است که می تواند مخازن و تجهیزات را به مدت حتی 48 ساعت با شعاع عمل 410 مایل، سرعت 47 مایل بر ساعت و توپ 7.62 میلی متری با خود حمل کند.
4- Stryker
Stryker اولین خودروی زرهی جدید است که در سال 1980 به ارتش ایالات متحده معرفی گردید.
از این خودرو بسیار توانا می توان هم به صورت یک نفربر پیاده نظام و هم به صورت سیستم متحرک توپ با لوله 105 میلی متری استفاده کرد.
ماکسیمم سرعت خودرو 62 مایل است و قابلیت حمل 9 نفر نیرو و خدمه را داراست.
این خودرو که توانایی حرکت در همه نوع زمین را داراست، می توانند قابلیت حمل و نقل را با سرعت بسیار بالا فراهم کند.
همچنین قابلیت حمل هوایی به وسیله C-130 Hercule را دارد و می تواند بسیار سریع تر از تانک سنگین Abrams به مناطق جنگی برسد.
از Stryker در عراق و افغانستان استفاده های زیادی شده و بیش از 2400 دستگاه از آن به تولید رسیده است.
5- Sd.Kfz.251
زمانی که آلمان نازی، توسعه نظریه حمله رعدآسای خود را در دهه 1930 آغاز نمود. بسیار واضح بود که نیروهای پیاده نظام و توپخانه ای آن به نوع جدیدی از خودرو نیاز دارند. نتیجه امر به طراحی یکی از مهم ترین خودروهای جنگی آن زمان که نیمه شنی بود، انجامید.
عنوان این نفربر زرهی که Sd.Kfz.251 نام داشت، برای اولین بار در سال 1938 معرفی گردید.
این خودرو در طی جنگ لهستان، ارزش های خود را ثابت کرد و نشان داد که شریک ایده آلی برای خودروهای زرهی و بسیار سریع آلمانی می باشد.
از این جنگنده نیمه شنی در ابتدا به صورت حامل زرهی خدمه و یا خودروی یدک کش توپخانه استفاده می شد اما پس از مدتی نقش های دیگری همچون خودروی ضد تانک، ضد هوایی، آمبولانس، خودروی فرماندهی و حتی راکت انداز که با عنوان stuka پیاده نظام شناخته شده را پذیرفت.
توانایی برجسته این خودروهای نیمه شنی از سیستم منحصر به فرد و پیچیده track شنی (کشنده) آن ناشی می شود. با این وجود قدرت کم چرخ های جلوی آن سبب گردیده در مقایسه با خودروهای مشابه آمریکایی از قابلیت مانور پذیری کمتری برخوردار باشد.
از این نفربر در همه جنگ های مهم ارتش آلمان در طی سال های جنگ جهانی دوم استفاده شده است. تا ده سال پس از جنگ نیز به وسیله ارتش چک و اسلواکی مورد استفاده قرار گرفت.
6- BMP-1
از زمانی که نفربر زرهی، قابلیت های خود را در جنگ جهانی دوم به اثبات رساند، خودروهای چرخدار و شنی در تمام ارتش های جهان به خدمت گرفته شدند.
ارتش سرخ شوروی، اولین ارتشی بود که به سمت این ایده یعنی نفربر زرهی گام برداشت، از همین رو نیروهای پیاده نظامش می توانستند به جای آنکه از خودرو پیاده شوند و بدون حفاظت از زره بجنگند، از داخل نفربر، با دشمن درگیر شوند.
اولین بار که غرب این خودروی جدید را در نمایشی باشکوه مشاهده کرد، در سال 1967 در Red Square بود.
Bronevaya Maschina Piekota یا همان BMP-1 به دریچه هایی جهت شلیک خدمه مجهز بود تا خدمه بتوانند از این طریق در حالیکه داخل خودرو هستند، به شلیک بپردازند. این جنگنده همچنین دارای توپ 73 میلی متری بود که بر روی برجک تانک نصب شده و قابلیت شلیک موشک های مجهز به باله HEAT را داشت. BMP جنگنده ای آبی خاکی بود که به واسطه شنی از آب عبور می کرد.
با وجود تمام مزیت هایی که برای BMP ذکر شد، باید گفت که این نفربر زرهی بسیار توانا از نقایصی هم برخوردار بود. زره آن نازک بود، همچنین low silhouette آن سبب گردیده، جا برای خدمه و مسافران بسیار محدود شود اما با این حال در بسیاری از ارتش های جهان مورد استفاده قرار گرفته است. BMP-2 مدل بعدی آن است که به تعداد بسیار زیادی به تولید رسید و در جنگ عراق و افغانستان نیز مورد استفاده قرار گرفت.
7- خودروی زرهی همگانی Bren Gun
این خودرو زرهی انگلیسی نسبت به همه خودروهای جنگی زرهی جنگ جهانی دوم، بیشترین کاربرد را داشته است. چرا که می توانست چهار تا چهارده نیرو را در خود جای دهد و در غالب چندین مدل از حمله حامل مسلسل، پرتاب شعله، سکوی خمپاره انداز و کشنده توپ مورد استفاده قرار می گرفت.
این خودرو همچنین با توپ ضد تانک 6 پوندی اش قابلیت حمل هوایی را نیز داشت.
از قابلیت های این خودرو باید به این مطلب نیز اشاره کرد که از میادین جنگ اروپا تا جنگ های خاور دور، در همه مبارزات جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفته است.
بسیاری از این خودروهای زرهی به تسخیر آلمانی ها درآمد اما آنها خودرو را برای حمل توپ ضد تانک 37 میلی متری اصلاح کردند و اسم آن را Panzwrjaeger Bren نهادند.
در واقع، Bren تنها عاملی است که به وسیله سربازان تمام کشورها در جنگ های رخ داده در طول سال های 45-1939 استفاده شده است.
نکته آخر در مورد این خودروی بسیار توانای جنگ جهانی دوم این است که بیش از 200 هزار از آن به تولید رسید.
8- خودروی نیمه شنی M-3
ارتش ایالات متحده در سال 1938 تولید خودروی نیمه شنی را آغاز کرد که از طراحی فرانسوی برخوردار بود. این طرح که M-3 نام داشت در سال 1941 وارد عرصه تولید شد.
M-3 جزء لازم و ضروری لشکرهای زرهی به حساب می آید، به طوری که هر گردان پیاده نظام، به طور متوسط 62 دستگاه از آن را در اختیار داشت.
با به اتمام رسیدن جنگ جهانی دوم، 40 هزار دستگاه خودروی نیمه شنی M-3 به تولید رسید که از شکل ها و مدل های مختلفی از جمله حامل خدمه، کشنده توپخانه و خودروی مخابراتی برخوردار بود.
این جنگنده از همدوره خود یعنی جنگنده آلمانی Sd.Kfz.251 از قابلیت مانورپذیری آسان تری برخوردار بود و آن هم به علت این بود که گیربکس آن در محور جلویی خودرو قرار داشت. البته این خودرو معایبی هم داشت، مثل اینکه قابلیت حرکت در هر نوع زمینی را نداشت و در ضمن نمی توانست در حمل نیرو موثر واقع شود.
M-3 در اکثر کشورها و در طی سال های جنگ جهانی دوم و البته سال های پس از آن مورد استفاده قرار گرفت. تولید آن در سال 1945 متوقف شد، با این حال به وسیله نیروی دفاع اسراییل در جنگ دهه 1980 نیز مورد استفاده قرار گرفت.
9- LVT MK-4
LVT ها که با عنوان خودروهای زرهی آبی خاکی شناخته شده اند، از خودروهای بسیار لازم و در واقع ستون همه اسکله های دریایی در طی جنگ بلند و خونین اقیانوس آرام به حساب می آمدند.
این خودروها که در سال 1944 معرفی گردید، نوعی خودروی ابتکاری بود که به یک در عقب مجهز بود تا از این طریق توپ یا جیپ تخلیه گردد. این در همچنین زندگی هزاران تکاور دریایی را نجات داده است.
LVT MK-4 با هویتزر 75 میلی متری و قدرتمند خود می توانست برای حفاظت از 30 نیروی خود که از خودرو پیاده می شوند، شلیک آتش باری انجام دهد.
این LVT به جای استفاده از چرخ با شنی حرکت می کرد و همین عامل قابلیت حرکت آسان آن را در آب، شن و یا جنگل های گل آلود و حتی در جاده های صعب العبور و یا زمین های چمن فراهم می نمود. نیروهای انگلیسی نیز از این خودرو در رودخانه هایی همچون راین در طی جنگ اروپا استفاده کرده اند.
10- Humvee
این خودروی چرخدار و چند منظوره با قابلیت حرکت بالا یا همان Humvee برای اولین بار در سال 1980 ظاهر شد. شرکت سازنده آن یعنی AM General به علت ساخت حدود 60 هزار دستگاه افزایش یافته، به طوری که به بیش از 36 کشور نیز فروخته شده است.
مرکز ثقل پایین و شاسی محکم آن سبب گردیده Humvee به خودرویی بسیار قابل اعتماد در بیش از 12 ترکیب متفاوت تبدیل شود.
از خودرو زرهی گرفته تا عملیات های ویژه، از سکوی پرتاب موشک تا خودرویی با تفنگ بدون عقب نشینی، تمام این خصوصیات شگفت انگیز باعث شهرت فراوان آن گردیده است.
البته قابلیت حمل هشت نیرو و خدمه، سرعت بالای بیش از 65 مایل بر ساعت و همچنین مسلسل کالیبر 50 آن به این شهرت قوت می بخشد.
ارتش ایالت متحده از این خودرو قابل حرکت در انواع زمین ها در عملیات های واقع در سومالی، عراق و افغانستان استفاده های گسترده ای کرده است.
البته Humvee به خاطر آسیب پذیر بودنش مورد انتقاد برخی نیز قرار گرفته اما در کل باید گفت که سودمندی این خودرو به پیروزی هایی منجر گردیده است که آن موقعیت ها مستلزم استفاده از خودروهای زرهی و مجهز به سلاح های بسیار سنگین بوده است.
منبع: ماهنامه جنگ افزار
"مندی سلارس" 32 ساله Proteus syndrome او باعث گردید تا به یک مریضی فوق العاده نادر مبتلا شود و آن اینکه پاهایش 70 کیلوگرم وزن داشته باشد . این مریضی نادر را هم هر دکتری توان تشخیص علت آن را ندارد . شاید به تعداد انگشتان یک دست در دنیا به آن مبتلا باشند .
بیماری او فقط در پاهایش تاثیر گذاشته است . سایز بالا تنه او کوچک است ، اما پاهایش هنوز در حال رشد هستند. سایز کف پای او 35 اینچ می باشد .
"مندی" که فارغ التحصیل رشته روانشناسی می باشد ، می گوید که تلاش می کند که مانند بقیه عادی زندگی کند . او از هم صحبتی با دوستانش و مخصوصا رانندگی با ماشین ویژه خود ( که با دست کنترل می شود ) لذت می برد .
وضعیت "مندی" یعنی اینکه پاهایش همچنان رشد می کند و رشد می کند . او هنوز می تواند راه برود ولی می گوید نهایتا باید پاهایش قطع شود چونکه هیچ درمان و دارویی برای بیماری او وجود ندارد .
"مندی" می گوید که در حال برنامه ریزی برای زندگی بعد از قطع پاهایش می باشد .
سیمین دانشور
زنی در دادگاه گفت: همسرم از حجاب من ناراضی است و دوست ندارد حجاب پوشیدهای داشته باشم و بر این اساس دنبال طلاق دادن من است.
زنی در دادگاه خانواده حضور یافت و درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه ارائه کرد. وی در توضیح دلیل این درخواست گفت: یک سال گذشته به عقد همسرم درآمدم و بعد از مدت کوتاهی با برگزاری مراسم عروسی به منزل مشترک رفتیم و متاسفانه از همان ابتدا سر مسائل مذهبی دچار مشکل شدیم.
زن جوان ادامه داد: من و همسرم هر دو در خانواده مذهبی بزرگ شدیم و زمانی که همسرم به خواستگاری من آمد از این موضوع اطلاع داشت که حجاب من چگونه است و من تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم آن را تغییر دهم.
وی با بیان اینکه همسرم از ابتدا حجاب من را پذیرفته بود، اظهار کرد: بعد از گذشت مدت کوتاهی از شروع زندگی مشترکمان، مرتب از من ایراد میگرفت که چرا حجاب من اینقدر پوشیده است در حالی که حجاب خانواده خودش نیز همانند حجاب من است.
زن جوان که ۲۵ سال سن داشت، عنوان کرد: همسرم از من میخواست تا حجابم را مطابق میل او تغییر دهم و در مهمانیهایی که من هرگز نمیتوانم در آن حضور داشته باشم شرکت کنم. اوایل فکر کردم شاید بعد از گذشت مدت کوتاهی از حرفهای خود پشیمان شود اما اصرار او هر روز پررنگتر میشد.
شوهر این زن جوان نیر گفت: این درست است که من جزء خانواده مذهبی و معتقدی هستم اما افکار و عقاید شبیه آنها نیست و همسرم در واقع انتخاب پدر و مادرم است نه انتخاب خودم. زیرا من دوست ندارم همسرم حجاب داشته باشد.
وی در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه اگر افکارت اینگونه است چرا این دختر را به عقد خود درآوردی؟، گفت: همسرم از لحاظ ظاهری بسیار زیباست و زمانی که او را دیدم به او علاقمند شدم و فکر کردم میتوانم او را از افکارش دور کنم و پوشش او را به آنچه که خود میخواهم تغییر دهم.
مرد ۲۹ ساله مدعی شد: همسرم از نظر ظاهری بسیار زیبا است و به نظر من باید تا زمانی که زنده است از این زیبایی استفاده کند در حالی که او خود را در پوششی پنهان کرده است که نمیتواند از آن لذت ببرد.
پدر مرد که در دادگاه حضور داشت نیز گفت: پسرم لیاقت چنین دختری را ندارد، زیرا همه آرزوی داشتن چنین همسری را دارند اما پسر من آنقدر بیغیرت است که نمیداند از همسرش که ناموس او است چه چیزی را میخواهد.
وی ادامه داد: پسر من باید برای همیشه فراموش کند که پدر و مادری دارد.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین با صادر کردن حکم طلاق به زندگی یکساله این زوج پایان داد.
یاابوالفضل علیه السلام
ادرکنی ادرکنی ادرکنی
این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است. از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و نه کم و نه زیاد میشود. شیخ عباس 74 ساله، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) بوده، در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا توضیحاتی داده است. به گزارش مهر، وی گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لولهکشی نبود این آب مرتب میجوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج میشد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم میآمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده میکردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود. ![]() اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب چشمهای کور شده را شفا میداد. از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و نه کم و نه زیاد میشود. وی ادامه داد: شما به خوبی میدانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده میشود، اما این آب با وجود اینکه در ورودی آن بسته شده مانند گلاب میماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است. ![]() ![]() |