Bird of Lights
Earth's Belly Button
Flowery Pathway
Porco Rosso's Secret Base (alluded to the 1992 Miyazaki 's animated feature film Porco Rosso)
Sea Shells
Misty Forest
Lenticular Cloud
The Marks of Wind
Rays of Dawn
Wave of Clouds
Yellow Stream
Dreamscape
Paradise
Blue Planet
معاویه، زندگی اش را با بزرگترین گناه در اسلام و زشت ترین جنایت در تاریخ، پایان داد؛ زیرا بدون هیچ و اهمه ای فرزند بد نهادش «یزید» را به عنوان خلیفه بر مسلمین تحمیل کرد تا دین و دنیای آنان را به تباهی بکشاند و مصیبتها و فجایع جاویدانی را برایشان به ارمغان آورد...
معاویه به انواع وسایل ددمنشانه دست زد تا سلطنت را در خاندانش موروثی سازد.
«جاحظ» عقیده دارد که معاویه از پادشاهان ایران و بیزانس تقلید کرد و خلافت را به سلطنتی همچون سلطنت پادشاهان ساسانی و همانند سزارها تبدیل نمود...
کینه یزید نسبت به پیامبر
جان یزید از کینه توزی نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله و دشمنی با آن حضرت، مالامال بود؛ زیرا پیامبر در روز بدر، بعضی از افراد خاندانش را کشته بود، هنگامی که یزید، عترت پاک را قتل عام کرد، خوشحال و شادمان بر اریکه قدرت نشست و پای می جنباند؛ چون انتقام خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله گرفته بود، آنگاه آرزو کرد که ای کاش! بزرگان وی می بودند و می دیدند که چگونه انتقامشان را گرفته است پس از آن، شعر «ابن الزبعری» را خواند که گفته:
لیت اشیاخی ببدر شهدوا جزع الخزرج من و قع الأسل
لأهلوا و استهلوا فرحا ثم قالوا: یا یزید لا تشل
قد قتلنا القرم من اشیاخهم وعدلناه ببدر فاعتدل
لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا و حی نزل
لست من خندف إن لم انتقم من بنی احمد ما کان فعل (1) .
«کاش بزرگانم در بدر می دیدند که چگونه خزرج از ضربه های نیزه بی تاب گشته اند».
«آنها به شادی و شادمانی می شکفتند و می گفتند: یزید، دستت فلج مباد».
«ما بزرگ بزرگانشان را کشتیم و با بدر برابر کردیم و برابر شد».
«بنی هاشم در مملکت بازی کردند؛ زیرا نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است».
«من از خندف نیستم اگر از خاندان احمد، انتقام کارهایش را نگیرم».
کینه یزید نسبت به انصار
یزید، به شدت با «انصار» دشمنی داشت، زیرا آنان پیامبر صلی الله علیه و آله را یاری دادند، با قریش جنگیدند، سرهای بزرگانشان را درو کردند. و بنی امیه را نیز دوست نمی داشتند؛ چون عثمان در کنار آنان کشته شد و از او دفاع نکردند و سپس با علی علیه السلام بیعت نمودند و همراه وی به جنگ معاویه در صفین رفتند و پس از شهادت امام، از مهمترین عناصر مخالف معاویه بودند. یزید، پیوسته از آنها در خشم بود و از «کعب بن جعیل» خواست تا آنان را بد بگوید، اما وی نپذیرفت و گفت:
«تو مرا پس از ایمان، به شرک فرا می خوانی. من قومی را که رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری کرده اند، بد نمی گویم، ولی تو را به جوانی از میان ما که مسیحی است، راهنمایی می کنم که زبانش گویی زبان گاو نری است؛ یعنی اخطل».
یزید، «اخطل»را فراخواند و از او خواست تا انصار را بد بگوید، او پذیرفت و با این ابیات دشنام گونه، آنان را بد گفت:
لعن الآله من الیهود عصابة ما بین صلیصل و بین صرار
قوم اذا هدر القصیر رأیتهم حمراً عیونهم من المسطار
خلوا المکارم لستم من أهلها وخذوا مساحیکم بنی النجار
ان الفوارس یعلمون ظهورکم اولاد کل مقبح اکاز
ذهبت قریش بالمکارم کلها واللؤم تحت عمائم الانصار (2) .
«خداوند گروهی از یهود را میان صلیصل و صرار (3) لعنت کند».
«قومی که هرگاه سیل خروشان شود، آنها را با چشمانی سرخ شده از شراب می بینی».
«بزرگواریها را رها کنید که شما اهل آن نیستید و بیلهایتان را بگیرید ای بنی نجار».
«سواران، پدرانتان را می شناسند ای فرزندان هر پلید شخم زن».
«قریش همه بزرگواریهارا برده اند و پستی زیر عمامه های انصاراست».
اخطل، شعر خود را با بدگویی از یهودیان آغاز کرد و آنان را قرین انصار دانست؛ زیرا در یثرب با آنها سکونت دارند و از انصار عیبجویی کرده از آن جهت که آنان اهل زراعت و کشاورزی هستند و اهل نجد و کرامت نیستند. و آنان را به ترسو بودن در هنگام جنگ متهم کرد و شرف و مجد را به قریشیان و همه پستی را به زیر عمامه انصار نسبت داد!!
این بدگویی تلخ، «نعمان بن بشیر» را که یکی از عمّال امویان بود، بر آشفته ساخت. او، خشمگین نزد معاویه رفت و هنگامی که به حضور وی رسید، عمامه اش را از سر برداشت و گفت: «ای معاویه! آیا فرومایگی می بینی؟!
- نه، بلکه خیر و کرامت می بینم، چه خبر شده؟!
- اخطل ادعا کرده که فرومایگی در زیر عمامه های ماست!
آنگاه نعمان به جلب نظر معاویه پرداخت و گفت:
معاوی اَلا تعطنا الحق تعترف لحق الازد مسدولا علیها العمائم
أیشتمنا عبد الاراقم ضلة فما ذا الذیی تجدی علیک الاراقم
فمالی ثأر دون قطع لسانه فدونک من ترضیه عنه الدراهم (4) .
«ای معاویه! اگر حق ما را ندهی، در آن صورت به حق «ازد» که عمامه ها بر آن قرارداده شده اند، اعتراف کرده باشی».
«آیا غلام اراقم بی سبب ما را دشنام دهد؟ مگر اراقم چه چیزی به تو خواهند رساند؟».
«من انتقامی جز بریدن زبانش نمی خواهم، پس آن را داشته باش که به جای آن درهمها موجب خشنودی می شوند».
معاویه گفت: خواسته ات چیست؟
- زبانش را می خواهم.
- آن برای تواست.
خبر به «اخطل» رسید، او به سرعت نزد یزید رفت و از او پناه جست و به او گفت: این همان خبری است که از آن می ترسیدم.
یزید، او را اطمینان داد و نزد پدرش رفته به او خبر داد که وی را پناه داده است. معاویه به او گفت: با پناه دادن ابوخالد (یعنی یزید) نمی شود کاری کرد، پس او را بخشید.
اخطل، به حمایت یزید از وی افتخار می کرد و نعمان را شماتت می نمود و می گفت:
ابا خالد دافعت عنی عظیمة وادرکت لحمی قبل أن یتبددا
واطفأت عنی نار نعمان بعدما أغذ لأمر عاجز و تجردا
ولما رأی النعمان دونی ابن حرة طوی الکشح اذ لم یستطعنی و عردا (5) .
«ای ابوخالد! امر بزرگی را از من دور ساختی و گوشت مرا قبل از آنکه قطعه قطعه شود، نگاه داشتی».
«وآتش نعمان را بر من خاموش ساختی پس از آنکه تصمیم مهم و سختی گرفته بود».
«اما هنگامی که فرزند آزاد زنی را در کنار من دید، ناکام و بینوا برگشت؛ چون دید از عهده ام بر نمی آید».
اینها بعضی از حالتها و جهت گیریهای یزید هستند که مسخ بودن وی را نشان می دهد. و اینکه تا چه حد در جرم و جنایت، غوطه و ر گشته و از هر خوی و خصلت درستی، به دور بوده است... از حالتهای مضحک زمانه و لغزشهای روزگار است که این پلید بی بندوبار، حاکم مسلمین و امام آنها گردد.
سبط پیامبر صلی الله علیه و آله در سال چهارم هجری (1) ، چشم به دنیای وجود گشود. و گفته شده که در سال سوم بوده (2) و راویان در مورد ماه ولادت آن حضرت، اختلاف دارند و اغلب بر آنند که در ماه شعبان و در روز پنجم از آن می باشد (3) و بعضی از آنان روز ولادت را معین نکرده اند بلکه گفته اند چند شبی از شعبان گذشته، به دنیا آمد (4) و بعضی از مورخان این موضوع را نادیده گرفته و به گفتن اینکه در شعبان به دنیا آمده اکتفا نموده اند (5) و بعضی از بزرگان بر این باورند که آن حضرت در آخر ربیع الاول ولادت یافته و این بر خلاف مشهوراست پس توجهی به آن نمی شود (6) .
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر میدهند...
اما دوتکه سنگ هیچگاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم،
فهم دیگران برایمان مشکل تر، و در نتیجه
امکان بزرگتر شدنمان نیز کاهش می یابد...
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ،
به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود
لجوجتر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد.
اما آب... راه خود را به سمت دریا می یابد.
در زندگی، معنای واقعی
سرسختی، استواری و مصمم بودن را،
در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی...
گاهی نمیتوان بخشید و گذشت...
اما می توان چشمان را بست وعبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری...
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوزی که نبینی....
ولی با آگاهی و شناخت
و آنگاه بخشیدن را خواهی آموخت
هنگامی که مژده تولد سبط پیامبر اکرم به آن حضرت داده شد، بلا فاصله به خانه بضعه اش فاطمه علیها السلام شتافت، در حالی که قدمهایش را سنگین بر می داشت و غم و اندوه بر او چیره گشته بود، پس با صدایی گرفته و اندوهناک صدا زد: «ای اسما! پسرم را نزد من بیاور».
اسما، وی را به آن حضرت داد. پیامبر اورا در آغوش گرفت و بسیار بر او بوسه زد، در حالی که گریه را سر داده بود. اسما پریشان شد و گفت: «پدر و مادرم فدای تو باد از چه رو می گریی؟!».
پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که چشمانش از اشک پر بود، به وی پاسخ داد: «بخاطر این پسرم می گریم».
حیرت و سرگردانی بر او دست یافته بود و معنای این پدیده و موضوع آن را درک نمی کرد. پس به سخن آمد و گفت: «او هم اکنون به دنیا آمده است».
پیامبر با صدایی از غم و اندوه، بریده به وی پاسخ داد و فرمود: «گروه جفاکار بعد از من او را می کشند، خداوند شفاعتم را از آنان دور سازد...».
سپس با اندوه برخاست و اسما را محرمانه گفت: «به فاطمه خبر مده چرا که وی تازه فارغ شده است...» (1) .
پیامبر صلی الله علیه و آله غرق در اندوه و غم، از خانه بیرون رفت؛ زیرا او از غیب خبر یافته بود چه مصیبتها و بلاهایی که هر موجود زنده ای را سراسیمه می سازد، بر این فرزندش خواهد گذشت.
یونجه گیاهی است علفی و چند ساله که ارتفاع آن تا یک متر میرسد برگهای آن دارای سه برگچه می باشد برگچه های نوک تیز، سبز رنگ و بیضی شکل است . گلهای یونجه بشکل سبز و برنگ بنفش تیره یا آبی روشن است میوه یونجه مانند صدف بوده و دانه داخل میوه مانند لوبیا ولی کوچکتر از آنزمی باشد . یونجه ریشه ای بسیار عمیق درد و ریشه آن تا سه متر بداخل زمین نفوذ می کند و بنابراین منبع ویتامین ها و مواد معدنی است که از خاک می گیرد . یونجه از زمانهای بسیار قدیم در ایران کشت می شده است و در حدود پنج قرن قبل از میلاد مسیح از یاران به یونان برده شد و در قرن هفتم بعد از میلاد به اروپا راه یافت . یونجه در ایران در مناطق مرکزی و جنوبی به مقدر بسیار زیاد کشت می شود . زنبور عسل گل یونجه را دوست درد واز آن شهد زیادی بدست می آورد و تبدیل به عسل می کند . پرورش این گیاه در قدیم برای تهیه علوفه چهارپایان بوده ولی در حال خاضر بعلت درا بودن مواد مغذی به مصرف غذایی نیز می رسد . | |
ترکیبات شیمیایی: یونجه سرشار از ویتامین های A,C,E,K و همچنین دارای آمیلاز که انزیم مخصوص هضم مواد نشاسته ای است می باشد . آنزیم های بسیاری در یونجه یافت می شود بعنوان مثال می توان از امولسین ،اینورتاز ، و پکتیاز نام برد . یونجه دارای حدود 20%پروتئین می باشد پروتئین های موجود در یونجه عبارتند از : لیزین ،آرژنین ، هیستیدین ، آدنین ، فنیل آلانین ،آسپاراژین و سیستین . یونجه دارای اسید فسفریک نیز هست یونجه همچنین دارای منیزیوم ، آهن و مقدر جزئی ارسنیک و سیلیس است بنابراین یونجه از نظر مواد غذایی بسیار قوی است و غذای خوبی برای انسان و حیوانات است . | |
خواص داروئی: یونجه از نظر طب قدیم ایران گرم است . البته تاره آن گرم و تر و خشک شده آن گرم و خشک است 1)یونجه از نظر اینکه دارای بسیاری از مواد معدنی می باشد شیره آن برای بچه هایی که در حال رشد هستند و اسخوان بندی محکمی ندارند بسیار مفید است . حتی امروزه پودر این گیاه را در داروخانه ها می فروشند که آنرا می توان برای بچه های شیر خوار مصرف کرد . برای تهیه شیره یونجه باید مقدر 300 گرم یونجه را در یک لیتر آب ریخت و آنرا جوشانید تا مقدر آب آن به نصف تقلیل یابد سپس آنرا صاف کرده و مقدر کمی عسل به آن اضافه کنید که بصورت شربت داراید . مقدر مصرف برای طافال 200 گرم در روز است و برای اطفال شیرخوار حدود 50 گرم یم باشد که می توان به شیر آنها اضافه نمود . اشخاص بزرگسال هم برای بالا بردن انرژی می توانند از این شیره استفاده کنند 2) یونجه رابصورت تازه و یا جوانه آنها رابا سالاد میل کنید . جوانه یونجه را بصورت بسته بندی شده می توانید از سوپر مارکتها خریدری کنید . 3)یونجه ملین است 4)یونجه دو برابر اسفناج آهنم درد بنابراین خونساز است و برای کسانیکه به کم خونی مبتلا هستند مفید است 5)یونجه بعلت درا بودن آهن برای درمان بیمایر راشیتیسم بکار می رود 6)عوارض کمبود ویتامین ث با خوردن یونجه از بین میرود 7)یونجه تازه در بسیاری از کشورها مانند چین و روسیه و آمریکا به مقدر زیاد بجاری اسفناج مصرف می شود 8)یونجه را در داروخانه ها و فروشگاههای گیاهان دارویی و یا برخی از داروخانه ها بصورت پودر ، کپسول و قرص بفروش می رسانند . مقدرمصرف آن سه قرص در روز است 9)با همه مزایایی که یونجه درد در خوردن تازه آن نباید زیاده روی کرد زیرا بسیار نفاخ است و حتی حیواناتی که به مقدر زیا د از آن می خورند بعلت گاز زیاد ممکن است تلف شوند 10)ضماد پخته یونجه را اگر روزی چند بار روی اعضایی که رعضه دارند بگذارید آنها را شفا می دهد 11)تخم یونجه قاعده آور است و برای این منظور تخم یونجه را بصورت دم کرده مصرف کنید 12)دم کرده یونجه درمان اسهال است 13)برای نرم کردن سینه و تسکین سرفه روزی 2-3 فنجان دم کرده تخم یونجه را مصرف کنید 14)برای درمان لقوه و رعشه تخم یونجه را در روغن زیتون بریزید و مدت یک هفته جلوی آفتاب بگذارید سپس آنرا صاف کنید و روزی چند قاشق از آنرا بخورید و همچنین روی اعضایی که رعشه دارند بمالید. 15)یونجه حاوی مقدرزیادی ویتامین است . کوبیده آن زخم را بسرعت الیتام داده و از خونریزی جلوگیری می کند . |
سیر گیاهی است علفی و دائمی که ساقه آن تا ارتفاع 40 سانتیمتر نیز می رسد . قسمت زیر زمینی آن متورم و مرکب از 5 تا 12 قطعه و محصور در غشاهای نازک و ظریف برنگ خاکستری مایل به سفید می باشد . برگهای آن باریک و نواری شکل برنگ سب تیره و گلهای آن کوچک و صورتی رنگ که بصورت یک چتر در انتهای ساقه ظاهر می شود . سیر وپیاز رابطه ای نزدیک با هم دارند که شاید بدلیل بوی بد آنها می باشد . نام سیر در کتاب مقدس آمده ست و در مصر قدیم برای مومیائی مدرگان و خوش طعم کردن غذاها بکار یم رفته است . هومر شعر باستان در نوشته های خود از آن یاد برده است . مردم در اروپا و اسپانیا از قبل از میلاد مسیح آنرا می شناختند و از آن استفاده می کردند . بقراط پدر علم طب در نوشته های خود از خواص آن یاد کرده و یکی دیگر از دانشمندان قدیم 61 خاصیت مختلف برای سیر قائل شده است . سه نوع سیر وجود دارد : 1-سیر آمریکایی بنام Greole نامیده می شود . این نوع سیر دارای پوست سفید بوده و از انواع دیگر قوی تر است . 2-سیر تاهیتی که از بقیه درشت تر است و گاهی قطر آم به 8 سانتیمتر می رسد . حضرت محمد (ص) برای سیر 70 خاصیت مختلف قائل شده اند و می فرمایند : از سبزی سیر تا می توانید استفاده کنید زیرا سیر دوای هفتاد درد است اما آنکس که سیر وپیاز خورده به مسجد نیاید و به مردم نزدیک نشود . | |
ترکیبات شیمیایی: سیر د ارای ترکیبات گوگردی می باشد که خاصیت ضد عفونی کننده میکرب کشی و جرم کشی باین گیاه می دهد . سیر همچنین دارای مواید بنام آلیسین ، آلیساتین می باشد که میکرب های حصبه و پاراتیفوئید را از بین می برد در صد گرم سیر خام مواد زیر موجود است : آب 61 گرم انرژی 6 کالری موادنشاسته ای 29 گرم چربی 0/2 میلی گرم کلسیم 30 میلی گرم فسفر 200 میلی گرم پتاسیم 530 میلی گرم آهن 1/5 میلی گرم سدیم 20میلی گرم ویتامین آ 20 واحد ویتامین ب 1 0/25 میلی گرم ویتامین ب 2 0/8 میلی گرم ویتامین ث 15 میلی گرم | |
خواص داروئی: سیر از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است اسانس سیر که در اثر تقطیر سیر با بخار آب حاصل می شود مرکب از مواد سولفوره بوده و مایعی است به رنگ قرمز نارنجی و دریا بوئی کمتر که از خودس یر که برای تغییر طعم غذا مصرف می شود . 1)سیر بادشکن وضد عفونی کننده است . 2)خوردن سیر مصونیت بدن را در مقابل بیماریها افزایش می دهد . 3)سیر کرم کش است . 4)سیر محرک و تقویت کننده بدن است . 5) سیر داروی سرمخوردگی و زکام است . 6)سیر اثر خوبی در معالجه سل درد 7)سیر خون را رقیق می کند 8)سیر اثر خوبی در تنگی نفس درد 9)خوردن مداوم سیر لقوه ور عشه را از بین می برد . 10)سیر چون گرم و خشک است بنابراین رطوبت معده را از بین می برد و دردهای مفاصل را خوب می کند. 11)سیر درمان کننده دردهای نفاصل ، سیاتیک و نقرس می باشد . 12)سیر برای تقویت نیروی جنسی و افزایش تولید اسپرم در اشخاص سرد مزاج بسیار مفید است . 13)آنهائی که قطره قطره ادرار می کند باید حتما سیر بخورند تا بیماری آنها درمانش ود . 14)سیر زخم های ریه و درد معده را زا بین می برد . 15)سیر سنگ های کلیه را شکسته و خارج می سازد . 16)سیر را با زیره بپزید برای تقویت دندان مفید است . 17)مالیدن سیر پخته به دندان ، درد دندان را تسکین می دهد . 18)سیر را بسوزانید وبا عسل مخلوط کنید و ضمادی از آن درست کنید این ضماد برای رفع خون مدرگی زیر پلک چشم مفید است . 19)سیر بعلت مدر بودن برای رفع آب آوردن انساج مفید است . 20)برای از بین بردن میخچه کف پا از ضماد سیر استفاده کنید . 21)جهت رفع دردهای رماتیمسی و عصبی ضماد سیر بسیار موثر است . 22)جهت ضد عفونی کردن دستگاه تنفسی در هنگام بیماریهای مربوطه از شربت سیر استفاده کنید : مقدر 100 گرم سیر را با 200 گرم آب و 200 گرم شکر یا قند مخلوط کرده و آنرا بجوشانید تا له شود . مقدر مصرف برای این منظور سه قاشق سوپخوری در روز است . 23)جدیدا در یکی از بیمارستان های آمریکا برای ضدعفونی کردن فضای بیمارستان از سیر استفاده کنید . 24)پاستور پزشک معروف فرانسوی آزمایشات زیادی روی سیر انجام داد و اثر باکتری کشی سیر را تائید کرده است . 25)سیر ضد انعقاد و لخته شدن خون است . 26) در شوروی سیر بنام پنی سیلین معروف است و معمولا هنگامیکه آنفولانزا شبوع درد مصرف آنب الا می رود درچندسالپ یش که آنفلوانزا شیوع پیدا کرد مردم شوروی 500 تن سیر مصرف کردند . 27)خوردن سیر سلولهای سرطانی را از بین می برد . 28)یکی از دانشمندان آمریکایی که در دانشگاه فلوریدا روی مرض ایدز تحققی می کند معتقد است که سیر روی مرض ایدز اثر مثبت درد . 29)مصرف سیر مقدر کلسترول خون را پائین می آورد . مقدر LDH را کاهش می دهد . مقدر مصرف سیر برای این منظور 30 گرم در روز است . جالب است که با مصرف سیر در چند ماه اول مقدر کلسترول ممکن است بالا رود و این بدین علت است که کلسترول از داخل نسوج خارج شده و داخل خون می شود که از آنجا دفع گردد بعد از اینکه کلسترول بحالت نرمال رسید باید برای نگاهدری آن روزی نصف سیر خام مصرف کرد . گ 30)خوردن سیر از سرطان جهاز اهضمه جلوگیری می کند . 31)چینی ها قرن هاست که برای پائین آوردن فشار خون از سیر استفاده می کنند . | |
طرز استفاده: به مبحث نسخه پیچی گیاهان دارویی برای بیماری مورد نظر مراجعه نمایید | |
مضرات : سیر با آنکه خواص بسیاری درد باید بحد اعتدال مصرف شود زیرا استفاده زیاد از آن در بعضی اشخاص موجب سردرد ، ضعف نیروی جنسی ، ضعف چشم و عوارض بواسیر می شود . سی برای آنهائیکه اسهال دارند مضر است . آنهائیکه معده ضعیف دارند و بطور کلی سیستم هاضمه آنها ضعیف است نباید در خوردن سیر افراط کنند . کسانیکه یبوست دارند نباید سیر بخورند و برای رفع مضرات آن سیر را باید با آب و نمک پخته و کمی بان روغن بادام یا کرده اضافه کنید تا مضر نباشد . اشخاصی که گرم مزاج هستند اگر می خواهند سیر بخورند طبق توصیه ابن سینا حکیم ایرانی باید سیر را بپزند یا از سیر ترشی استفاده کنند . برای پختن سیر پس از پوست کندن آنرا بمدت سه دقیقه بخار دهید . اشخاصی که دارای فشار خون پائین هستند نیز نباید سیر بخورند و همینطور کسانیکه آلرژی دارند نباید از سیر استفاده کنند. |
وقتی رسوبهای چربی و سایر مواد در سرخرگهای بدن جمع شود، موجب تنگی آنها میشود و عبور جریان خون را سخت میکند. به این حالت تصلب شریان یا همان آترواسکلروز میگویند. این وضعیت به انسداد عروق خونی قلب سرخرگها و در نتیجه بروز حمله قلبی یا درد قفسه سینه منجر میشود.
وقتی دیواره داخلی یک سرخرگ آسیب ببیند، یک نوع از سلولهای خونی به نام پلاکت در محل صدمه دیده گردهم میآیند. رسوبهای چربی هم در این نقاط جمع میشوند. ابتدا رسوبها فقط شامل هزارها سلول حاوی چربی است، اما با پیشرفت این فرآیند، پلاکتها به لایههای عمیقتر دیواره سرخرگ حمله میکنند و باعث ایجاد زخم و رسوب پلاک میشوند. مشخصه اصلی تصلب شریان، تجمع مقدار زیاد رسوب چربی (پلاک) است.
مهمترین خطر این رسوبات، تنگ شدن مجرای سرخرگی است که خون در آن جریان مییابد. وقتی این حالت روی میدهد، بافتهای بدن که از طریق سرخرگ مبتلا تغذیه میشوند، به مقدار کافی خون دریافت نمیکنند. بخصوص، هنگام ورزش این نیاز افزایش مییابد و این احتمال نیز وجود دارد که قطعهای از رسوبهای چربی از جدار رگ کنده شود و با جریان خون حرکت کند و در مکانی دورتر یک سرخرگ را مسدود کند. به این حالت آمبولی سرخرگ میگویند. این بیماری میتواند تمام عروق سطحی قسمتهای بدن را گرفتار کند.
در بررسیهای انجام شده، تخمین زده میشود که در آمریکا حدود 12 درصد جمعیت افراد بالغ، دچار بیماریهای عروقی محیطی باشند.
علائم بیماری به این شکل خود را نشان میدهد: شایعترین علت این بیماری، لنگیدن متناوب پاهاست که در افراد بالای 62 سال شیوع 2 درصدی دارد. در این افراد خطر مرگ و میر، نسبت به افراد هم سالشان بیشتر است و این افراد فعالیت بدنی بسیار کمی دارند.
در مرحله ابتدایی شروع بیماری، علائم به صورت دردهای متناوبی در اثر فعالیت بدنی پدید میآید و فرد میلنگد که البته بعد از چند دقیقه استراحت، درد بهبود پیدا میکند. اگر فعالیت بیمار، روز به روز کاهش پیدا کند، نشانه پیشرفت بیماری است.
تصلب شرایین اگر در دستها اتفاق بیفتد، یعنی شریانهای دست را گرفتار کند، به صورت گزگز، درد و بیحسی دستها خود را نشان میدهد.
اگر تصلب شرایین در ناحیه شکم باشد، بعد از صرف غذا درد به نسبت شدیدی در شکم ایجاد میشود و این افراد معمولا با کاهش وزن مواجه هستند؛ چون با صرف غذا به دلیل تنگی عروق در ناحیه شکم و به دنبال آن درد شدید، بیمار از خوردن غذا امتناع میکند و به همین دلیل لاغر میشود.
تصلب شرایین اگر در عروق داخل لگنی اتفاق بیفتد، باعث دردهای ناحیه باسن و ران میشود.
با پیشرفت تصلب شرایین، با کمترین فعالیت یا حتی در موقع استراحت، بیمار دچار دردهای شدید میشود و هنگام استراحت شبانه، درد افزایش مییابد. برای کاهش درد پاها را از تخت آویزان میکنند یا شروع به قدم زدن میکنند تا خونرسانی بیشتری در ناحیه پاها صورت گیرد و درد کمتر شود، درد معمولا به صورت سوزش، سوختگی پا و انگشت شست است و اگر پا را در سطح بالا قرار دهند، باعث رنگپریدگی میشود و اگر پا را آویزان کنند، دچار قرمزی شدید میشود که به دلیل جریان خون واکنشی است چون رگها گشاد شدهاند.
این علائم با ضایعات عروقی دیابتی کاملا متفاوت است، چون ضایعات عروقی دیابتی معمولا دوطرفه است و با تغییر وضعیت، تغییری در عوارض گرفتگی عروق پدید نمیآید.
از علائم دیگر این بیماری، بهبود نیافتن زخم است. اگر زخمی در محل ضایعه ایجاد شود یا عملی به دلیل پیشرفت بیماری در آن ناحیه انجام شود، با ضخیمشدگی نسج پوست و عفونت مواجه خواهند شد و زخم خیلی دیر بهبود پیدا میکند.
علامت دیگر این بیماری، کاهش توانایی جنسی به دنبال تصلب شرایین در ناحیه لگن است.
گاهی به دنبال تصلب شرایین ضایعات قلبی و مغزی ایجاد میشود. حدود 20 درصد بیمارانی که دچار ضایعات تصلب شرایین عروق محیطی هستند، سابقه یک سکته قلبی دارند و حدود 7 درصد صدمات مغزی داشتهاند.
از علائم دیگر این بیماری، وجود چربیهای زیرپوستی است که به آن گزانتوما میگویند.
تجمع رسوبهای چربی و سایر مواد در سرخرگهای بدن، موجب تنگی آنها میشود و عبور جریان خون را مشکل میکند
وجود هالههایی در اطراف قرنیه چشم، بخصوص در افراد مسن، نشانه دیگری از این بیماری است که با دیدن ته چشم و مشاهده تنگی عروق در این ناحیه، میتوان به تشخیص رسید.
یکی از علائم دیگر این بیماری، ضایعات عروقی گردن است که با گوش دادن به صدای رگ شریان اصلی که به مغز میرود و شنیدن صدایی خاص، میتوان به این ضایعه پی برد.
عوارض تصلب شرایین در ناحیه شکم که باعث درد در این ناحیه میشود، معمولا در معاینه قابل لمس است.
علت و راههای پیشگیری
فشار خون بالا یکی از علل بروز این بیماری است همچنین، تصلب شرایین میتواند فشار خون بالا را تشدید کند. این بیماران معمولا فشار خون بالای 10 میلیمتر جیوه دارند. کلسترول بالا از عوامل مهم ایجادکننده این بیماری است؛ یعنی بالا بودن کلسترول بد خون و پایین بودن کلسترول خوب.
از عوامل دیگر، میتوان به دیابت، چاقی و سن بالا اشاره کرد.
از راههای درمان این بیماری کنترل دیابت است. در صورت ابتلا به دیابت، بیمار باید با رژیم غذایی مناسب و استفاده از داروهای لازم دیابتش را کنترل کند.
همانطور که ذکر شد، بالا بودن کلسترول از عوامل مهم ابتلا به بیماری آترواسکلروز است. در صورت بالا بودن کلسترول، با مصرف داروهای استاتین، کلسترول بد خون را کاهش میدهند و کلسترول خوب خون بیشتر میشود. با کاهش 25 درصد کلسترول بد، مرگ و میر تا 25 درصد کاهش مییابد.
برنامههای ورزشی منظم در کاهش عوارض این بیماری بسیار مهم است. به بیماران توصیه میشود حداقل 3 روز در هفته و هر روز نیم ساعت ورزش کنند، چون براساس تحقیقات مشخص شده که پس از 26 هفته ورزش منظم و بخصوص پیادهروی، لنگی این بیماران کاهش چشمگیری پیدا میکند.
رژیم غذایی بخصوص مصرف غذاهای کمچرب، تاثیر زیادی در درمان و پیشگیری از این بیماری دارد.
دوران یائسگی در خانمها و به دنبال آن کمبود استروژن، یکی از علتهای ابتلا به بیماری تصلب شرایین است، پس توصیه میشود که خانمها در میانسالی و با شروع دوران یائسگی، حتما زیر نظر پزشک داروهای لازم را دریافت کنند تا از احتمال ابتلا به این بیماری پیشگیری شود. ترک سیگار یکی از توصیههای اکید پزشکان برای پیشگیری از تصلب شرایین است. تحقیقات نشان داده که ترک سیگار باعث کاهش مرگ و میر از 54 درصد به 18 درصد میشود و کسانی که بعد از درمان طبی یا جراحی، دوباره شروع به مصرف سیگار کردهاند، عوارض در آنها بسیار شدیدتر از قبل شده است
نوزاد نخست
درخت نبوت و شجره امامت، ذرّیّه طاهره ای را چون شاخه هایی از خود جدا کرد که امتداد رسالت پس از حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد. نخستین نوزاد، ابو محمد زکی بود که جان پیامبر صلی الله علیه و آله از شادی وی لبریز شد، پس توجه به وی را آغاز کرد و او را با نمونه ها و کرامتهای نفسانیش تغذیه می کرد، کرامتهایی که بازتابش سراسر جهان را در برگرفته است. (1) .
تنها روزهای اندکی که بعضی مورخان آنهارا 52 روز (2) نوشته اند، سپری شد، سیده زنان، حمل جدیدی را داشت که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و دیگر مسلمانان بابی صبری منتظر بودند در حالی که همه امیدوار و آرزومند بودند که خداوند آن ستاره را با ستاره ای دیگر همراه سازد تا آسمان امت اسلامی را روشن سازند و امتدادی برای حیات رهایی بخش عظیم باشند.
رؤیای ام الفضل
سیده ام الفضل دختر حارث (3) ، رؤیای عجیبی را دید که تعبیر آن را متوجه نشد. پس به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله شتافت و به آن حضرت گفت: «من خواب آشفته ای دیدم که قطعه ای از بدن تو افتاد و در دامن من قرار داده شد».
پیامبر صلی الله علیه و آله هراس وی را بر طرف ساخت و او را مژده خیر داد و فرمود:
«خیر دیده ای! ان شاء اللَّه، فاطمه پسری به دنیا می آورد و در دامن تو قرار می گیرد...».
روزها به سرعت گذشت و فاطمه سرور زنان، حسین را به دنیا آورد و او در دامن ام الفضل بود به همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داده بود (4) .
پیامبر صلی الله علیه و آله در انتظار طلوع ستاره مولود جدید باقی ماند که زندگی پاره تنش به او درخشان شود، او عزیزترین با قیماندگان نزد وی از پسران دخترانش بود.
مولود مبارک
سرور زنان عالمیان، نوزاد بزرگوارش را به دنیا آورد که هیچ بانویی از دختران حوّا، نه در عصر نبوت و نه بعد از آن همانند او را نزاییده بود که برکتی عظیم تر و سودی بیشتر از او برای انسانیت داشته باشد. پس پاکتر، طاهرتر و درخشانتر از او نبوده است.
دنیا به وی درخشان شد و انسانیت در همه نسلهایش به وی خوشبخت گردید. مسلمین به او مفتخر شدند و یاد این مناسبت را گرامی داشتند و هر سال به آن مفتخر و سرافراز گشتند.
وزارت اوقاف مصر در مسجد حسینی، به همین مناسبت جشنی رسمی برپا می کند و این مناسبت عظیم را گرامی می دارد همچنانکه در بیشتر مناطق جهان اسلام، مراسمی برپا می گردد.
در آفاق یثرب، بازتاب این خبر شادی بخش، پیچید. امهات مؤمنین و دیگر بانوان از زنان مسلمان به خانه سرور زنان شتافتند و اورا بخاطر فرزند جدیدش تبریک گفتند و با وی در سرور و شادیهایش مشارکت نمودند.
پاورقی
(1) شرح مفصلی در مورد ولادت امام پاک ابو محمد علیه السلام در کتاب خودمان زندگانی امام حسن علیه السلام 56 - 49: 1 بیان نموده ایم.
(2) ابن قتیبه، المعارف، ص158.
(3) ام الفضل»: لبابه کبری همسر عباس بن عبدالمطلب، نخستین بانویی است که بعد از حضرت خدیجه بنت خویلد در مکه مسلمان شد. وی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاهی داشت و آن حضرت به دیدنش می رفت و در خانه اش استراحت قیلوله می نمود. احادیث فراوانی را از آن حضرت روایت کرده است. وی برای عباس، فضل، عبداللَّه، عبیداللَّه، قثم، عبدالرحمان و ام حبیب را به دنیا آورد.
«عبداللَّه بن یزید هلالی» در باره او گفته:
ما ولدت نجیبة من فحل
بجبل نعلمه أو سهل
کستة من بطن أم الفضل
أکرم بها من کهلة و کهل
عم النبی المصطفی ذی الفضل
وخاتم الرسل و خیر الرسل
«هیچ بانویی از هیچ مردی در کوه و یا در دشت که ما می شناسیم، به دنیا نیاورد».
«همچون شش فرزندی که از شکم ام فضل بودند، او را گرامی بدار و شویش را».
«که عموی پیامبر مصطفی دارنده فضل و خاتم پیامبران و بهترین رسولان بود».
شرح حال وی در هریک از کتابهای طبقات کبری 278:8، الاصابة 464:4 و الاستیعاب آمده است.
(4) مستدرک صحیحین 176:3.و در مسند فردوسی،ام الفضل گفت: «دیدم که گویی اندامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه ام بود، پس از آن دلتنگ شدم و نزد آن حضرت رفتم و موضوع را به وی گفتم.حضرت فرمود: آری، همان است. پس فاطمه حسین را به دنیا آورد، پس اورا شیر دادم تا از شیر گرفته شد».
و در تاریخ الخمیس 418:1 آمده است که این خواب پیش از تولد امام حسن علیه السلام بوده است.
مادر :
وی آن نهال پاک است از سیده نساء العالمین فاطمه زهرا علیها السلام که خداوند اورا به فضل خویش طاهر گردانید و او را قرار داد تا از ضلالت، هدایت کند و از تفرقه، به جمع باز آورد... او فاطمه زهراست که اخگری از روح پدر و فیضی از نور او دارد و شعاعهایی از هدایتش که وی محل عنایت و توجه او بود و با هاله ای از بزرگداشت و تقدیر دربرش گرفت و دوستیش را بر مسلمین فرض کرد تا جزئی از عقیده و دینشان باشد در حالی که فضیلت و جایگاه عظیمش را در اسلام گسترده ساخت تا الگویی برای زنان امتش باشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله ارزشها و سجایایش را در نشستهای عمومی و خصوصی و بر روی منبرش، مورد تکریم قرار داد تا مسلمین آن را حفظ کنند و در گفته هایی که راویان اسلام بر آن اجماع دارند، فرمود:
1 - «خداوند برای خشم تو خشمگین می شود و برای رضای تو خشنود
می گردد...» (1) .
2 - «همانا فاطمه پاره تن من است، مرا می آزارد آنچه وی را بیازارد و مرا به زحمت می اندازد، آنچه وی را به زحمت اندازد...» (2) .
3 - «فاطمه، سرور زنان جهانیان است...» (3) .
و دیگر اخباری از نشانه های شخصیت حضرت زهرا علیها السلام سخن گفته که وی سرمشق اسلام و نمونه والا برای زنان این امت است که راه را برای آنها روشن می سازد، در حسن رفتار و عفت و به دنیا آوردن نسلهایی مهذب... و چه عظیم است برکت وی و چه پرفایده است برای اسلام و در عظمت شأن وی، این کافی است که «دولت عظیم فاطمیه» از نام وی نامیده شده و نیز «جامع الأزهر» از نام او مشتق شده است (4) و برای عظمت دولت فاطمی این بس که با نام زهرا تبرک شده باشد.
به هر حال، رسول اکرم صلی الله علیه و آله از غیب خبر یافت که بضعه طاهره اش همان است که ثمره پاک از ائمه اهل بیت علیهم السلام جانشینان پیامبر، داعیان حق در زمین، آنان که سنگینی بار رسالت را تحمل خواهند کرد و در راه اصلاح اجتماعی از هر کوشش و سختی رنج خواهند برد، از وی جدا خواهند شد و لذا پیامبر به وی توجهی مبذول داشت و ذرّیه اش را مورد توجه و عنایت قرار داد.
پدر :
وی ثمره علی، پیشوای حق و عدالت در زمین، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و دروازه علم آن حضرت است، کسی که نسبت به وی به منزله هارون از موسی بود و نخستین کسی که به خدا ایمان آورد و پیامبرش را تصدیق کرد. سنگینی بار جهاد مقدس را از نخستین فجر دعوت اسلامی بر دوش گرفت و در مواضع هولناک فرورفت و با نیروهای شرک و الحاد، درگیر نبردی هراس انگیز و تنگاتنگ شد تا اینکه این دین، پای گرفت با ساعدی قوی از جهاد و کوششهایش، خداوند وی را به هر مکرمتی گرامی داشت و به هر فضیلتی مخصوص گردانید، وی پدر ائمه طاهرین است که سرچشمه های حکمت و نور را در زمین منفجر ساختند
آیاتی از قرآن مجید که از آنها فضیلت و عظمت مقام حسین (ع) استفاده میشود فراوان است که در این یادداشت به چهار نمونه از آنها اشاره میشود.
1. آیه مودّت
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قُلْ لا أَسْألُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلّا المَوَدَّةَ فِی القُرْبی» (الشوری: 23)
(بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [اهل بیتم])
احمد بن حنبل در مسند، ابو نعیم حافظ، ثعلبی، طبرانی، حاکم، رازی ، شبراوی، ابن حجر، زمخشری ، ابن منذر، ابن ابی حاتم، ابن مردویه ، سیوطی و گروهی دیگر از علماء اهل سنت از ابن عباس روایت کردهاند که زمانی که این آیه نازل شد اصحاب گفتند: ای پیامبر خدا، این خویشاوندان تو که واجب گردیده بر ما مودّت و دوستی آنان کیستند؟
حضرت پیامبر (ص) فرمود: علی، فاطمه و دو پسر آنها یعنی حسن و حسین. (الغدیر 2/307)
جالب اینکه امام شافعی در مورد حب اهل بیت (ع) گفته است:
یا أَهلَ بَیْتِ رَسُولِ اللَّهِ حُبُّکُمْ / فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ فِی القُرآنِ أَنزَلَهُ
کَفاکُمْ مِنْ عَظِیِم القَدرِانَّکُمْ / مَنْ لَم یُصَلِّ عَلَیکُم لا صَلوةَ لَهُ
(ای اهل بیت رسول خدا محبت شما از سوی خداوند در قرآنش واجب شده است. در عظمت قدر و منزلت شما همین بس که هرکس در نماز بر شما صلوات نفرستد نماز نخوانده است)
(در کتاب الغدیر آمده که انتساب این ابیات به امام شافعی از شرح المواهب زرقانی جلد 7 ص 7 و جمعی دیگر است)
مفسر معروف علامه طبرسی از شواهد التنزیل حاکم حسکانی که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت است نقل میکند که پیامبر اسلام (ص) فرمود:
ان اللَّه خلق الانبیاء من اشجار شتی، و انا و علی (ع) من شجرة واحدة، فانا اصلها، و علی فرعها، و فاطمة لقاحها، و الحسن و الحسین ثمارها، و اشیاعنا اوراقها ـ تا آنجا که فرمود ـ لو ان عبدا عبدالله بین الصفا و المروة الف عام، ثم الف عام، ثم الف عام، حتی یصیر کالشن البالی، ثم لم یدرک محبتنا کبه اللَّه علی منخریه فی النار، ثم تلا: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً
(خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، و من و علی را از درخت واحدی، من اصل آنم، و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین میوههای آن، و شیعیان ما برگهای آنند ... سپس افزود: اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال، و سپس هزار سال، و از آن پس هزار سال، عبادت کند، تا همچون مشک کهنه شود، اما محبت ما را نداشته باشد خداوند او را به صورت در آتش میافکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی) (مجمع البیان 9/43)
همچنین زمخشری در کشاف درباره محبت اهل بیت (ع) حدیثی نقل کرده که خیلی ارزنده و پرمعناست و فخر رازی و قرطبی نیز از او اقتباس کردهاند: حدیث مزبور به وضوح مقام آل محمد (ص) و اهمیت حب آنها را بیان میدارد. رسول خدا (ص) فرمود:
من مات علی حب آل محمد مات شهیدا الا و من مات علی حب آل محمد (ص) مغفورا له الا و من مات علی حب آل محمد مات تائبا الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان الا و من مات علی حب آل محمد بشره ملک الموت بالجنة ثم منکر و نکیر الا و من مات علی حب آل محمد یزف الی الجنة کما تزف العروس الی بیت زوجها الا و من مات علی حب آل محمد فتح له فی قبره بابان الی الجنة الا و من مات علی حب آل محمد جعل اللَّه قبره مزار ملائکة الرحمة الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة الا و من مات علی بغض آل محمد جاء یوم القیامه مکتوب بین عینیه آیس من رحمة الله الا و من مات علی بغض آل محمد مات کافرا الا و من مات علی بغض آل محمد لم یشم رائحة الجنة. (کشاف 4/220، تفسیر فخر رازی 27/165 ، تفسر قرطبی 8/5843 ، نمونه 20/414 )
(هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بخشوده است، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود با توبه از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود فرشته مرگ او را بشارت به بهشت میدهد، و سپس منکر و نکیر (فرشتگان مامور سؤال در برزخ) به او بشارت دهند، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود او را با احترام به سوی بهشت میبرند آن چنان که عروس به خانه داماد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود در قبر او دو در به سوی بهشت گشوده میشود، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود قبر او را زیارتگاه فرشتگان رحمت قرار میدهد، آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا رود بر سنت و جماعت اسلام از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا رود روز قیامت در حالی وارد عرصه محشر میشود که در پیشانی او نوشته شده: مایوس از رحمت خدا، آگاه باشید هر کس با بغض آل محمد از دنیا برود کافر از دنیا رفته، آگاه باشید هر کس با عداوت آل محمد از دنیا برود بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.)
2. آیه تطهیر
خداوند می فرماید: انَّما یُرِیْدُ اللَّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (احزاب: 33)
(خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد)
واژه «رجس» به معنای شیء ناپاک است اعم از اینکه از نظر طبع آدمی ناپاک باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه اینها (مفردات راغب، ماده رجس)
و اینکه در بعضی موارد رجس به معنای گناه یا شرک یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداقهایی از آن است وگرنه مفهوم این کلمه، مفهومی عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدیها را شامل میشود. دلیلش هم این است که الف و لام رجس در این آیه الف و لام جنس است.
تطهیر به معنای پاک ساختن است و در حقیقت تاکیدی بر مساله اذهاب رجس و نفی پلیدیها است، و ذکر آن به صورت مفعول مطلق نیز تاکید دیگری بر این معنی محسوب میشود.
و اما تعبیر اهل البیت به اتفاق همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهل بیت پیامبر (ص) است، و این چیزی است که از ظاهر خود آیه نیز فهمیده میشود، چرا که بیت گرچه به صورت مطلق در اینجا ذکر شده، اما به قرینه آیات قبل و بعد، منظور از آن، بیت و خانه پیامبر (ص) است و روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده که میگوید: مخاطب در آیه فوق منحصرا پنج نفرند: پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام.
با وجود این نصوص فراوان که قرینه روشنی بر تفسیر مفهوم آیه است تنها تفسیر قابل قبول برای این آیه همین است. (نمونه 17/293)
بر حسب احادیث متواتر بین شیعه و سنی، آیه تطهیر در مورد اجتماع آن پنج شخصیت ممتاز عالم آفرینش در زیر کساء و صلوات پیغمبر (ص) بر آنها نازل شد، و آیه شریفه و احادیثی که در تفسیر آن وارد شده دلالت بر عصمت و جلالت شأن حضرت سید الشهداء (ع) دارد.
روایات بسیار فراوانی در مورد حدیث کساء به طور اجمال وارد شده که از همه آنها استفاده میشود، پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین را فرا خواند- و یا به خدمت او آمدند- و عبایی بر آنها افکند، و دعا کرد:
خداوندا! اینها خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آنها دور کن. در این هنگام آیه إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ نازل گردید.
دانشمند معروف حاکم حسکانی نیشابوری در شواهد التنزیل این روایات را به طرق متعدد از راویان مختلفی گرد آوری کرده است. (شواهد التنزیل 2/31)
بعد از جریان عاشورا وقتی به سر مبارک امام حسین (ع) جسارت شد واثلة بن اسقع برخاست و گفت:
سوگند به خدا من همواره علی، حسن، حسین و فاطمه را دوست میدارم بعد از اینکه شنیدم پیغمبر (ص) در حق آنها چه چیزهایی فرمود؛ یک روز در خانه ام سلمه در خدمت پیغمبر مشرف بودم که حسن آمد پیغمبر او را بر زانوی راستش نشانید و بوسید پس حسین آمد و او را بر زانوی چپش نشانید و بوسید پس فاطمه آمد و او را پیش روی خود نشانید پس علی را طلب کرد و گفت: «انَما یُرِیْدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً» (صحیح مسلم 7/130)
واحدی در اسباب النزول، احمد در مناقب و طبرانی نقل کردهاند که آیه «انَّما یُرِیدُ اللهُ» در حق پنج نفر نازل شد: رسول خدا، علی، فاطمه حسن و حسین (ع) (اسباب النزول 1/368، فرائد السمطین 1/24 )
این آیه و احادیث متواتر دلالت بر عصمت حضرت سید الشهداء (ع) دارد و اثبات می کند هر عمل ، اقدام و نهضتی که آن حضرت و دیگر ائمه اهل بیت انجام دهند صواب و حق است.
3. آیه مباهله
خداوند می فرماید: فَمَنْ حاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ (آل عمران: 61)
(هر گاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم)»
از جمله آیاتی که بر فضیلت، و بلندی رتبه و مقام سید الشهداء (ع) به اتفاق مسلمانان گویا و ناطق است، آیه مباهله است.
از مظاهر و دلائل قوت ایمان پیغمبر (ص) به رسالتش داستان مباهله است زیرا پیشنهاد مباهله از طرف آن حضرت اگر مؤمن به دعوت خود نبود یک انتحار واقعی و دادن سند بطلان دعوت به دست دشمن بود. زیرا اگر نفرین نصارای نجران در حق آن جناب مستجاب میشد و یا آنکه نفرین پیغمبر (ص) به آنها مستجاب نمیگشت ، بطلان ادعاء آن حضرت آشکار میگشت لذا هیچ خردمندی چنین پیشنهادی نمیدهد مگر آنکه صد در صد اطمینان به استجابت دعای خود و هلاک دشمن داشته باشد، و پیغمبر اکرم (ص) چون یقین جزمی به صحت رسالت و استجابت دعاء خود و نابودی دشمن در صورت مباهله داشت با کمال شجاعت و صراحت، پیشنهاد مباهله داد.
شرکت دادن علی، حسن ، حسین و فاطمه زهرا (ع) در مباهله که به تعیین و امر خداوند بود نیز دلیل بر این است که این چهار نور مقدس که با پیغمبر در مباهله حاضر شدند شایستهترین و گرامیترین خلق در نزد خدا، و عزیزترین انسانها در نزد پیغمبر خدا بودند.
4. سوره «والفجر» و آیه «یا ایتها النفس المطمئنة»
در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحبّ بخوانید که سوره حسین بن علی است، هر کس آن را بخواند با حسین بن علی (ع) در قیامت در درجه او از بهشت خواهد بود. (مجمع البیان 10/481)
لازم به ذکر است که معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین بن علی (ع) ممکن است به این خاطر باشد که اباعبدالله الحسین (ع) مصداق روشن «نفس مطمئنه» است که در آخرین آیات این سوره مخاطب واقع شده است، همانگونه که در حدیثی ذیل همین آیات آمده است. (البرهان فی تفسیر القرآن 5/658)
و یا به خاطر اینکه لیالی عشر (شبهای دهگانه) یکی از تفسیرهایش شبهای دهگانه آغاز محرم است که رابطه خاصی با حسین بن علی (ع) دارد. (نمونه 26/439 )
نویسنده: حجتالاسلام وحید واحد جوان
«حسین ! اى پرچم خونین حق بر دوش،
حسین ! اى انقلابى مرد
حسین ! اى رایت آزادگى در دست،
در آن صحراى سرخ و روز آتشگون
قیام قامتت در خون نشست، اما
پیام نهضتت برخاست
از آن طوفان «طف» در روز عاشورا،
به دشت «نینوا» ناى حقیقت از «نوا» افتاد
ولى ...
مرغ شباهنگ حقیقت ، از نواى ناله «حق ، حق » نمىافتد».
سلام بر تو ، اى حسین !
سلام بر خط شفقگون کربلا، که خون تو را، اى خون خدا - همواره بر چهره افق مىپاشد و غروب هنگام، سرخى آسمان مغرب را به شهادت مىگیرد ، تا آن جنایت هولناک را هر چه آشکارتر بنمایاند و چشم تاریخ را بر این صحنه همیشه خونین بدو زد و گوش زمان را از آن فریادها تندر گونه آن عاشوراى دوران ساز، پر کند.
اى حسین ... اى عارف مسلّح !
کربلاى تو، عشق را معنى کر دو انقلاب تو اسلام را زنده ساخت و شهادت تو، حضور همیشگى در همه زمانها و زمینها بود.
اى حسین ... اى شراره ایمان !
اى حسین ... اى در سکوت سرخ ستم، شهر آشوب!
در بهت خاموشى و ترس، تلخابه فریاد را در حلقوم شب ریختى و با نامردان تبهکار ، مردانه در آویختى.
عاشوراى تو، انفجارى از نور و تابشى از حق بود که بر «طور» اندیشهها تجلى کرد و «موسى خواهان» گرفتار در «تپه» ظلمت ظلم را از سرگردانى نجات بخشید.
چه مىگویم؟ ... تو تاریخ را به حرکت آوردى و زبان زمان را به سرودن حماسههاى زیباى ایثار و جهاد و شهادت گشودى . لحظه لحظه تاریخ را عاشورا ساختى و جاى جاى سرزمینها را کربلا...
خفته بودیم و بى خبر ... اما تو، این «مصباح هدایت» و اى «کشتى نجات» گام خسته ما را به تلاش کشاندى و افسردگى یأسمان را به شور امید مبدل ساختى و از سکوت و درنگ و وحشت ، به فریاد و هجوم و شجاعتمان رساندى و پاى کوفته و پر آبله ما را، تا بام آگاهى و تا برج بیدارى فرا بردى.
«اى حسین » ...
تو کلاس فشرده تاریخى .کربلاى تو، مصاف نیست
منظومه بزرگ هستى است ،
طواف است.
پایان سخن
پایان من است
تو انتهاى ندارى ...
کاش می گشتم فدای دست تو
تا نمی دیدم عزای دست تو
خیمه های ظهر عاشورا هنوز
تکیه دارد بر عصای دست تو
از درخت سبز باغ مصطفی
تا فتاده شاخه های دست تو
اشک می ریزد ز چشم اهل دل
در عزای غم فزای دست تو
یک چمن گلهای سرخ نینوا
سبز می گردد به ژای دست تو
در شگفتم از تو ای دست خدا
چیست آیاخونبهای دست تو؟
باور کنید در قلب من برای محرم وعزادری اقام امام حسین (ع) واقام حضرت ابوالفضل (ع)
بلوایی است شما چطور؟ شروع محرم الحرام یکشنبه ۶ آذر ماه
لعنت خدا بر یزید
امین یارب العالمین
دارو جهت رفع چاقی و چربی زیاد
برگ و ریشه گل قاصد یک قسمت
برگ نعناع هفت قسمت
برگ سنا بیست قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
مقدار یک قاشق غذا خوری از داروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد با 250 میلی لیتر آب جوش مخلوط کرده و به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد . سپس آنرا صاف کرده روزی سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
بهترین برای رژیم غذایی
ریشه سنبل خطائی یک قسمت
تخم جعفری یک قسمت
برگ انگور خرس دو قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید به مدت 30 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی دو بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 2- داروی ضد دردهای مثانه
ریشه سنبل خطائی یک قسمت
ریشه شیرین بیان یک قسمت
گیاه دم اسب یک قسمت
گیاه بنفشه یک قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و به مدت 30 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی دو بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 3- داروی ضد درد مثانه و کلیه
برگ غان پنج قسمت
تخم جعفری دو قسمت
برگ انگور خرس هشت قسمت
ریشه شیرین بیان هفت قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید به مدت 30 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی دو بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 4- داروی ضد درد مثانه و کلیه
رگ غان سه قسمت
برگ انگو خرس هفت قسمت
ریشه شیرین بیان هفت قسمت
برگ بذر البنج سه قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید به مدت 30 دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی دو بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 5- دارو جهت معالجه بیماریهای کلیه و مثانه
برگ زبان گنجشک 20 گرم
برگ انگور خرس 20 گرم
ریشه شیرین بیان 20 گرم
پوست بابا آدم 10 گرم
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 6- دارو جهت سنگ کلیه و مثانه
تخم خیار 30 گرم
تخم خربزه 60گرم
خارخاسک 40 گرم
ریشه لبلاب 40 گرم
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ازداروی فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده و روزی سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
ادامه مطلب ...- داروی باد شکن ( ضد نفخ )
دانه زیره یک قسمت
گل بابونه یک قسمت
برگ نعناع یک قسمت
دانه انیسون یک قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوشریخته و باقی بگذارید ۲۰ دقیقه دم بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان قبل از غذا میل می کنند .
نسخه شماره ۲- داروی بادشکن قوی
گل بابونه یک قسمت
برگ بادرنجبویه یک قسمت
میوه رازیانه یک قسمت
میوه انیسون یک قسمت
میوه زیره یک قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری از مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید ۲۰ دقیقه دک بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان قبل از غذا میل کنید .
نسخه شماره ۳- داروی ضد درد و ضد نفخ
نعناع ۲۵۰ گرم
گل بابونه ۲۵۰ گرم
رازیانه ۱۰۰ گرم
ریشه شیرین بیان ۲۰۰ گرم
ریشه ختمی ۲۰۰ گرم
طرز تهیه و مقدار مصرف :
مقدار دو قاشق ذا خوریاز مخلوط فوق را که قبلا خرد و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و باقی بگذارید ۳۰ دقیقه دم بکشد . سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر دفعه یک فنجان نیم ساعت قبل از غذا میل کنید .
نسخه شماره ۴- داروی ضد قولنج ( کولیک )
گل بابونه یک قسمت
برگ بادرنجبویه یک قسمت
ریشه سنبل الطیب یک قسمت
طرز تهیه و مقدار مصرف :
یک قاشق غذا خوری ا مخلوط فوق را که قبلا کوبیده و نرم شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته و به مدت ۲۰ دقیقه باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده صبح و شب هر بار یک فنجان نیم ساعت قبل از غذا میل کنید .
ادامه مطلب یادت نره
ادامه مطلب ...
دارو : چای ( Thea sinensisnalis)
طرز تهیه ومقدار مصرف : مقداری چای را دم کرده پس از صاف کردن روزی 2 تا 3 مرتبه چشم را با آن شستشو دهید .
نسخه شماره 2- دارو جهت ریزش اشک با خارش چشم ، تقویت بینایی و قرمزی چشم
دارو : روغن زیتون ( Olea europea)
روش ومقدار مصرف : روزی سه مرتبه هر دفعه دو قطره روغن زیتون را در چشم بچکانید .
نسخه شماره 3- دارو جهت تقویت بینایی یا رفع کم سویی چشم
دارو : سیب درختی ( Pyrus malus)
روش ومقدار مصرف : مصرف روزی چند عدد سیب بعلت دارا بودن ویتامین های A و B و C برای تقویت بینایی چشم توصیه شده است .
نسخه شماره 4- دارو جهت شستشوی چشم
دارو : بابونه اصلی ( Matricaria chamomilla)
روش ومقدار مصرف : مقدار 5 گرم گل بابونه را در یک فنجان آبجوش ریخته مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده چشم را با آن شستشو دهید .
نسخه شماره 5- دارو جهت درمان شب کوری و تقویت چشم
دارو : هویج ( Daucus carota)
روش ومقدار مصرف : مقدار یک لیوان آب هویج خام را روزانه مصرف کنید .
نسخه شماره 6- دارو جهت تقویت چشم
دارو : زعفران ( Crocus sativum)
روش ومقدار مصرف : 0.2 تا 0.5 گرم همراه غذا میل کنید .
دارو : گل همیشه بهار ( Calendula officinalis)
مقدار مصرف : 2تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده در یک لیوان آب جوش ریخته نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس صاف کرده روز سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
توجه : برگ تازه یا خشک شده گل همیشه بهار را جهت سرطان های پوستی توصیه نموده اند .
نسخه شماره 2- داروی پیشگیری سرطان دارو : شلغم ( Brassica napus)
مقدار مصرف : 100 تا 200 گرم بصورت پخته یا خام مصرف کنید .
نسخه شماره 3- دارو جهت سرطان پوست و دستگاه گوارش دارو : شاهتره ( Fumaria species)
مقدار مصرف : 10 تا 20 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده در یک لیوان آب جوش ریخته نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس صاف کرده روز سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 4- دارو جهت درمان سرطانهای دستگاه گوارش دارو : بومادران ( Achillea millefolium)
مقدار مصرف : 5 تا 10 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده در یک لیوان آب جوش ریخته نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس صاف کرده روز سه بار هر بار یک فنجان میل کنید .
نسخه شماره 5- دارو جهت سرطان پوست دارو : پوست بلوط ( Canstanea dentata C.sativa
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار 50 گرم پوست بلوط را در 1 لیتر آب جوش ریخته مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی 2 مرتبه زخمها را شستشو دهید .
نسخه شماره 6- دارو ی پیشگیری از بروز سرطان دارو : سیر و پیاز ( Allium sativa and cepa)
مقدار مصرف : روزی 50 گرم تا 100 گرم سیر یا پیاز همراه غذا میل کنید .
دارو : ریشه سنبل الطیب ( Valeriana officinalis)
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی سه بار هر بار یک فنجان میل کنید.
نسخه شماره 2- دارو جهت طپش قلب با منشا عصبی
دارو : برگ و گیاه گل گاو زبان ( Borago officinalis)
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی سه بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 3- دارو جهت ضعف قلب
دارو : برگ بادرنجبویه ( Melissa officinalis)
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 4- دارو ی مقوی قلب
دارو : تمام گیاه اسطوخودوس ( Lavandula angustifolia)
مقدار مصرف : 5 تا 10 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 5- دارو ی مقوی قلب
دارو : گل زالزالک ( Crataegus monogyna)
مقدار مصرف : 2 تا 3 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
توجه : این دارو علاوه بر این با مقدار مصرف فوق دارای کاربردهای زیر می باشد :
- جهت تصلب عروق کرونر ( درجه خفیف )
- جهت ضعف میو کارد بعد از بیماریهای عفونی
- در مورد عدم تحمل به دیژ یتالین
- جهت اختلال در ریتم قلب
- جهت آسم قلبی
نسخه شماره 6- دارو ی مقوی قلب
دارو : تمام گیاه اسطوخودوس ( Lavandula angustifolia)
مقدار مصرف : 5 تا 10 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 7- دارو جهت معالج دردهای قلبی
دارو : ریشه انجدان رومی ( Levisticum officinalis)
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 8- دارو جهت خفقان و درد قلب
دارو : تمام گیاه مرزنجوش ( Origanum majorana)
مقدار مصرف : 3 تا 6 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی سه بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید.
نسخه شماره 9- دارو ی مهیج قلب
دارو : برگ نعناع ( Mentha piperita)
مقدار مصرف : 2 تا 4 گرم
طرز تهیه : مقدار فوق را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد سپس آنرا صاف کرده روزی دو بار هر بار یک فنجان یک ساعت قبل از غذا میل کنید
روزی بهلول بر هارونالرشید وارد شد. |
آرایش عروس به قیمت جان او تمام شد و کلاه گیس، جشن عروسی را به مجلس عزا تبدیل کرد.
در این حادثه که در شهرستان هشتبندی واقع در استان هرمزگان رخ داد عروس جوان وقتی به آرایشگاه رفت طبق قرار قبلی از آرایشگر خواست کلاهگیسی را که سفارش داده بود روی سر او بگذارد اما به محض اینکه کلاه روی سر عروس چسبانده شد او به شدت احساس سوزش کرد و موضوع را به زن آرایشگر اطلاع داد اما این زن به وی گفت سوزش طبیعی و به خاطر گیرهها و موادی است که استفاده کرده است.
سوزش لحظه به لحظه بیشتر میشد اما هرچه عروس اعتراض میکرد آرایشگر حاضر نبود موضوع را بررسی کند تا اینکه دختر جوان دیگر تحملش را از دست داد و کلاه را از سرش برداشت. در این هنگام بود که عقربی سیاه و سمی روی سر او مشاهده و معلوم شد سوزش سر وی به خاطر نیش عقرب است!!
عروس جوان به سرعت به بیمارستان منتقل شد و پزشکان تلاش کردند جان او را نجات بدهند اما کوششها فایدهای نداشت و این دختر جان خودش را از دست داد و عروسی به عزا تبدیل شد.
این نخستین بار نیست که تلاش برای زیباتر شدن به قیمت جان عروس تمام میشود، پیش از این نیز حوادثی از این دست رخ داده بود. در یکی از این موارد دختری که میخواست شب عروسی برنزه شود بیش از حد مجاز از دستگاه سولاریوم استفاده کرد و به کام مرگ فرو رفت.
این دختر ۲۴ساله در شب حنابندان ناگهان از حال رفت و او را به بیمارستان منتقل کردند. دختر که بوی تعفن میداد به سرعت مورد آزمایش و عکسبرداری قرار گرفت و مشخص شد امعا و احشای او به شدت آسیب دیده و بهگونهای که پختهشده به نظر میرسد!
پزشکان نتوانستند برای نجات این دختر کاری انجام بدهند و او جان باخت. پس از آن با شکایت والدین عروس نگونبخت پروندهای تشکیل و مشخص شد دختر جوان بیش از حد مجاز از دستگاه سولاریوم استفاده کرده و اشعههای این دستگاه اعضای داخلی بدنش را از بین برده و عفونی کرده و به همین علت نیز وی جان باخته است.
در چند حادثه دیگر نیز انجام عملهای زیبایی و آرایشهای غیراستاندارد سبب نابینایی عروسها شده است. در یکی از این موارد که پروندهاش در اختیار بازپرس دادسرای جرایم پزشکی تهران قرار گرفته بود دختری جوان از یک چشمپزشک به این دلیل که باعث نابینایی وی شده است، شکایت کرد.
این دختر توضیح داد قصد داشت شب عروسی چشمانش سبزرنگ دیده شود برای همین انجام چنین کاری را به یک پزشک سپرد اما بیناییاش را از دست داد. شاکی که به خاطر ضعیف بودن چشمانش هرگز از لنزهای رنگی استفاده نکرده بود وقتی تصمیم خودش را برای شب عروسی قطعی کرد سراغ یک پزشک رفت و با او مشورت کرد.
این دختر ماجرا را چنین شرح داد: «با رضایت همسرم تحت نظر پزشک یک جفت لنز رنگی تهیه کردم. به محض اینکه لنزها را گرفتم آنها را داخل چشمهایم قرار دادم. میخواستم زیباتر به نظر برسم. از همان ابتدا چشمانم میسوخت اما اعتنایی نکردم. این سوزش روز به روز بیشتر میشد تا اینکه صبح روزی که قرار بود مراسم عروسیام برگزار شود وقتی از خواب بیدار شدم فهمیدم چشمانم نمیبیند تا قبل از آن اشک و سوزش را تحمل کرده بودم ولی نمیتوانستم قبول کنم کور شدهام. بعدا معلوم شد نابیناییام به خاطر اثرات همان لنزهایی است که پزشک آنها را تایید کرده بود»
در ماجرایی دیگر یک عروس جوان که قصد داشت در مراسم ازدواج از مژه مصنوعی استفاده کند وقتی چند ساعت مانده به شروع جشن به آرایشگاهی در شمال تهران رفت آرایشگر به جای استفاده از چسبهای مخصوص از چسب معمولی استفاده کرد و نفوذ چسب به داخل چشمان عروس بینایی او را گرفت!
سالهای سال است که قلیان در کشور ما بخشی از حاشیه تفریحات مردم را شامل شده و صرف نظر از ماهیت سالم یا غیر سالم فرهنگی آن، کسی له یا علیه آن اقدامی در دولتهای قبل و بعد از انقلاب نداشته است.
قلیان مقوله فرهنگی؛ تاریخی و یا بهداشتی
در این میان باید توجه داشت که نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان طلایه دار حکومت دینی در عصر معاصر از صبغه فرهنگی بالایی در هویت و پایه های مشروعیت خود برخوردار است. در چنین حکومتی ضروری است که برای موضوعات فرهنگی بهتر و بیشتر و به صورت ایجابی اندیشیده شود و راهکار هایی برآمده از فرهنگ اصیل ملی و اسلامی در اختیار مردم قرار داده شود تا اینکه همواره مسئولین فرهنگی کشور در فضای جواز یا عدم جواز یک نوع تفریح خاص و یا یک مساله فرهنگی بیندیشند و عمل کنند.
مسئولینی که تنها ممنوع ساختن و مجددا پس از بروز مشکلات یا آشکار شدن عدم امکان اجرای ممنوعیت دوباره رفع ممنوعیت را به خوبی می دانند چه راهکار ها و مدلهایی برای تفریح سالم جوانان ایرانی ابداع یا پیشنهاد نموده اند.
مگر نه اینکه غالب مصرف کنندگان قلیان در قهوه خانه ها و رستورانهای سنتی کشور که در این سالهای ممنوعیت نیز جز ملت مشعتر های پروپا قرص بوده اند! از نسل میانسال و جوانند و البته طبق همه پژوهش های اجتماعی با هدف تفریح به این اماکن می روند.
قلیان حامل کدام فرهنگ؟
اما ای کاش همین تهدید فرهنگی یا قلیان را هم آنقدر توان مدیریت داشتیم که از جنبه های مثبت فرهنگی تاریخی اش بهره ببریم.
مگر نه این است که در عهد قجرو قبل از آن قهوه خانه ها که محل عرضه چای و قلیان و البته نهار روزانه مردم، مسافران و بازاریان بود اماکنی کاملا فرهنگی که در آن مردم ضمن صرف غذا یا استفاده از قلیان به مشاهده اجرای زنده برنامه های نقالی و شاهنامه خوانی به عنوان سفیری از فرهنگ غنی ملی و یا پرده خوانی مصائب اهل بیت و افتخارات و رشادتهای رسول اکرم (ص) و حضرت علی (ع) به عنوان سفرایی از فرهنگ غنی اسلامی آنهم آمیخته با بومی ترین و ملی ترین انواع هنر از نوع نقاشی گویندگی و خوانندگی و اجرای نمایش بودند.
برخورد قوره قضائیه و شکستن رای دیوان عالی توسط دولت؛ فقط بخاطر قلیان!
دیگر نکته قلیانی و دودافزا اینکه در روز 14 ابان ماه دیوان عدالت ادری در مصوبه ای، نامه سال 86 وزارت کشور را باطل و عرضه قلیان با هر نوع تنباکو در قهوه خانه ها را ممنوع کرد. اما هیات دولت در 25 آبان طی مصوبه ای دیگر در کمیسون امور اجتماعی و دولت الکترونیک قهوه خانه ها را از موارد اماکن عمومی شامل ماده ۷ آیین نامه اجرایی قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات خارج کرد و از این پس عرضه قلیان و مواد دخانی و استعمال آن در قهوه خانه ها آزاد است.تا مجددا ریاست دیوان عدالت اداری در سخنانی رفتار دولت را غیر قانونی خواند.
از آنجا که این اقدام به پیشنهاد وزارت بهداشت بررسی و پس از تصویب توسط معاون اول رییس جمهور ابلاغ شده ضمن تشکر ویژه از خانم دکتر وحید دستجردی و جناب اقای محمد رضا رحیمی باید پرسید آیا مساله ای در حد جواز یا عدم جواز قلیان که البته با گذری ساده به قهوه خانه های جنوب تهران به راحتی می توان ضریب نفود اعمال ان را نیز در یافت! جای ورود نهاد های عالی کشور در حد دیوان عالی عدالت اداری است تا حکم آن توسط هیات دولت نقض گردد و سپس منتظر واکنش بعدی از سوی قوه قضائیه باشیم؟!!!
چه می توان کرد که پدیده های فاسد و ضدارزش اجتماعی را نمی توان نادیده گرفت و انکار کرد. این روزها دیگر، کمتر کنار خیابان کلانشهرهایی همچون تهران، اصفهان و شیراز زنان خیابانی را می بینیم. نه اینکه نبینیم اما نسبت به گذشته، کمتر صحنه چانه زدن یک زن خیابانی با سرنشین یک خودرو سواری را کنار خیابان و بر سر قیمت مشاهده می کنیم.
پس زنان و دختران خیابانی کجا رفته اند؟! آیا دست از این کار برداشته و اصلاح شده اند؟پاسخ منفی است! این روزها باید زنان خیابانی را در خانه های تیمی فساد جستجو کرد.
این روزها، مردانی به عنوان رابط در گوشه و کنار شهر حضور دارند که مشتریان هرزگی باید برای دسترسی به زنان خیابانی، ابتدا با این رابط ها وارد مذاکره شوند.
* بیشترشان موتوری هستند
نکته جالب توجه تر آن است که بیشتر این رابط ها، موتورسوارند و در برخی نقاط پرتردد شهر اتراق کرده و مردان رهگذر را با نجواهای زیر لبی، برای هرز شدن وسوسه می کنند:« خانوم.......».
* رابط ها مشتری را به کجا می برند؟
برای مستند شدن گزارش، در نقش یک مشتری با یکی از این رابط ها که ابتدای خیابان تخت طاووس تهران اطراق کرده بود وارد مذاکره شدیم. پس از آن که اعتماد او را جلب کردیم و از روی شم حرفه ایی اش(!) مطمئن شد که پلیس نیستیم، آدرسی را روی یک تکه کاغذ نوشت و به ما داد.
آدرس حوالی میدان رسالت بود. خانه ای بود قدیمی. زنگ زدیم. مردی 35 ساله در را باز کرد. گفتیم که از طرف «شاهین» آمده ایم. دور و بر را نگاهی کرد و اجازه داد وارد شویم. نزدیک به 18 زن و دختر با سر و وضعی نامناسب نشسته بودند. بعضی هایشان سیگار می کشیدند و بعضی دیگر هم مشروبات الکلی دستشان بود.
دو مرد دیگر در اتاقی بغل آشپزخانه سرپا ایستاده بودند و حرف می زدند. مردی که کنار ما بود گفت:«هر کدومو می خواین انتخاب کنین. قیمت ها فرق می کنه. از 30 تومن داریم تا 100 تومن. اگه مکان نداشته باشین می تونین اینجا باشین اما 20 تومن اضافه تر باید برای مکان بدین».
«اراذل» سردسته تیم های فساد هستند
اراذل و اوباش، زنان خیابانی را زیر پر و بال خود گرفته اند تا از این راه بتوانند خودشان هم درآمدی داشته باشند!
یکی از این زنان خیابانی، «پریسا-ر» است که قبلا خودش به تنهایی کار می کرده اما به توصیه یکی از زنان دیگر، عضو تیم «فرشاد» شده تا از خیلی چیزها در امان باشد. وقتی می پرسیم منظورش از «خیلی چیزها» چیست، می گوید:«وقتی تنها کار می کردم، بعضی مشتری ها بعد از اتمام کار، پولمو نمی دادن و وقتی اعتراضم بالا می گرفت، حمله می کردن و کتکم می زدن. البته بعضی ها هم بیشتر از مبلغ طی شده، می دادن. عضو این تیم ها شدن، احساس امنیت در ماها ایجاد می کنه».
البته «نسیم» یکی دیگر از دختران خیابانی است که نظر متفاوتی در این باره دارد. او لیسانس حسابداری دارد اما به گفته خودش، از سال 83 تا 88 دنبال پیدا کردن یک کار آبرومندانه بوده اما چون پارتی نداشته دستش به جایی بند نشده است. نسیم می گوید که به اختیار خودش وارد تیم نشده بلکه او را با اجبار عضو تیم کرده اند. خود او می گوید:«برای خودم تنها کار می کردم و نزدیک به 37، 38 زن و دختر دیگه رو هم می شناختم که تنهایی کار می کردن. اما یه شب، یه پژو 405 نگهداشت و یه قیمت خوب گفت. سوار شدم. وقتی رسیدیم توی خونه، چهارتا قلچماق ریختن سرم... بعد هم گفتن از این به بعد برای ما کار می کنی وگرنه زنده نمیذاریمت».
* هر روز به زنان خیابانی افزوده می شود
نسیم حرف هایش را اینگونه ادامه می دهد:«پارسال(سال 89) که به زور وارد این تیمم کردن، 30 نفر بودیم، امسال شدیم 50 نفر».
از او می پرسیم که علت روی آوردن برخی زنان و دختران دور و اطرافش به هرزگی چیست، می گوید:«وقتی هیچ حمایتی از سوی دولت برای دختران و زنانی که نیاز مالی دارن وجود نداره، باید چه خاکی توی سرشون بریزن؟ یه دوستی دارم به اسم سارا که الان یکساله وارد تیم شده.
این زن که شوهرش معتاده و 2 تا بچه داره، سه سال دنبال یه وام 5 میلیون تومنی بوده که یه کار توی خونه برای خودش دست و پا کنه ولی دستش به هیچ جا بند نمی شه. همه درها وقتی بسته باشه و آدم به نقطه بحران برسه، راهی جز خراب شدن براش نمی مونه. می مونه؟ »
نسیم می گوید:«تن فروشی اش را ما می کنیم اما باید به فرشاد پورسانتش را بدهیم.»
* زنان خیابانی به خانه های تیمی خزیده اند
در سایه غفلت دولت از آسیب های اجتماعی به ویژه آسیب های اخلاقی که در ارتباط مستقیم با شرایط بی ثبات اقتصادی است، زنان و دختران خیابانی رو به افزایش هستند. اما چون به خانه های تیمی خزیده اند و کمتر در خیابان ها ظاهر می شوند، مدیران دولتی خیال می کنند، پدیده زنان خیابانی موضوعی نیست که ارزش رسیدگی داشته باشد
علامه محمد تقی جعفری ـ رحمتالله علیه ـ میگفتند:
برخی از جامعه شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».
برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است؛ اما معیار ارزش انسانها در چیست.
هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارایه دادند.
هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم : اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی ـ علیهالسلام ـ است.
آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی ـ علیهالسلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
حضرت علامه در ادامه میگفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق پنجاه میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی پنجاه میلیونی!»، چقدر بدش میآید؟ در واقع میفهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد، ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد، چقدر پست و بیارزش است!
اینجاست که ارزش و مفهوم «ثارالله» معلوم میشود. ثارالله اضافه تشریفی است؛ خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزشگذاری است و ارزش آن به اندازه خدای متعال است.
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود. به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد. روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت که متوجّه شد مغازه ای بسته است. ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند. کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند. شاه پرسید: پدر سوخته چرا مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم امروز روز قتل مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست دراین روز عرق بفروشم. شاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است. آنوقت رضا شاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت:
یا علی جان دریاب مرا
ادرکنی ادرکنی ادرکنی
امین یا ربالعالمین
روز عید غدیر عید الله الاکبر و عید آل محمّد(ص) است و در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که از آنجناب پرسیده شد آیا مسلمانان را غیر از جمعه و فطر و قربان عیدی هست؟
فرمودند:آری. عیدی هست که حرمتش از همۀ اعیاد بیشتر است.
راوی گفت: کدام عید است؟
حضرت فرمودند: روزی است که پیامبر(ص) امیر المومنین علی(ع) را به جانشینی خود نصب فرمود و اعلام کرد: هر که من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذی الحجه است.
راوی گفت: در آن روز چه کار باید انجام داد:
فرمود: باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمد و آل محمد(ص) را یاد کنید و بر ایشان صلوات فرستید. رسول خدا(ص)، علی(ع) را وصیّت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیّت می کرد این روز را عید گرداند.
و در حدیثی از امام رضا(ع) خطاب به ابن ابی نصر بزنطی آ مده است که فرمود: ای پسر ابی نصر! هر کجا که باشی بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیر المومنین حاضر شوی. به درستی که خداوند می آمرزد در این روز از هر مرد و زن مومن گناه شصت سال ایشان را؛ و از آتش دوزخ آزاد می کند دو برابر آنچه که در شبهای قدر و فطر و ماه رمضان آزاد کرده است و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مومن برابر با هزار درهم در اوقات دیگر است؛ و در این روز به برادران مومن خود نیکی و احسان کن و هر مرد و زن مومن را شاد گردان. به خدا سوگند اگر مردم فضیلت این روز را چنان که باید بدانند، هر آینه فرشتگان با ایشان هر روز ده مرتبه مصافحه کنند.
برای این روز شریف اعمال زیادی وارد شده که ما به اختصار به بعضی از این اعمال اشاره می کنیم. (جهت تفصیل بیشتر به کتاب شریف مفاتیح الجنان مراجعه شود.)
1- روزه.
2- غسل کردن.
3- زیارت حضرت علی(ع) که یکی از آنها زیارت "امین الله" است.
4- خواندن دعای "ندبه".
5- چون مؤمنی را ملاقات کند، این تهنیت را بگوید: «الحمد الله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیر المومنین و الائمه المعصومین علیهم السلام.»
«غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزدیک منطقة «جحفه» است. که در آن روزگار چشمهای روان و درختانی کهنسال داشت. به دلیل موقعیت سوق الجیشی «غدیر خم» حاجیان شهرها و سرزمینهای مختلف عربستان پس از انجام مناسک حج و هنگام بازگشت به شهر و دیارشان در این منطقه از هم جدا می شدند. آنچه نام این محل را در تاریخ اسلام مهم و به یادماندنی کرده است به سال دهم هجری و تصمیم پیامبر اسلام (ص) برای زیارت خانه خدا و به جا آوردن مراسم حج و اعلام ایشان مبنی بر اینکه امسال آخرین حج ایشان خواهد بود، برمیگردد. لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسیله قاصدانی از این امر مطلع شدند.
در پی این فراخوان پیامبر اسلام(ص) با اجتماع عظیمی از مردم، مدینه را به قصد مکه ترک فرمودند. اجتماع باشکوهی از مسلمانان آن سال در مراسم حج شرکت کردند؛ که آن سال حجه الوداع پیامبر(ص) بود. پس از پایان مراسم حج پیامبر(ص) دستور دادند که حجاج باید حرکت کنند تا در غدیر خم حاضر باشند. همچنین پیامبر به 12 هزار نفر از حجاج یمن – که مسیرشان متفاوت بود – دستور دادند همراه حجاج به غدیر خم بیایند. در مسیر بازگشت حجاج، جبرئیل بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «هان! ای پیامبر! آنچه را که از سوی پروردگارت به تو نازل شده است تبلیغ کن و اگر چنان نکنی پیام رسالت را انجام نداده ای و خداوند تو را از مردم حفظ می فرماید.» ( سوره مائده، آیه 67 )
در پی ابلاغ این دستور پیامبر دستور توقف کاروان حجاج را در منطقه غدیر خم دادند و امر فرمودند کسانی که جلوتر هستند بازگردند و کسانی که عقب مانده اند به اجتماع حجاج در غدیر خم برسند. اجتماعی که تعداد آن را بین نود تا صد و بیست هزار نفر ذکر کردهاند. پیامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان بر بالای منبری از جهاز شتران در حالی که حضرت علی (ع) در کنار ایشان قرار داشت خطبه ای ایراد فرمودند. پیامبر(ص) در این خطبه با ستایش و حمد خدا شروع و حدیث ثقلین را بیان فرمودند سپس در حالی که دست حضرت علی (ع) را بلند نمودند تا همه مردم ایشان را درکنار رسول خدا مشاهده نمایند، از مردم پرسیدند: «ای مردم آیا من از خود شما بر شما اولی و مقدم نیستم؟» مردم پاسخ دادند: «بله ای رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: « خداوند ولی من است و من ولی مؤمنین هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولی و مقدم می باشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست.» سه بار این جمله را بیان کردند و فرمودند: « خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن دارد و یاری نما هر کسی که او را یاری می نماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا می گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «ای مردم حاضرین به غایبین این پیام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود که بار دیگر جبرئیل بر پیامبر وارد و این آیه را نازل کرد: «امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.» ( سوره مائده، آیه 3 )
سپس پیامبر دستور داد که مردم با حضرت علی (ع) بیعت کنند. مردم دسته دسته به خیمه پیامبر(ص) که حضرت علی (ع) در آن بود وارد و با حضرت علی(ع) بیعت کردند و به ایشان تبریک میگفتند. ابوبکر، عمر، طلحه و زبیر جزو اولین بیعت کنندگان بودند و عمر، خطاب به حضرت علی (ع) گفت: «بر تو گوارا باد ای پسر ابی طالب، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.» مراسم بیعت با حضرت علی (ع) سه روز به طول انجامید. حسان بن ثابت انصاری در آن روز دربارة این انتخاب و امامت و جانشینی حضرت علی (ع) ابیاتی را سرود.
حدیث غدیر توسط 110 تن از صحابه مثل ابوبکر، عمر، عثمان، عمار یاسر، ام سلمه، ابوهریره، سلمان، زبیر، زیدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاری و 83 تن از تابعین مثل سعید بن جبیر و عمربن عبدالعزیز نقل شده است. پس از تابعین نیز 360 تن از محدثان، حدیث غدیررا در آثار خویش نقل نموده اند که سه تن از آنان صاحبان «صحاح سته» ( ششگانه ) هستند.
علمای شیعه همگی غدیر را حدیثی متواتر دانسته اند. مورخی مثل یعقوبی که اولین کتاب تاریخ عمومی را در جهان اسلام نوشته نیز واقعه غدیر را ذکر کرده است. همچنین مورخانی مثل محمد بن جریر طبری، ابن اثیر، سیوطی، شهرستانی، ابونعیم اصفهانی این واقعه را بیان کرده اند و حتی برخی از آنان کتاب های مستقل در باب غدیر تألیف کردهاند مثل «الولایه فی طرق حدیث الغدیر» اثر محمد بن جریر طبری.
عید غدیر خم بزرگترین عید در نزد ائمه (ع) و شیعیان آنان بوده است و در طول تاریخ همواره آن را گرامی داشتهاند.
«در کتاب ثوب الاعمال شیخ صدوق باسندش به حسن بن راشد آمده که گفته است: به امام صادق (ع) گفتم: آیا برای مؤمنان عید دیگری جز جمعه و فطر و قربان وجود دارد؟ فرمودند: آری. روزی و عیدی که از همه بزرگتر است و آن روزی است که امیر المؤمنین علی (ع) را بر پا داشتند و رسول خدا (ص) پیمان ولایت او را بر عهده زن و مرد مسلمان در محل غدیر خم نهاد، پرسیدم کدام روز هفته بوده است؟ فرمودند: روز در سال ها تغییر می کند، آن روز، روز هجدهم ذی الحجه است....»
کاروان بود و بیابان عطشناک غدیر
و نبى ملتهب از باده ادراک غدیرکاروان بود و بیابان که سراپا مىسوخت
و محمد، که افق را به نگاهش مىدوختآنچه ما نیز شنیدیم که شد، مىدانست
تشنه حادثهاى بود، و خود مىدانست!وحى آمیخته با جام افق خواهد شد
وحى روشنگر ابهام افق خواهد شدانتظارش به سر آمد کسى از راه رسید
آن که بود از دل توفانىاش آگاه رسیدگفت برخیز که از یار سفیر آمده است!
به چراغانى صحراى غدیر آمده استموج یک حادثه در جان غدیر است امروز
و على چهره تابان غدیر است امروزآن که سر مىدهد از دل همه شب ناله عشق
مژدهات باد! که شد بعد تو دنباله عشقآخرین جمله پیغام رسالت باقى است
گام نه، صعبترین گام رسالت باقى استدست در دست على از همگان بیعت گیر
خیز و از مردم هر سوى زمان بیعت گیر!و بگو هست على بعد تو مولاى همه
گر که تنهاش گذارند، بگو واى همه!همه بودند، و دیدند، و بیعت کردند
هر چه حق گفت شنیدند و بیعت کردندبیعت شیشهاى و آهن پیمان شکنى
داد از بیعت آبستن پیمان شکنىپس از آن بیعت پر شور، على تنها ماند
و وصایاى نبى، در دل صحرا جا مانداى برادر! تو که این سوى زمانى، هش دار!
تو بر این عهد، مبادا که نمانى! هش داردلت اى دوست اگر شیعه آیین علیست
یا که چشمان تو سجاده خونین علیست هم از آن روست که عهدیست تو را با مولا
پس به یادآر و به پا خیز و بگو یا مولا!ما هنوز از دل خود صوت نبى مىشنویم
خلوتى گر بنماییم شبى، مىشنویمبیعتى را که نمودیم به خاطر داریم
پیش از آن، آنچه که بودیم به خاطر داریمچهارده قرن پس از حادثه پیمان بستن
به که پیش از همگان بستن و هم بشکستنموج آن حادثه در جان غدیر است هنوز
و على چهره تابان غدیر است هنوزراه سخت است و بلاخیز، ولى کوتاه است
و هدف گام نخست است، که بسم الله استسفرى باید از آن بادیه تا منزل دوست
سفرى نیست که راه از خود او تا خود اوست
شکاربانان پارکی در فلوریدا یک پیتون 5 متری را شکار کردند که یک آهوی بزرگسال 35 کیلوگرمی را خورده بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، عکسهایی در وب منتشر شده که نشان می دهد یک پیتون ببری 5 متری یک آهوی کوهی بزرگسال ماده را خورده است.
برپایه اطلاعات آژانس فدرال حیات وحش، این پیتون یکی از بزرگترین نمونه هایی است که تاکنون در جنوب فلوریدا پیدا شده است.
شکاربانان، این مار پیتون غول پیکر را در مردابهای پارک ملی "اورگلادز" کشتند و در معده آن این آهوی کوهی بزرگسال ماده را پیدا کردند.
به گفته کارشناسان، این مار بزرگ معمولاً از حیوانات و پرندگان کوچک تغذیه می کند و این آهو برای آن یک وعده غذایی بسیار غیرعادی بوده است.
براساس گزارش نیویورک دیلی، شکارچیکان با شکار پیتونها از رشد فزاینده این خزندگان جلوگیری می کنند. درحقیقت، نتایج یک بررسی نشان می دهد که تعداد پیتونها در بخش جنوبی آمریکا به سرعت رو به افزایش است.
پیتون ببری اصولاً در جنگلهای جنوب شرقی آسیا زندگی می کند اما سازگاری بالایی با مناطقی دیگری چون فضاهای کشاورزی دارد.
این مار پیتون 5 متری بزرگترین نمونه ای است که تاکنون در جنوب فلوریدا دیده است
شکاربانان پس از شکار این مار غول پیکر شکم آن را باز کردند
و یک آهوی کوهی ماده بزرگسال 35 کیلوگرمی را پیدا کردند
محدودیت استفاده از دوچرخه برای بانوان در سطح شهر، یکی از دغدغههای مسئولانی شده است که برای رفع آلودگی هوای پایتخت، بهترین وسیله را دوچرخه میدانند؛ بنابراین، در همین راستا، برخی به فکر افتادند تا این وسیله پاک را برای استفاده بانوان بهینهسازی کنند.
سیدمحمد حسینی، رئیس هیأت مدیره یکی از شرکتهای طراح دوچرخه برای بانوان، در گفتوگو با خبرنگار «تابناک» اظهار داشت: برای طراحی این دوچرخه، چهار ماه وقت صرف شده تا مشکلات شرعی که برای دوچرخه عنوان میشد، رفع شود و با توجه به نیازهای جسمی بانوان، یک تغییر عمده نیز در دوچرخهها صورت گرفت و کمی برقی شدهاند.
حسینی با اشاره به طرح دوچرخه سواری و سلامت گفت: این طرح به صورت پایلوت در پارک بانوان (بهشت مادران) در حال انجام است.
وی خاطرنشان کرد: طرح دوچرخه سواری سلامت با هدف کاهش بیماری بانوان مطرح شده و هماکنون نیز یکی از روشهای درمان برای کسانی است که عمل باز میکنند و توسط پزشکان توصیه میشود.
وی با تأکید بر اینکه نخستین شبکه دوچرخه سواری توسط این گروه راهاندازی شده، افزود: هماکنون تنها راه چاره برای از بین بردن ترافیک پایتخت، استفاده از دوچرخه است و تا محدودیت استفاده از دوچرخه برای بانوان در تهران رفع نشود، طرح دوچرخه با شکست روبهروست.
شبکههای دوچرخه سالانه هفتصد میلیون تومان هزینه دارند
حسینی در ادامه گفت: هرچند شبکه دوچرخه در حال حاضر سالانه برای شهرداری هفتصد میلیون تومان هزینه در بر دارد؛ اما به صورت عملی ما شبکهای را داریم که تنها با دریافت دویست تومان به افراد دوچرخه تحویل میدهد و همین مبلغ اندک، مخارج شبکه را تأمین میکند.
وی افزود: استقبال مردم از دوچرخه خوب است، ولی کافی نیست، باید زیرساختها، مسیر رفت و آمد دوچرخه را آماده و تلاش کنیم تا موانع استفاده دوچرخه برای بانوان را برطرف کنیم تا این قشر از جامعه نیز بتوانند از آن بهره گیرند.
وی خاطرنشان کرد: طراحی دوچرخه ویژه بانوان به پایان رسیده و در مرحله مدلسازی است، اگر برای تولید آن کمک شود تا دو ماه آینده، شاهد ورود دوچرخههای اسلامی در سطح شهر خواهیم بود.
حسینی گفت: هرچند در طرح دوچرخههای اسلامی، دیگر دوچرخهای در کار نیست، بلکه سه چرخ جایگزین میشود، ولی امیداریم روزی ببینیم که هر طرح و ایدهای را سیاسی نکنیم.
روزنامه ایران نوشت:
عقربهها ساعت 2 بامداد چهارشنبه 6 مهر ماه را نشان میداد که ناگهان فریاد مردی وحشتزده در برابر آپاراتی شبانهروزیای حوالی آریاشهر سکوت را شکست.
رهگذران اندک دیدند که مردی با دو دست محکم باربند یک تاکسی سمند را چسبیده و راننده بیرحمانه پا روی پدال گاز میفشارد و با حرکات زیگزاگ سعی دارد مرد آویزان را به گوشهای پرتاب کند.
چند خیابانی نگذشتهاند که ناگهان گروهی وانتسوار با دیدن این صحنه هولناک که هر لحظه و ثانیه امکان مرگ مرد آویزان وجود داشت نتوانستند بیتفاوت از کنارش بگذرند، نگران به تعقیب سمند گریزان پرداختند.
چهار جوان نمیدانستند با تعقیب و گریز شبانه و فداکاریای که نشان میدهند جان مردی را از یک جنایت نجات خواهند داد یا خود بخاطر رانندگیهای خطرناک دچار سانحه خواهند شد.
دو خودرو در خیابانهای اصلی و فرعی با فاصله زیادی در حرکت بودند، دزد تاکسی وقتی میدید وانت پیکان خیلی عقب افتاده است گاهی ترمزهای ناگهانی میکرد تا مرد آویزان باربند را رها کند اما مرد هر چه توان داشت به پنجههایش داده بود و فریاد زنان کمک میخواست.
دو خودرو به میدان آزادی رسیدند، 4 جوان با فریادهایشان راننده تاکسی را همراهی میکردند، دزد به سمت جنوب شهر میراند و بیرحمانه سعی داشت حتی (با سرعتبالا) از دست طعمهاش خلاص شود.
راننده پیکان وانت میدانست قدرت مانور و سرعت خودرویش فاصله زیادی با قابلیتهای تاکسی دارد اما 4 جوان هم قسم شده بودند تا راننده تاکسی را نجات دهند و با وجود اینکه فاصلهای با حادثههای در کمین نداشتند میخواستند این تراژدی، پایان خوشی داشته باشد.
تاکسی وارد کوچهپسکوچههای شهرک ولیعصر شد تا در پس دیوارها خود را از دید 4 جوان فداکار گم کند، دزد آنجا را مانند کف دست میشناخت اما نمیدانست سماجت تعقیبکنندگان حتی تا داخل مخفیگاهش تمامی ندارد.
وقتی دزد تاکسی در یکی از کوچهها پا روی ترمز گذاشت و صدای جیغ لاستیکها فضای سکوت را به هم ریخت، سریع از پشت فرمان پایین پرید و به سمت راننده تاکسی حمله کرد و وی را به باد کتک گرفت.
با پیچیدن وانت پیکان داخل کوچه تاریک همه جا روشن شد و دزد تاکسی ناباورانه با دیدن مردان خشمگین که هنوز فریاد میزدند به سمت تاکسی دوید اما ترمز قفل کرده بود.
دزد چارهای جز فرار نداشت و به داخل کوچهای خزید و هنوز وارد خانهای نشده بود که 4 جوان عصبانی او را دیدند و ...
استاد داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر تاکنون در تمام کارهایشان حضوری ماندگار داشته و همین امر باعث شده که به عنوان هنرمندی برجسته در عرصه هنر شناخته شود. استاد ارجمند ایفاگر نقش بهیادماندنی مالک اشتر در سریال امام علی(ع) آن قدر در کارهایشان متفاوت حضور پیدا میکند که همین خود به تنهایی بیانگر توان خارقالعادهشان در آفرینش شخصیتهای گوناگون است.
هنرنمایی بینظیر استاد در سریال «ستایش» در نقش «حشمت فردوس» که در یک سال اخیر بسیار پرمخاطب بوده، سبب شد که طی تماسی با ایشان قرار مصاحبهای بگذاریم و در این گفتگو برای اولین بار پای صحبتهای همسر مهربانش هم بنشینیم و همچنین با فرزند هنرمندشان یعنی امیریل ارجمند هم گفتگویی داشته باشیم... استاد ارجمند زیاد اهل گفتگو نیستند ولی لطفشان شامل حالمان شد و با ما گفتگویی اختصاصی انجام دادند که این باعث مباهات تمام اهالی خانوادهسبز است.
خانواده سبز
ادامه مطلب
1- ازدواج با خواهر همسر در زمان حیات همسر ![]() ![]() 2- حرمت ازدواج خواهر مفعول بر شخص لواط کننده ![]() ![]() 3- حرمت ابدی مادر و مادربزرگ زن ![]() ![]() 4- ازدواج همزمان با دو خواهر ![]() ![]() 5- آگاهی از مسلمان نبودن همسر بعد از عقد ![]() ![]() 6- ازدواج غیر سید با زن سیده ![]() ![]() 7- شک در بلوغ لواط کننده ![]() ![]() 8- زنا با زن شوهردار ![]() ![]() 9- ازدواج با دختری که مقید به مسائل شرعی نیست ![]() ![]() 10- ازدواج با زنی که در عده است ![]() ![]() 11- ازدواج با خواهرزاده زن مطلقه ![]() ![]() 12- دختر زن مطلقه فرد از شوهر دیگر ![]() ![]() 13- دختران زنی که فرد با او نزدیکی کرده است ![]() ![]() 14- عروس و داماد ![]() ![]() 15- زنا در عده عقد موقت ![]() ![]() 16- ازدواج همزمان با دو خواهر ناتنی و رضاعی ![]() ![]() 17- ازدواج مرد با زنی که قبلا با او زنا محصنه کرده است ![]() 1ـ اگر کسى با زن شوهردار زنا کند، ازدواج با آن زن بعد از طلاق یا فوت شوهرش چه صورت دارد؟ 2ـ آیا فرقى بین دخول در قُبل و دُبر هست؟ 3ـ آیا صورت علم به مسأله و جهل به آن تفاوتى دارد؟ 4ـ اگر ازدواج صورت بگیرد و صاحب اولاد شوند، حکم چیست؟ ![]() 18- ازدواج با خواهر خنثی مشکله ای که با او نزدیکی کرده ![]() ![]() 19- شیر دادن کودک توسط مادر زن ![]() اوّلا: اگر مادر زن به کلّى نسبت به این حکم جاهل بوده، چه صورتى دارد؟ ثانیاً: در فرض ایجاد حرمت، اگر دختر با شوهرش همبستر شود و فرزندى منعقد گردد، چه حکمى دارد؟ ![]() 20- شک در صحت اعمال حج تمتع در کودکی ![]() ![]() |