برترینها: آیا مردان بیشتر از زنان خیانت
میکنند؟ آیا اعتراف به خیانت کار درستی است؟ آیا خیانت همیشه به مسائل جنسی مربوط
است؟ در اینجا به ۱۰ تصور رایج در مورد خیانت و سپس به واقعیتها اشاره میکنیم.
تصور ۱: افراد خیانت میکنند چون از
محیط خانه راضی نیستند
این امر
معمولا در مورد خانمها صادق است. یعنی خانمهایی که مدت طولانی از ازدواجشان
میگذرد، اگر از ازدواج خود راضی نباشند ممکن است به خیانت روی آورند. اما در مورد
آقایان این قضیه لزوما درست نیست. یعنی بسیاری از آقایان با اینکه همسر خود را دوست
دارند و از زندگی مشترک خود راضی هستند بدشان نمیآید که از بعضی فرصتها استفاده
کنند. در تحقیقی که در این زمینه انجام شد، ۵۶ درصد از مردان خیانتکار اعتراف کردند
که ازدواج خوبی داشته و از زندگی مشترکشان راضی هستند.
تصور ۲: مردان بسیار بیشتر از زنان به همسرشان خیانت
میکنند
شاید در گذشته اکثر خیانتها
را مردان مرتکب میشدند ولی امروز نوعی تعادل بین دو جنس در حال شکل گیری است. چرا؟
چون خانمها هم درست به همان دلیلی که مردان خیانت میکنند، به خیانت رو
میآورند: هیجان. البته دلایل دیگری نیز برای خیانت خانمها وجود دارد: ممکن است از
زندگی مشترک خود ناراضی باشند و آن توجه و علاقهای را که میخواهند از شوهر خود
دریافت نکنند. شاید هم بخواهند به نوعی خود را اثبات کنند و عزت نفس از دست رفته
خود را دوباره به دست آورند.
البته
این نکته را هم نباید فراموش کرد که خانمها هنوز نسبت خیانت محتاط ترند و بیشتر از
آقایان دچار احساس گناه و عذاب وجدان میشوند.
تصور ۳: مسائل جنسی تنها انگیزه برای خیانت
است
مسلما در بعضی موارد مسائل
جنسی دلیل و انگیزه خیانت است، ولی این امر همیشه صادق نیست. مثلا ممکن است افراد
به این دلیل خیانت کنند که میخواهند چیزی را که در زندگی مشترک به دست نیاوردهاند
به دست آورند. البته تعریف این کمبود آسان نیست و در اکثر موارد فرد خیانتکار خود
از این نیاز بیخبر است. همچنین بعضی افراد خیانت میکنند تا آنچه را در کودکی یا
جوانی از دست دادهاند دوباره به دست آورند. بعضی افراد هم به همسر «ایده آل» خود
خیانت میکنند چون از ایده آل بودن خسته شدهاند. به هر حال مسائل جنسی تنها دلیل
خیانت نیست.
تصور ۴: مردی که به
همسرش خیانت میکند او را دوست ندارد
شاید در وهله اول چنین فکری به ذهن یک خانم برسد ولی این
قضیه همیشه صادق نیست. در واقع بعضی افراد به راحتی عشق را از مسائل جنسی جدا
میکنند، یعنی داشتن یک رابطه جنسی بر علاقهای که به همسرشان دارند تاثیری
نمیگذارد. خیانت یک مرد لزوما به معنای بیعلاقگی به همسرش نیست، ولی مسلما به
معنای بیاحترامی به او هست. فرد خیانتکار برای تعهدی که نسبت به همسر خود پذیرفته
و پیوندی که با او بسته است احترام قائل نیست.
تصور ۵: میتوان احتمال خیانت را به صفر
رساند
شما میتوانید احتمال خیانت
را در رابطهتان کم کنید ولی هرگز نمیتوانید آن را به صفر برسانید. بهترین راه
چیست؟ اینکه انتخاب درستی داشته باشید. اگر فرد مناسب را انتخاب کنیم، دیگر لازم
نخواهد بود همواره برای راضی نگه داشتن او تلاش کنیم و اضطراب خیانت او ما را آزار
نخواهد داد. عواملی مانند اخلاقیات، سیستم ارزشی و سوابق خانوادگی تاثیر بسیار مهمی
بر پایبندی فرد به روابط زناشویی او دارد.
تصور ۶: اگر او سابقه خیانت دارد به شما نیز خیانت خواهد
کرد
این تصور تقریبا همیشه درست است.
اگر او قبلا به کسی خیانت کرده و هرگز در مورد رفتارش احساس تاسف و پشیمانی نداشته
است، به احتمال قوی با شما نیز همین رفتار را خواهد داشت.
تصور ۷: همیشه باید به خیانت اعتراف
کرد
اگر همسر شما کاملا به شما
مشکوک شده یا خیانت شما به او اثبات شده است، بهتر است زبان به اعتراف بگشایید. اگر
خودتان دهان باز کنید و اعتراف کنید، احتمال اینکه او شما را ببخشد بیشتر خواهد
بود. اما اگر احتمال اینکه او به خیانت شما پی ببرد کم است، بهتر است سکوت کنید چون
پی بردن به خیانت شما اعتماد او را برای مدتها یا حتی همیشه از بین خواهد برد.
بعضیها اعتراف میکنند تا وجدان خود را
راحت کنند. درست است که اعتراف به ما کمک میکند تا از احساس گناه رهایی پیدا کنیم،
ولی دانستن این اتفاق درد و رنج زیادی را به طرف مقابل وارد خواهد کرد. پس بهتر است
سکوت کنیم و عواقب اشتباه خود را به تنهایی تحمل کنیم.
تصور ۸: خیانتی که فاش نشود اهمیتی
ندارد
اگر کسی پی به خیانت ما نبرد، و
همه چیز با خوبی و خوشی تمام شود، دیگر خیانت اهمیتی نخواهد داشت؟ پاسخ این سوال
کاملا به شخصیت شما بستگی دارد. اگر واقعا احساس میکنید که کار اشتباهی انجام
ندادهاید، شاید پاسخ این سوال مثبت باشد. این نظریه تنها یک اشکال دارد: تعداد
افرادی که واقعا معتقدند خیانت کردن اشکالی ندارد بسیار کم است. اکثر کسانی که
خیانت میکنند میدانند که کارشان درست نیست. وقتی خیانت میکنیم، طرف مقابل به نظر
ساده، خوش باور، آسیب پذیر و حتی بدبخت میآید. یک رابطه خوب بر اساس احترام دوطرفه
استوار است، نه احساس ترحم.
تصور۹:
فکر کردن راجع به شخصی غیر از همسر به معنای آمادگی برای خیانت
است
بسیاری از روانشناسان میگویند
خیانت در ذهن انسان شروع میشود. وقتی به کسی فکر میکنیم، او را ایده آل فرض
میکنیم و ممکن است کم کم خواهان ارتباط با او در دنیای واقعی شویم. اگرچه ممکن است
آنچه در دنیای واقعی با آن روبرو میشویم، با آنچه که در رویاهایمان داشتهایم
متفاوت باشد.
تصور۱۰: خیانت میتواند
رابطه را «حفظ کند»
این جمله
بهانهای است که بسیاری از افراد خیانتکار خیانت خود را با آن توجیه میکنند. اما
خیانت در واقع به معنای شکستن یک پیمان، دروغ و سواستفاده از اعتماد دیگران است.
حتی کسانی که بعد از یک خیانت همچنان ارتباط خود را حفظ میکنند، تا مدتها و حتی
تا همیشه دچار احساس خلا، ناراحتی، غم و احساس گناه هستند.
با توجه به نکات بالا، میتوان گفت بررسی دلایل خیانت طرف
مقابل و کنار هم چیدن آنها میتواند به ما کمک کند تا ببینیم از آنچه قبلا
داشتهایم چه چیز باقی مانده است. افراد خیانت میکنند تا خود را از نو بسازند، یا
کسی باشند که دوست دارند باشند. همسر شما کسی است که مدتها با شما زندگی کرده و
شما را به همان صورتی میبیند که در اوایل آشنایی بودهاید، نه کسی که الان
هستید. شاید افراد خیانت میکنند تا از نو شروع کنند؛ ولی به چه قیمتی؟ این سوالی
است که همه همسران باید از خود بپرسند.
من میگم خیانت اینه که به م ر د م خیانت نکنی؟والسلام
امروزه کنکور برای هر جوانی یک کابوس بزرگ محسوب می شود، هر چند از چند سال پیش زمزمه هایی از حذف کنکور در شبکه های مختلف خبری شنیده شد اما از آنجا که خیلی از پروژه ها در این مملکت سرو تهش به حرف تمام میشه، این وعده هم هنوز عملی نشده و همچنان تعداد زیادی از جوانان هموطن با استرس کنکور هر شب خود را سر میکنند. در این رابطه شعری طنز در گل آقا منتشر شده که خوندنش برای شما دوستان خالی از لطف نیست :
ای عزیزان پشت کنکوری
تا به کی داغ و درد و رنجوری ؟
تا به کی تست چند منظوره ؟
تا به کی التهاب و دلشوره ؟
شوخی و طعن این و آن تا چند ؟
ترس و کابوس امتحان تا چند ؟
غرق بحر تفکرید که چی ؟
بی خودی غصه میخورید که چی ؟
گیرم اصلاً شما به طور مثال
کشکی، از بخت خوش، به فرض محال
زد و شایسته دخول شدید
توی کنکور هم قبول شدید
یا گرفتید با درایت و شانس
مدرک فوق دیپلم، لیسانس
گیرم این نحسی است، سعدش چی ؟
اصلاً این هم گذشت، بعدش چی ؟
تازه از بعد آن گرفتاری
نوبت رخوت است و بیکاری
بعد مستی، خمار باید بود
هی به دنبال کار باید بود
آنچه داروی دردمندی هاست
صفحات نیازمندی هاست
گر رضایت دهی تو آخر سر
گه شوی منشی فلان دفتر
به تو گویند : بعله، دفتر ما
هست محتاج آدمی دانا
آشنا با اتوکد و اکسل
و فری هند و آوت لوک و کورل
باید البته لطف هم بکند
چای هم، بین تایپ، دم بکند
بکشد وانگهی به خوش رویی
هفته ایی یک دوبار جارویی
این که از این، حقوق هم فعلاً
ماهیانه چهل هزار تومن!
پس بیایید و عز و جز نکنید
بی خودی هی جلز ولز نکنید
شاعر، خواسته از ابتدای کار بگه کنکور بدردتون نمیخوره بابا ! اما انتهای کار به این نتیجه میرسه که چاره ای بجز درس خوندن ندارید! پس درساتونو بخونید تا یه رشته خوب تو یه دانشگاه عالی قبول بشید و ارباب خودتون، خودتون باشید ...
این روز ها در کشاکش قیمت ارز و سکه خبری منتشر شد که با واکنش و اطلاعیه ای از سوی دانشگاه شریف رو به رو شد .
مریم صدرالادبایی :خبر این بود که هزینه تحصیل پسر رییس جمهور در پردیس بین المللی دانشگاه شریف در کیش ترمی 20 میلیون تومان است . دانشگاه شریف در بیانیه ای اخبار منتشر شده در خصوص هزینه تحصیل مهدی احمدی نژاد ، میزان آن را تکذیب کرد.و متذکر شد که "در پی درج خبری مبنی بر تحصیل آقای مهدی احمدی نژاد در واحد بین الملل دانشگاه صنعتی شریف با شهریه 20 ملیون تومان در هرترم، باطلاع می رساند: ایشان ضمن طی فرایند معمولی و باگذراندن آزمون مربوطه در این واحد پذیرفته شده است و هزینه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد با احتساب تخفیف مربوط به اعضای هیات علمی دانشگاه ها در کل مدت تحصیل ایشان به مراتب از مبلغ اعلام شده پایین تر می باشد. "
اما کنجکاو شدیم تا بدانیم هزینه تحصیل برای یک دانشجو در این دانشگاه چقدر است و به عبارتی پسر رییس جمهور برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد چقدر باید هزینه کند ؟
بنا به آنچه که در سایت این دانشگاه آمده است :
شهریه هر نیمسال تحصیلی شامل شهریه ثابت به علاوه شهریه تعداد واحدهای هر نیمسال می باشد. شهریه ثابت هر نیمسال تحصیلی 1980 یورو، برای هر واحد درسی اخذشده 132 یورو، برای هر واحد پروژه 300 یورو، برای هر واحد آزمایشگاهی 198 یورو، برای هر واحد جبرانی 66 یورو محاسبه خواهد شد.(معادل ریالی هر واحد یورو برای نیمسال دوم سال تحصیلی 91-90 برابر 15000 ریال محاسبه میگردد).• مبلغ شهریه شامل هزینه های مسکن، ایاب وذهاب، تغذیه ،کتاب و سایر هزینه های دانشجویی نمی شود.
• در صورت حذف ترم، انصراف و یا اخراج دانشجو از برنامه در هر یک از مراحل تحصیل و به هر دلیل، وجوه دریافتی از دانشجو بابت شهریه به وی مسترد نخواهد شد .
• پرداخت شهریه ثابت در هر نیمسال تحصیلی الزامی است حتی اگر دانشجو در مرخصی تحصیلی باشد و یا آنکه در واحدهای جبرانی یا زبان ثبت نام کرده باشد .
با این حساب با یک حساب سر انگشتی برای یک دوره 4 ترمه کارشناسی ارشد 7920 یورو هزینه ثابت و برای 34 واحد اجباری و 12 واحد جبرانی برای برخی رشته ها با متوسط در نظر گرفته شده برای واحد های درسی ،پروژه و واحد های آزمایشگاهی ،این 46 واحد حدود 9200 یورو در مجموع می شود .
که با احتساب یورو به قیمت اعلام شده دولتی در مجموع 17120یورو یا به عبارتی 27 میلیون و 392هزار تومان می شود.
البته این هزینه بدون در نظر گرفتن نخفیف مربوط به اعضای هیات علمی دانشگاه ها و البته بدون در نظر گرفتن هزینه های زندگی دو ساله در کیش است .
وبا این حساب باید گفت که هزینه تحصیل پسر رییس جمهور به مراتب کمتر از ترمی 20 میلیون است که خبر آن دیروز دست به دست در سایت ها می چرخید .
با وجودیکه عوامل مختلف سیاسی و اجتماعی و کاهش امنیت روانی و اقتصادی باعث کاهش تقاضا مردم جهت سفر به کشورهای مورد مخاطب می شود ، امسال وضع بدتر هم شده است و این بدی اوضاع حاصل از تاثیرات متغییر بودن نرخ دلار است که نه تنها آژانسها که مسافران را نیز با مشکل مواجه کرده است.
با توجه به این که هر ساله حدود یک ماه قبل ار عید نوروزآژانسها برای تورهای خارجی برنامه ریزی می کردند ، ولی واقعیت این است که امسال به دلیل بی ثباتی نرخ ارز آژانسها قادر به برنامه ریزی ثابتی جهت ثبت نام مسافران در تورهای خارجی نمی باشند.چرا که باید هزینه خدمات دریافتی را به طرف معامله خود در کشور ی دیگر به صورت دلار یا یورو پرداخت کنند و با شرایط حاکم بر بازار ارز، بهای سفرهای خارجی نه در یک ماه یا یک هفته بلکه در لحظه تغییر میکند.
مهسا خطیب مدیر فنی یکی از آژانسها در این خصوص به خبر نگار ما می گوید:"شرایط استقبال مسافر از سفرهای نوروزی به زیر 50 درصد کاهش یافته.اینجا در مشهد هیچ ارزی خرید و فروش نمی شود و صرافی ها نرخی برای دلار ندارند."
وی می گوید:"با توجه به این که ما باید دلار را به تهران حواله کنیم حتی نرخ دلار حواله هم مشخص نیست. قیمتی که صرافی ها به ما می دهند اصلا ثبات ندارد هر صرافی قیمت خاص خودش را اعلام می کند. با این حال ما مجبوریم هر چه صرافی می گوید بپذیریم چون مجبور به حواله هستیم و طرف حساب ما صرافها هستند نه بانکها."
خطیب همچنین به خبرنگار قدس آنلاین می گوید:"نرخی که دولت امروز برای دلار اعلام می کند فقط در حد اطلاع رسانی در رسانه هاست اما به بازار تزریق نمی شود. در حالیکه صرافی باید دلار را به آن مبلغ بخرد تا بتواند به ما بفروشد."
در همین زمینه سایتها اعلام می کنند: اکثر صرافی های بازار ارز تهران با نصب برچسب هایی اعلام کرده اند که خرید و فروش ارز نداریم، جالب اینکه این صرافی ها با مجوز رسمی بانک مرکزی فعالیت می کنند. این صرافی ها برای امتناع از خرید و فروش ارز به نرخ مصوب دلایل خود را ارائه و عنوان می کنند که دلار به نرخ دولتی دریافت نکرده ایم.
خطیب همچنین می افزاید:"وقتی در حال ثبت نام مسافر هستیم و برای محاسبه هزینه سفر با صرافی تماس می گیریم تا قیمت دلار را داشته باشیم و بتوانیم نرخ را ببندیم تا وقتی که در همان روز مبلغ ریالی مسافر را به صراف می دهیم نرخ اش بالا می رود! اعتراض هم که می کنیم صرافی می گوید مبلغی که به شما گفتیم مربوط به آن ساعت بود. با این وضع من به عنوان مدیر آژانس متضرر می شوم چون مجبورم مابقی هزینه مسافر را به کشور مورد مخاطب خودم بپردازم."
آژانسها ضرر خود را از جیب مسافران جبران می کنند
در آشفته بازار نبودن نرخ ثابت دلار برای ثبت نام تورها، آژانسها از طریق اعلام نرخ ریالی به اضافه یک نرخ دلاری، آن هم به صورت علی الحساب مشکل خود را به مشتری منتقل کرده اند.
مجید احمدی یکی دیگر از مدیران یک آژانس مسافرتی می گوید:" ما قیمت تور را به روز محاسبه می کنیم ولی زمانی که به مسافر مدارک را تحویل بدهیم دوباره متناسب با نرخ جدید دلار پول دریافت می کنیم.بدین ترتیب مشکلمان به مسافر منتقل می شود و خودمان متضرر نمی شویم.
حسینی ، یک مدیر دیگر هم می گوید:"هنگام ثبت نام ، بخاطر افزایش قیمت ارز چند درصد بیشتراز نرخ روز ِ دلار از مسافر پول دریافت می کنیم. اگر حساب و کتابمان را بر اساس نرخ روز ببندیم بعدا نمی توانیم ضررمان را جبران کنیم. "ولی او هم بر کاهش استقبال مسافران از تورها در سال جاری گله مند و معتقد است با این وضع اغلب اقشار جامعه از سفربا تورهای خارجی صرف نظر کرده اند.
تهیه ارز مسافرتی هم مشکل دیگری است
طبق اعلام معاون ارزی بانک مرکزی ارز مسافرتی برای مسیرهای نزدیک و کشورهای همسایه هزار دلار یا معادل آن به نرخ بانک مرکزی پرداخت می شود و برای مسیرهای دور نیز حد اکثر1500 دلار یا معادل آن در نظر گرفته شده است.اما "مهسا خطیب" به خبر نگار ما می گوید:" تهیه ارز مسافرتی به این آسانیها نیست.بطوریکه مسافران باید از 5 صبح در صف بایستند تا ساعت 10 صبح فروش ارز آغاز شود ، تازه روزانه فقط به 30 نفر اول صف ارز می دهند و علاوه بر این از 24 تا 48 ساعت قبل از پرواز اقدام به ارایه دلار می کنند. بقیه متقاضیان دست خالی می مانند و اگر نتوانند تا موعد مقرر ارز را برای تهیه ویزا به ما برسانند ما هم مجبور می شویم معادل آن را به ریال از آنها دریافت کنیم.اما ریالی که ما در آن ساعت دریافت می کنیم کجا و دلاری که صراف تا ساعتی بعد به ما می دهد کجا؟"
تداوم تخلف آشکار صرافی ها
طبق اخبار رسیده تا همین ساعت با گذشت 3 روز از آغاز اجرای سیاست تک نرخی شدن نرخ ارز، هنوز بازار زیر بار اجرای دلار تک نرخی نرفته است و صرافیها همچنان از خرید و فروش با نرخهای مصوب امتناع .
خبرگزاری مهر عنوان کرده است که بانک مرکزی سه روز است نرخ دلار را 1226 تومان بر روی سایت خود درج کرده است. صرافی ها هم نرخ مصوب بانک مرکزی را بر روی تابلوهای خود درج کرده اند و نرخ فروش دلار را 1238 تومان و نرخ خرید را 1226 تومان اعلام می کنند اما از فروش ارز به این نرخ خودداری می کنند.
وضعیت اجرای سیاست دلار تک نرخی مبهم است و بر خلاف اظهارات مقامات دولتی، بازار ارز همچنان راه خود را ادامه می دهد، دولتی ها صرافی ها را مجاز کردند که با افزایش 5 درصدی نرخ فروش دلار خود نسبت به نرخ اعلامی بانک مرکزی، اجرای این سیاست را در بازار ارز کلید بزنند، اما صرافی ها آشکارا از اجرای این برنامه امتناع می ورزند.
این در حالی است که همین صرافی ها در صورتی که مشتری دلار به نرخ آزاد را تقاضا کند به راحتی هر میزان ارز آزاد را در اختیار وی قرار می دهند و نظارتی هم از سوی بانک مرکزی به این عملکرد صورت نمی گیرد. نهاد نظارتی بانک مرکزی حضور فعالی در برخورد با متخلفین ارزی ندارد، در صورتی که لازم است با پلمپ صرافی های متخلف، ساماندهی آنها را آغاز کند.
مشکلات یکی دو تا نیست
موافقت مجلس با فوریت طرح اصلاح ماده 48 قانون مالیات بر ارزش افزوده در راستای افزایش 5 درصدی قیمت بلیت هواپیما تقاضا را برای خرید بلیت هواپیما کاهش داده است.علاوه بر این مدیر عامل شرکت رجاء هم از افزایش 7 درصدی قیمت بلیط قطار در برخی مسیرها خبر دادو جالب این که خودش هم اظهار داشت حتی با این افزایش اندک باز هم برای گروهی از مردم مشکلاتی ایجاد خواهد شد.
آخه اینهم شد کار ؟!
پنجشنبه به یکی از دستگاه های عابر بانک مراجعه کردم. |
1- دو سه ماه پیش ، یکروز نزدیک ظهر در خیابان پردیس (ملاصدرا) در حال رانندگی بسمت جنوب بودم و طبعاً در اون خیابان باریک ، نمیتونستم سرعت زیادی داشته باشم ! در همون حال ، مردی رو دیدم که از روبرو (درجهت مخالف رانندگی من ) در سواره رو و در فاصله تقریبا دومتری از مسیری که من رانندگی میکردم ، درحال مکالمه با تلفن همراهش ، داره بسمت شمال میاد . وقتی که با همون فاصله حدود دوسه متری از اون رد شدم ، صدای «تق» بلندی شنیدم ، و وقتی با تعجب به آینه بغل نیگا کردم ، مردک رو دیدم که خم شد و از زمین چیزی رو برداشت ! (که از قرار موبایلش بود که به ماشین من کوبیده بود !) ولی شما که با ماشین من بیشتر از دومتر فاصله داشتی ! گفت : ایناها ! نیگا کن ! آینه ت خورد به مچ دستم و داغونم کرد ! (قد و قواره آقاهه کوتاه و در اون حد نبود که مچش به آینه من بخوره !!) همون موقع یکنفر هم از راه رسید و شهادت داد که «آقا راست میگه ! من دیدم شما زدین بهش و رفتین !» خب ! سناریو دیگه تکمیل شده بود ! خلاصه اینکه . . . سراغ درمونگاهی در اون نزدیکی رو گرفت که من آدرس بیمارستانی در ملاصدرا را نشون دادم ، ولی اون گفت که باید تو هم بیای ! وقتی گفتم من برای چی ؟ گفت : خب ! این 70-80 تومن (منظور هزار تومنه) هزینه ش میشه ، من که نمیتونم همشو بدم ! اقلاً 50 تومنشو شما بده ، منم باقی شو میذارم و درمونش میکنم !! دوباره همون داستان و مچ دست بادکرده و همون حرفا . . . ولی این دفعه دیگه من دستشون رو خونده بودم ! چون حساب کردم این یارو هم قد و قواره اش جوری نیست که مچ دستش به آینه ماشین من بخوره ! و آینه من حدود آرنج اون میشه ! وقتی که سراغ درمونگاه رو گرفت ، من داشتم تو ذهن خودم آدرس پاسگاه پلیس رو پیدا میکردم ! و وقتی گفت که هزینه «آتل» و درمان حدود 100 هزارتومان میشه (حتماً نرخ تورم را خیلی بیشتر از حد اعلام شده حساب کرده بود !! ) و از من خواست که یا بدهم و یا ببرمش درمونگاه ، با کمال عصبانیت و با خشونت گفتم : اِ . . . اینجــوریه ؟؟ خیـلی خب ! بشین بیا دنبـال من! اول میبرمتون پیش پلیس ، بعدش میریم درمونگاه !! و راه افتـادم ! ولی وقتی به اولین خروجی ، که بطرف پاسگاه پلیس ملاصدرا – چهارراه شیراز میرفت پیچیدم ، توی آینه دیدم که «آقایـون» ، مستقیم رفتن و زدن به چاک ! گویا از خیر (شایدم شــرّ لو رفتن ) این یه فقره گذشتن و رفتن دنبال طعمه دیگه ای که قضیه براش نا آشناس ! و بقول معروف «عطای مـرا به لقایم بخشیدند !» |
قیمت انواع پورشه در یک نمایشگاه اتومبیل در تهران | ||
پورشه پانامرا | طلایی 2012 | 360 میلیون تومان |
پورشه کاین S | قهوه ای 2012 | 355 میلیون تومان |
پورشه پانامرا | نوک مدادی 2012 | 350 میلیون تومان |
پورشه باکستر | قرمز 2011 | 158 میلیون تومان |
پورشه پانامرا 4S | بادمجانی 2012 | 365 میلیون تومان |
پورشه 911 | خاکستری 2010 | 240 میلیون تومان |
پورشه پانامرا 4S | سفید، توربو، 2012 | 610 میلیون تومان |
پورشه کاین S | سرمه ای 2011 | 368 میلیون تومان |
شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … بچه هاش شاد میشدن … پیرزن گفت : دستِت دَرد نِکُنه نِنه….. مُو مُستَحق نیستُم ! زن گفت : اما من مستحقم مادر من … مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن …اگه اینارو نگیری دلمو شکستی ! جون بچه هات بگیر ! پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش … دوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت : پیر شی ننه …. پیر شی ! خیر بیبینی این شب چله مادر! |
با خانم ها شوخی نکنید، حتی شما دوست عزیز !
![]() زن: میشه توی کار باغچه کمکم کنی؟ نتیجه اخلاقی : همیشه از انتقام خانمها بترسید |
آیا از دیدارهایی کـه مـنجر به بــرقـراری رابـطه نگردیده اند خـستـه شـده اید؟ آیـا از بـرخـورد با مـردانـی کـه آشـکـارا آمـادگـی ســرسـپــردن در عــشـق را نـدارنــد، نــا امــیــد گشته اید؟
اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده ایـد و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسـبــت بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید. اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را سرزنش نکنید.
فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.
۱)اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد.
بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: “کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم.”
بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: “پیشگویی کامبـخش.” یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد.
پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، “من هرگز عشقی نخواهم یافت،” احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد.
بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد — ” من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد” — پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود. اگر
شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید.
این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند.
علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.
۲)ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنید.
خبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: “چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود.
از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند.”
سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: “سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد.
وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند.” سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت.
او میگوید: “پدرم آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی ۱۰ سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند.
زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند.” امروز سحر نامزد دارد — شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: ” نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت،
چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم.”
۳)بعد از من تکرار کنید: عشق مترادف با افسار به دست گرفتن نیست. وقتی سارا، یک گرافیست ۲۹ ساله در مجله خانواده، با نامـزد خـود آشـنـا شـد، گـویـی رویایی به حقیقت پیوست. در تصورات سارا او و نامزدش سعید میبایست همه کارها را با هم انجام میدادند.
سعـیـد ایــده متفاوتی داشت. سارا میگفت: ” تصور میکردم وقتی به هم رسیدیم، سعید بازی بیلیارد دو بار در هفته و نیز بیرون رویهای بعد از کار خـود را با دوستانش کنار خواهد گذاشت. شغل ما وقت آزاد زیادی برایمان باقی نمی گـذاشت. نباید این وقت اندک را تلف دیگران میکردیم.”
اینکه از شریک زندگی خود بـخواهید ۲۴ سـاعـت روز و ۷ روز هـفـتـه بـا شـما بـاشد واقع گرایانه و منـصـفـانـه نـیـسـت، بـا ایـن وجـود مـانـنـد سـارا بـسیـاری از زنان اگر مردشان نیازهایی داشته باشند (مثلا کارها و یا خلوت های مردانه) که نتوان بوسیله رابـطـه بـه آنها جامع عمل پوشاند، احساس دل شکستگی و ترک شدگی مینمایند.
سستی و نیازمندی سارا منجر شد به اینکه سعید احساس کند گویی تحـت بازداشت خانگی قرار دارد. و فرقی ندارد که زندان چقدر با شکوه و مـجلل بـاشـد، زنـدانی بالاخره میخواهد خود را رهایی دهد. بین زوجین شکاف و جدایی ایجاد میشود.
شاداب ترین زن و شوهرها برای رشـد یـافتـن به یکدیگر اجازه نفس کشیدن می دهند. هرقدر جدایی زندگی آنها پویاتر باشد (در زمینه های مشاغل، سرگرمی ها، دوستان)، وقتی بهم میرسند مجبور خواهند بود مقدار بیشتری را با یکدیگر تسهیم کنند.
4)مرتکب عهدشکنی عاطفی نشوید.
این حیاتی است که شریک زندگیتان فردی باشد که شما در مورد او با نزاکت و مهربانی رفتار کنید. اگر تمامی جوکهای مورد عـلاقه و داستـانـهای “روزهــای بــد گذشته” خود را برای یکی از دوستان و یا همکاران مرد خود تعریف کنید، وقتی به خانه برمیگـردیـد بـرای شوهرتان چه چیزی باقی خواهد ماند؟ ممکن است عاقلانه به نـظـر نـرسـد،
امـا وقـت و انرژی هر فردی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است و مـقـدار زیـاد آن در یـک رابـطه باعث تداوم می گردد — و اگـر شما وقت و انرژی خود را با فرد دیگری صرف کنید بطور بالقوه به رابطه خانوادگی خود لطعمه خواهید زد.
بـدتر آن اسـت کـه تـوسـط بـرقـراری رابطه با یک دوست و یا همکار مرد، اعـتـماد و اطـمیـنـان شـوهرتان را از خود سلـب نـمـوده و بـدیـن ترتیب با بی وفایی او را آزار دهید.
آذر یـک سرآشپز ۳۴ سـالـه میـگوید: “بعد از گذشت ۶ سال از ازدواجمان شوهرم حمید و من شروع بـه فـاصـلـه گـرفـتـن نمودیم. مشکل جدی نداشتیم، اما دیـگر او نـفـر اولی نبود که وقتی اتفاقی خوب یا بد می افتاد برایش تعریف میکرم. این افتخار نصیب رضا، همسایه مان، شده بود.
” آذر هیچگـاه بـا رضـا رابطه جنسی نداشت اما آنها رابطه ای صمیمی را آغاز کرده بودند، مثلا آذر به سعید گفته بود که شوهرش موی مصنوعی بر سرش میگـذارد و سـعـید این موضوع را به عنوان جوک در خانه همسایه دیگرش در کنار باریکیو مـطـرح نـمـود.
حمیدوقتی شنید بالای سر کباب و مشروب در خانه همسـایـه در مـورد مسـائـل خصوصی او مضحکه می شـود، شـوکـه شـد و احـسـاس کـرد بـه او خیانت شـده.
او همسرش را به بی وفایی متهم نـمود و نـاگـهان بـزرگـتـرین دعوای ممکن بین زن و شوهر رخ داد. آن دو مسائل را حل و فصل کردند، اما به آذر به بهای گـزافـی یـادآوری شد که ازدواج باید رابطه شماره یک او در زندگیش قلمداد گردد.
۵)اگر فکر میکنید که همیشه حق با شماست، در اشتباه هستید.
وقتی شیرین، یک دختر ۲۹ ساله از شیراز، با نامزد خود علی آشنا شد، خوشحال بــود که با او وجوه مشترک بسیاری دارد. هر دو وکیل بودند، به ورزش شنا، اسکی و شطرنج عشق می ورزیدند. همچنین هر دو سرسـختانه مـغـرور و پـرمـبـاهـات بـودنـد.
شـیـریــن میگوید: “همه چیز علی خوب و کامل بود بجز یک عیب بسیار بزرگ. همیشه فکر میکرد حـق بـا اوسـت و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند — خواه این که کدام رستـوران همبرگر بهتری دارد و خـواه کـدامـیـک از مـا بـخاطر دعوای قبلی اول عذرخواهی کرده. آن چیزی که خیلی دیر متوجه شدم این بود که من هم بهمان بدی هستم.
نمی توانستم قبول کنم که فراموش کرده ام پیغام مهم تلفنیش را بـه او بـدهـم و یـا خـواسـتـه منـتقل شدن او به تهران را باید جدی می گـرفــتم. من دوست داشتم در شیراز بمانم و این کل موضوع بود. او یا باید من را ترجیح میداد یا تهران را.” علی تهران را تـرجیح داد.
اگـر شـمـا و یـا شوهرتان هرگز نـتوانید اشتباه خود را بپذیرید، ممکن است به کامیابیهای کوچکی دست پیدا کنید، اما هـرگز رضـایـت واقعی را بدست نخواهید آورد. معذرت خواهی نشانه ضعف نیست بلکه عشق یعنی گـهــگاهـی مجبور شوید بگویید که متاسفید
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،
فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه
امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،
به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود
لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی
سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...
اما می توان چشمان را بست وعبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر همسرم را می شنوم . این یعنی او زنده و سالم کنار من خوابیده است
________________________________
خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.
این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند
ادامه مطلب ...
هفدهمین دوره مسابقات تیراندازی باکمان قهرمانی آسیا و انتخابی المپیک لندن صبح روز پنجشنبه گذشته با حضور نمایندگان 22 کشور آسیایی در سایت آزادی تهران به طور رسمی آغاز شد.
سایت شیعه آنلاین نوشت: اما با وقوع برخی صحنه ها و انجام رفتارهای غیر اخلاقی توسط بازیکنان دختر و پسر که در حاشیه این مسابقات رخ داد، آرزو کردیم که ای کاش مسئولان و متولیان امر نظارت بهتری بر آن می کردند تا چنین مسابقاتی باعث مفسده نمی شد زیرا اکنون آرزو می کنیم که هیچگاه چنین مسابقاتی در جمهوری اسلامی ایران برگزار نمی شد.
گفتنی است در حاشیه این مسابقات یک دختر و پسر قزاقستانی به گونه ای به معاشقه پرداخته اند که باعث جلب توجه همه حاضرین شدند. متأسفانه این اقدام آنان هیچ واکنش و یا برخوری از سوی مسئولان و متولیان امر در بر نداشت.
چهرهاش برای خیلیها آشناست؛ خیلیها هنوز نقشآفرینیاش را در فیلمهای «سربازهای
جمعه»، «تیغزن»، «تسویه حساب» و «استشهادی برای خدا» به خاطر دارند. خیلیها هم او را با « آناهیتا» و «سرزمین کهن» به یاد میآورند. چهره ارسطو نقطه مشترک این فیلمها و سریالهاست؛ چه در روزهایی که فرزانه بود و با هویتی زنانه نقش بازی میکرد و چه حالا که سامان است و در قالب یک مرد در فیلمها و سریالهای مختلف بازی میکند.
او یکی از قدیمیترین بازیگران حیطه بازیگری و یکی از مشهورترین ترنسکشوالهای کشورمان است که بعد از 42 سال تغییر جنسیت داده؛ خودش که میگوید: «نه چیزی برای پنهان کردن دارم و نه ترسی از حرف زدن درباره گذشتهام» شاهد این ادعا عکسهای دوران فرزانگیاش است که در گوشه و کنار خانهاش دیده میشوند؛ عکسهایی که سامان آنها را دور نینداخته است.
بیشتر از 40 سال از عمرتان را در یک قالب دیگر گذراندید، شما که میدانستید به این جنسیت تعلق ندارید چرا اینقدر دیر اقدام کردید؟
جایگاهم را پیدا نکرده بودم. نمیدانستم کجا ایستادهام. شک داشتم که تیاس هستم یا نه؟ میدانستم یک مشکل اساسی وجود دارد اما باید اطمینان پیدا میکردم. از عواقب تغییر جنسیت و تنهایی بعد از آن هم خیلی میترسیدم؛ در اصل، مهمترین مشکلم همین تنهایی بود. من عاشق معاشرت کردن با دیگران هستم و دوست دارم همیشه در خانهام مهمان داشته باشم. میترسیدم بعد از جراحی دیگر کسی من را نپذیرد.
درمقابل پول ویزیت دکترا چیزی نیست؟
این روزها در میان آگهیهای روزنامهها همه نوع تبلیغات به چشم میخورد اما برخی از تبلیغات توجه بیشتری را به خود جلب میکند.
تبلیغ "مجری خانم، با سابقه کار طولانی جهت اجرای برنامههای شما" در بخش آگهی های آماده به کار در یکی از روزنامههای معتبر، چاپ صبح منتشر شده است.
خانمی که پشت خط است خود را مجری رادیو و از فعالان دوبله در صدا و سیما معرفی میکند و در مورد سابقه اجرایش به خبرنگار برنا میگوید: کارم اجرای برنامههای مختلف است و دراین زمینه تجربه زیادی دارم.
وی در خصوص هزینه دریافتی برای اجرای یک برنامه چند ساعته میگوید: بستگی به نوع برنامه دارد و این که چقدر طول میکشد و شامل چه برنامههایی میشود. اما معمولا هزینه ساعتی حساب میشود و ساعتی 100هزار تومان است.
این مجری خانم درباره رفت و آمد هم ادامه می دهد: معمولا خودم در محل برگزاری برنامه حضور خواهم داشت؛ اما گاهی اوقات که برنامه تا ساعات پایانی شب ادامه پیدا میکند، مسوولان برگزاری هزینه آژانس را تامین میکنند.
این دوبلور در پایان تاکید میکند:کافی است سه روز قبل از مراسم تماس بگیرید و هماهنگ کنید.
اگر ادعای این فرد در خصوص اجرا در رادیو و واحد دوبلاژ صداو سیما صحت داشته باشد به نظر میرسد که حقوق دریافتی این افراد در قبال کار دوبله و اجرای رادیویی به حدی است که این افراد هنرمند نیز به جرگه هنرمندان چند شغله پیوسته اند!
برنا
مردی برای اصلاح به آرایشگاه رفت در بین کار گفتگوی جالبی بین آنها در مورد خدا صورت گرفت...
آرایشگر گفت: من باور نمیکنم خدا وجود داشته باشد..
مشتری پرسید: چرا؟
آرایشگر گفت : کافیست به خیابان بروی و ببینی مگر میشود با وجود خدای مهربان این همه مریضی و درد و رنج وجود داشته باشد؟
مشتری چیزی نگفت و از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از آرایشگاه بیرون آمد مردی را در خیابان دید با موهای ژولیده و کثیف با سرعت به آرایشگاه برگشت و به آرایشگر گفت: می دانی به نظر من آرایشگر ها وجود ندارند
مرد آرایشگر با تعجب گفت : چرا این حرف را میزنی؟ من اینجاهستم و همین الان موهای تو را مرتب کردم.
مشتری با اعتراض گفت : پس چرا کسانی مثل آن مرد بیرون از آریشگاه وجود دارند.
آرایشگر گفت : آرایشگر ها وجود دارند فقط مردم به ما مراجعه نمیکنند.
مشتری گفت : دقیقا همین است خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد........!!!
آهو خیلی خوشگل بود . یک روز یک پری سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داری شوهرت چه جور موجودی باشه؟
آهو گفت: یه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پری آرزوی آهو رو برآورده کرد و آهو با یک الاغ ازدواج کرد.
شش ماه بعد آهو و الاغ برای طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسید : علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقی نداریم, این خیلی خره.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: شوخی سرش نمیشه, تا براش عشوه میام جفتک می اندازه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: آبروم پیش همه رفته , همه میگن شوهرم حماله.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عین طویله است.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چی ازش می پرسم مثل خر بهم نگاه می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: تا بهش یه چیز می گم صداش رو بلند می کنه و عرعر می کنه.
حاکم پرسید:دیگه چی؟
آهو گفت: از من خوشش نمی آد, همه اش میگه لاغر مردنی , تو مثل مانکن ها می مونی.
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آیا همسرت راست میگه؟
الاغ گفت: آره.
حاکم گفت: چرا این کارها رو می کنی ؟
الاغ گفت: واسه اینکه من خرم.
حاکم فکری کرد و گفت: خب خره دیگه چی کارش میشه کرد.
نتیجه گیری اخلاقی: در انتخاب همسر دقت کنید
واقعا شهر هرت کجاست؟
نمی دنم قسم حضرت عباس رو باور کنم
یا دم خروس رو
شایدمیگی یارو قاطیه خیر اینطور نیست؟ در صفحه سایت منظورم
نوشته سومی رو بخونید
که در باره دوچرخه سواری چی گفتن؟؟؟؟؟؟
محله مسکونی بریدل پث واقع در شهر (با نام قبلی) نورث یورک (North York) ، که در حال حاضر قسمتی از شهر تورنتو، واقع در انتاریو کانادا است،این محله با عمارت های میلیون دلاری خود که در ابعاد 8 الی 16 هزار متر مربع هستند شناخته می شود. بریدل پث را معمولا با نام «راسته میلیونرها» می شناسند و بهترین منطقه کانادا به لحاظ درآمد خانوار و ارزش ملک های مسکونی است. قیمت خانه در این محله بسته به مکان و بنای خانه متفاوت است، اما بسیاری از خانه ها در قیمت چند میلیون دلاری به فروش می رسند. بریدل پث در سال 1930 به عنوان محله کاملا متمایز بنا نهاده شد.
به نوشته هفته نامه آسمان بریدل پث به عنوان یکی از 3 محله ثروتمند کانادا، محله ای برای بهره بردن از تزیینات لوکس زندگی برای صاحبان بناها بوده است. به لحاظ معماری، بریدل پث گستره متنوعی را در خود جای داده است که بیشتر مربوط به سبک های غالب در بین سال های 1930تا 1960 است. همچنین دراین محله خانه های لوکس با تمام امکانات وجود دارد که ابهت خاصی به این محله داده است.
خاوری با چه کسانی بچه محل است؟
به نوشته هفته نامه آسمان، بریدل پث مکان زندگی بسیاری از تجار، هنرمندان و ژورنالیست های مهم بوده است. شخصیت تلویریونی مهم کانادا موسی نایمر (Moses Znaimer) در مصاحبه هایی محل سکونت خود را بریدل پث اعلام کرده است. همچنین رابرت هرجاوک (Robert Herjavec)، بازرگان بزرگ دنیای کامپیوتر و کانارد بلک (Conard Black) ژورنالیست میلیونر و جنجالی کانادایی نیز در این محله عمارت هایی دارند. بلک که در سال 1944 از پدر و مادری کانادایی متولد شده است، عضو خانه اشرافیت انگلستان، مورخ، روزنامه نگار و صاحب انتشارات است که زمانی جز 3 روزنامه نگار ثروتمند دنیا بوده است. دارایی بلک در سال 2007 معادل 400 میلیون دلار تخمین زده شده است. همچنین سلین دیون (Celine Dion)، از خواننده های معروف و جهانی (خواننده ترانه معروف فیلم تایتانیک) و پرینس (Prince)، هنرمند به نام موسیقی راک نیز در بریدل پث عمارت هایی را به نام خود ثبت کرده اند.
منزل محمودرضا خاوری در پلاک 26 بلوار سانکرست (Suncrest) در نوار پایینی محله بریدل پث قرار دارد. تصویر زیر از سایت www.maps.google.com برداشته شده اند که نمایانگر بنایی است که خبرها آدرسش را به عنوان آدرسی که خاوری در آن سکونت می کند گزارش کرده اند.
به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی گلوب اند میل با اشاره به اخبار منتشر شده در مورد عدم بازگشت مدیرعامل سابق بانک ملی به ایران نوشت وی دارای تابعیت کانادایی است.
وی که برای سفری کاری به لندن سفر کرده بود از بازگشت به ایران خودداری کرده و از آن جا با پروازی به فرانکفورت آلمان و از فرانکفورت به مقصد تورنتو پرواز کرده است.
بانک ملی ایران نقش مهمی در زمینه اختلاس موسوم به 3 هزار میلیارد تومانی داشته است و در عین حال تاکنون اتهام مستقیمی علیه خاوری، مدیرعامل وقت این بانک مطرح نشده است.
بر اساس این گزارش خانواده خاوری در کانادا زندگی می کند و اسناد مربوط به ثبت اسناد در کانادا نشان می دهد وی دارای منزلی به نام خود در تورنتو است. این خانه به مبلغ 2.925 میلیون دلار معادل 3.8 میلیارد تومان در 30 جولای 2007 خریداری شده است.
خبرنگار گلوب اند میل به این خانه مراجعه کرده و زنی که در را بازکرده از پاسخ دادن به پرسش های وی خودداری نموده است.
دولت کانادا نیز تاکنون از اظهارنظر در مورد حضور یا عدم حضور خاوری در کانادا خودداری کرده است. این کشور قرارداد استرداد مجرمان را با ایران امضا نکرده است.