ایرج قادری هم از بین ما رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روحش شاد
درگذشت کارگردان .هنرمند وهنرپیشه سینمای ایران
به دوستداران ان عزیز از دست رفته
تسلیت عرض مینما ییم
آموزش عالی گاهی محل خارق العاده ترین بنا های معماری جهان نیز به شمار می روند. در زیر مجموعه ی کوچکی از خیره کننده ترین کتابخانه ها ی جهان وجود دارد. چه تاریخی و چه مدرن، این مراکز علم و یادگیری، تاریخ و فرهنگ دوره های مربوطه ی خود را هم حفظ کرده اند. من به شخصه نمی توانم در بعضی از این کتابخانه ها تمرکز کنم زیرا بسیار زیبا هستند و چشم از دیدن آنها سیر نمی شود. 15 کتابخانه ی برتر از این قرارند.
کتابخانه ی کانون دانشگاه – شهر نیویورک، آمریکا
کتابخانه ی مجلس کانادا – اتاوا ، کانادا
کتابخانه ی دست نوشته ها و کتاب های نادر Beinecke دانشگاه ییل – نیو هیون، کنکتیکت
کتابخانه ی حقوق مرکزی ایالت آیوا – آمریکا
کتابخانه ی سزالو Suzzalo در دانشگاه واشنگتن – سیاتل، آمریکا
کتابخانه ی ادمونت ابی Admont Abbey– اتریش
کتابخانه ی ایالتی – ویکتوریا، استرالیا
کتابخانه ی El Real Monasterio de El Escorial– مادرید، اسپانیا
کتابخانه ی خوزه وسکنسلوس (José Vasconcelos ) – مکزیکو سیتی، مکزیک
Real GabinetePortuguês de Leitura– ریو دژانیرو، برزیل
کتابخانه ی ملی فنلاند – هلسینکی، فنلاند
کتابخانه ی میچل Mitchell– سیدنی، استرالیا
کتابخانه ی کتابهای نادر توماس فیشر(Thomas Fisher) دانشگاه تورنتو – تورنتو، کانادا
کتابخانهیجرج پیبادی George Peabody– بالتیمور، مری لند
یکی میگفت من خانواده ام سختی وناراحتی
زیادی از ۲۵ اسفند کشیدیم از همه لحاظ
این هم وقتی سیزده به در زهرمار می شود!!
رمـز عاشـقی ...
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟
تو آیا قاصدکهای رها را دیدهای هرگز،
که از شرم نبود شادپیغامی،
میان کوچهها سرگشته میچرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی میکند
چیزی نمیخواهد
و چشمان تو آیا سورهای از این کتاب هستی زیبا،
تلاوت کرده با تدبیر؟
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بیمنت و با مهر میتابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعلههای شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیدهای راز هدایت، در شبی تاریک؟
تو آیا، یاکریمی دیدهای در آشیان، بیعشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیدهای، رخ از نگاه عاشقان نیمهشبها بربتاباند؟
تو آیا دیدهای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟
تو آیا خواندهای با بلبلان، آواز آزادی؟
تو آیا هیچ میدانی،
اگر عاشق نباشی، مردهای در خویش؟
نمیدانی که گاهی، شانهای، دستی، کلامی را نمییابی ولیکن سینهات لبریز از عشق است…
تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، دادهای آیا ؟!
ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،
تو آیا جمله میسازی؟
نفهمیدی چرا دلبستِ فالِ فالگیری میشوی با ذوق!
که فردا میرسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب میآید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
تو فهمیدی چرا همسایهات دیگر نمیخندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بیآبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمیتابد؟
نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کردهای آیا؟
جوابم را نمیخواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیدهام در تو!
که عاشق بودهام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته میدانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من!
به گوش بسته میخوانی
از یک دختربچه بدجوری کتک خوردم !
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید...
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!
ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ...
دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟!
حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!
یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود!
همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ...
داستانی متفاوت از چوپان دروغگویی دیگر
یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.
آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!
پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...
چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.
بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم**.
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:
که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه ...
آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.
استاد قبل از امتحان با اونها این نکته رو عنوان می کنه که بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس جدا بنشینند و امتحان بدن که آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول می کنند.
امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:
1. نام و نام خانوادگی؟ 2 نمره
2. کدام لاستیک پنچر شده بود؟ 18 نمره
الف. لاستیک سمت راست جلو
ب. لاستیک سمت چپ جلو
ج. لاستیک سمت راست عقب
د. لاستیک سمت چپ عقب
بنظر شما دوستان، آیا اون 4 دانشجو توانستند به سوالات پاسخ صحیح بدهند ؟!
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود.
از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی.
مورچه گفت: "تمام سعی ام را می کنم...!"
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد.
مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آورد ...
چه بهتر که هرگز نومیدی را در حریم خود راه ندهیم و در هر تلاشی تمام سعی مان را بکنیم، چون پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست ...
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست ...
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟
گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم !
عارف گفت: ولی دیگر دیگران را نمی بینی !
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند و آن چیزی نیست جز "شیشه"
اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی
این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن :
وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آنها احساس محبت می کند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند !
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه ای را از جلو چشم هایت برداری، تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری ...
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست!
بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند.
فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را از سرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند.
به فکرش رسید... که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند و او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.
سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند ...
یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد.
او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم همان کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند!
یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری؟!
نکته : رقابت هیچگاه سکون نمی شناسد
بر سر گور کشیشی در کلیسای وست مینستر نوشته شده است: "کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر دهم. بزرگتر که شدم متوجه شدم دنیا خیلی بزرگ است من باید انگلستان را تغییر دهم. بعدها انگلستان را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم. در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه مرگ هستم می فهمم که اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می توانستم دنیا را هم تغییر دهم!"
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت. دندان هایی نامتناسب با گونه هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره. روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند! نقطه مقابل او دختر زیباروی و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت. او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید:
میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟
یکدفعه کلاس از خنده ترکید …
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند.
او گفت: اما بر عکس من، تو بسیار زیبا و جذاب هستی.
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند. او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود. به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود. آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد. مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا!
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم. پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت:
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند.
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
و همسرم اینگونه جواب داد:
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم ...
شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند
عشق بورز به آنهایی که دلت را شکستند
دعا کن برای آنهایی که نفرینت کردند
و بخند که خدا هنوز آن بالا با تـوست
مفهوم خانواده
با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم
اووه ! معذرت میخوام … من هم معذرت میخوام.
دقت نکردم … ما خیلی مؤدب بودیم، من و اون غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم؛ اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم ؟!
کمی بعد از آنروز، در یک غروب غمگین مشغول پختن شام بودم. دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد اما همینکه برگشتم به او خوردم و تقریبا انداختمش ولی بدون کمترین توجهی با اخم به او گفتم: "اه ! ازسرراه برو کنار" قلب کوچکش شکست و رفت ! اصلا نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم ...
وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت:
وقتی با یک غریبه برخورد میکنی، آداب معمول را رعایت میکنی اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی !
برو به کف آشپزخانه نگاه کن. آنجا نزدیک در، چند گل پیدا میکنی.
آنها گلهایی هستند که او برایت آورده بود. خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی ...
او تنها به این خاطر آرام ایستاده بود که سورپرایزت بکنه
هرگز اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدی
در این لحظه بود که احساس حقارت کردم و بی امان اشکهایم سرازیر شدند.
آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم ... بیدار شو کوچولو، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟
گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری که امروز داشتم. نمی بایست اونجور سرت داد می کشیدم
دخترم گفت : اشکالی نداره مامان چون من به هر حال دوستت دارم مامان
من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو ...
کوچولوی من ادامه داد : اونا رو کنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگل هستن. میدونستم دوستشون داری، مخصوصا آبیه رو ...
آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکت یا موسسه ای که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشین جدیدی می آورد؟
اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد؟
و به این فکر کنید که ما خود را عجیب وقف کار میکنیم و به خانواده مان آنطور که باید اهمیت نمی دهیم!
چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای !
اینطور فکر نمی کنید؟!
به راستی کلمه "خانواده" یعنی چه ؟!
آندری پاولوف تا 7 سال پیش علاقه خاصی به عکاسی ماکرو نداشت، تا اینکه یک ضایعه نخاعی او را خانه نشین کرد. از این زمان بود که وی محو دنیای شگفتانگیز مورچهها شده و شروع به مطالعه کتب مختلف درباره مورچهها و رفتارشان کرد. آندری پس از این مطالعات دریافت که روش زندگی مورچه ها طی 150 میلیون سال گذشته تکامل یافته است و این موجودات قادرند خود را با محیط اطراف وفق دهند. آندری به شدت تحت تاثیر روش زندگی مورچهها قرار گرفت و مصمم شد که باقی عمر خود را صرف عکاسی از این حشرات شگفت انگیز کند.
Nod32 Username And nod32 Password
Username:TRIAL-62807171
Password:njrjjh4txd
Username:TRIAL-62807180
Password:sdxaumbts7
Username:TRIAL-62807179
Password:xv7j3k2bhs
Username:TRIAL-63063469
Password:trhxur4r2e
Username:TRIAL-63063341
Password:5d67fnb8md
Username:TRIAL-63063350
Password:kej4rkje8k
Username:TRIAL-63063462
Password:jc5xdm6ae3
Username:TRIAL-63063408
Password:uvtucdbvu4
Username:TRIAL-63063427
Password:ruca3rf772
Username:TRIAL-63063377
Password:fr4xm7a8np
Username:TRIAL-63063414
Password:xkaxxmvpdm
Username:TRIAL-63063421
Password:a2p2epu7x3
Username:TRIAL-63063356
nod32key:p527du68p6
Username:TRIAL-63063367
nod32key:dte2hmp5c8
Username:TRIAL-63063377
nod32key:fr4xm7a8np
Username:TRIAL-63063394
nod32key:2hd7cseb87
Username:TRIAL-63063408
nod32key:uvtucdbvu4
Username:TRIAL-63063414
nod32key:xkaxxmvpdm
Username:TRIAL-63063421
nod32key:a2p2epu7×3
Username:TRIAL-63063427
nod32key:ruca3rf772
Username:TRIAL-63063438
nod32key:4dju7r3u4m
Username:TRIAL-63063451
nod32key:ffe2a5k75j
[March 22,2012]Fresh nod32 keys
21 Mar
Username:TRIAL-33632565
Password:n65jfv7mat
Username:TRIAL-33069522
Password:2nx5fxpdhr
Username:TRIAL-33632568
Password:82ckajfj25
Username:TRIAL-33632564
Password:bxvch67ehd
Username:TRIAL-33632566
Password:3ccpfp7t2a
Username:TRIAL-33632563
Password:ff5mm4ux82
Username:TRIAL-33160270
Password:3anjxndva2
Username:TRIAL-33160286
Password:m3hkutavcs
Username:TRIAL-33160307
Password:2bmjfhrh8n
Username:TRIAL-33160435
Password:mv7bjap8m6
Username:TRIAL-33160462
Password:f3xkr2ssr3
Username:TRIAL-33160488
Password:kt8f24v2e2
Username:TRIAL-32871810
nod32key:drvu38kv4p
Username:TRIAL-32871881
nod32key:fa357uxknm
Username:TRIAL-32871927
nod32key:xcex2mjc8f
هدیه من به شما که باستانی فکر میکنید
نزدیک بهار که میشه آدم هم بی اختیار مثل طبیعت به جنب و جوش می افته و سعی داره خودشو تغییر بده، نو میشه درست مثل بهار و طبیعتش... واقعا که بهار گل سرسبد فصل هاست درست همونطور که شما دوست عزیز گل سرسبد خوبان خدا هستید ...
پیشاپیش
عید سعید باستانی بر همه شما ایرانیان باستانی مبارک
هشتاد و دومین نمایشگاه خودرو ژنو از هشتم تا هجدهم مارس (۱۸ تا ۲۸ اسفند) میزبان علاقهمندان و دستاندرکاران صنعت خودروست. پیشبینی میشود که ۷۰۰ هزار بازدیدکننده از نمایشگاه ۲۰۱۲ دیدن کنند. ۱۸۰ محصول برتر اروپایی و جهانی در انتظار مهمانان هستند.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید
خطای دید (خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته میشود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغز پردازش میگردد منجر به درک تصویری میشود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد ... در هر صورت امید است از این سوژه های جالب لذت کافی ببرید.
این عکس چه احساسی را به شما منتقل می کند؟
کتایون ریاحی، بازیگر سینما و تلویزیون ایران که ۱۰ بهمن امسال به عنوان دومین سفیر نیکوکاری مهر آفرین معرفی شده بود، چهارشنبه و پنج شنبه به مناطق محروم بندرعباس و کرمان سفر کرد.این هنرمند، شهریور و مهر امسال نیز به سومالی سفر کرده و کمکهایی را از سوی مردم ایران به قحطی زدگان آن کشور رسانده بود.درد دل های مردم محروم محله دو هزار بندرعباس بارها کتایون ریاحی را به گریه انداخت.
بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط زناشویی و عاطفی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد.
اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده اند، پیرامون روابط زناشویی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید:" به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است." بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش می آید و عادی است. به طور معمول، حدود ۱۸ ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد.
منظور از اختلاف در میل جنسی و روابط زناشویی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری بیشتراست. اگر به این اختلاف به اندازه کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود می گیرد و به سرد شدن ارتباط زناشویی زوج ها می انجامد. از این رو، شما باید پیرامون روابط زناشویی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید.
اغلب افراد ارتباط زناشویی را عملی خود جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد.اما توجه داشته باشید رابطه زناشویی، که بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب پیدا می کند.
کسب اطلاعات درست درباره مهارت های بهبود روابط زناشویی بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی سالم به شما کمک می کند به ارتباط زناشویی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید.
دکتر پت لاو ، نویسنده کتاب های Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love ( حقیقت عشق)، معتقد است" درک زبانی که همسر شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند" کلید حل اختلاف در میل جنسی و روابط زناشویی است.اگر شما این زبان را بشناسید و به موقع به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط زناشویی است.به نظر دکتر لاو برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود می خواهید، بایدآن چه را که او می خواهد به او بدهید.
●درباره خواسته های خود در روابط زناشویی با هم گفت و گو کنید
شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی با هم صحبت کنید. اغلب زوج ها در بیان مناسب خواسته های جنسی خود در روابط زناشویی شان مشکل دارند. آنان به طور معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود راه گفت و گو را می بندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان محبت بیشتری به شما بکند. شما می گویید:" تو هرگز به اندازه کافی به من محبت نمیکنی." به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه نوعی انتقاد به عمل آمده است. به نظر او بهتر است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم:" من فکر می کنم پیش از این که این رابطه بهتر است زمان بیشتری را به محبت به هم اختصاص دهیم."
بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملات انتقادی از عبارت هایی مانند" به نظر من به جای ... بهتر است ..." یا " من ترجیح می دهم ..." را به کار ببریم. تانسند ،که کارگاهی را با نام" گرم گرم با تنها همسر خود" برگزار کرده است، می گوید:" شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت" به نظر من به جای ... بهتر است ..." استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد.
وقتی شما خواسته خود در روابط زناشویی را به شیوه مثبت مطرح می کنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید می کند. اگر چنین نشد، عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر می کنید و از او بپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن است " بله" یا " خیر" باشد.
با استفاده از این شیوه ،که از آن با عنوان " بازتاب آینه ای" یاد می شود، ممکن است همیشه به خواسته خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید خواسته خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید، شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته خود دارید. این شیوه برخورد باعث می شود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت می کند.
● برای روابط زناشویی قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید
شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواسته های جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می دانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent ### ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم) ، قراردادی در این زمینه داشته باشید.
دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج ها در روابط زناشویی بیان مثبت خواسته ها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند.او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، می خواهد: " برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید." خواسته های جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم می گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده این تعامل باشد.کسی که به عنوان آغاز کننده رابطه زناشویی انتخاب می شود باید خواسته های طرف مقابل را برآورده کند.
برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در ابتدا خواسته های کمتری در روابط زناشویی مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین شروع می کنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم ، اما وقتی به این کار ادامه بدهیم، به تدریج از آن خوشمان می آید. " در ابتدا ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت می بریم."
پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم صحبت کنید؛ این که، کدام تجربه ها در روابط زناشویی لذت بخش تر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه ای نداشتند. سپس می توانید نسبت به توسعه بخشیدن توافق های اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید!
● مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید
پس از این که گفت و گوهای مثبتی در مورد روابط زناشویی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی در روابط زناشویی است. این مشکل در زوج های سنین مختلف بروز می کند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن ، به خصوص در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد.
تغییر جهت میل جنسی در روابط زناشویی بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد نمی کند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل در روابط زناشویی به طور معمول برای کسی پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار می گیرد.
● زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید
دکتر پت لاو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا زیادی به روابط زناشویی دارند، پیشنهادهای ویژه ای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در راس فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن این میل در همسرتان می شود، از خریدن کادو و شکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذ تر عمل می کند.
● نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند
لاو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید:بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصله بیشتری در روابط زناشویی خود خرج کنید.از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلافروابط زناشویی دامن می زند.به پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشته اید.میل جنسی را با عشق اشتباه نگیرید.اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما فقدان عشق را در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید.انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند.
● نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند
در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به روابط زناشویی اختصاص دهید.قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید.به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما می شود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید.درباره پیش شرط ها و پیش نیازهای روابط زناشویی خود شفاف و منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در میان بگذارید.اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید.اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
با افزایش سن تمایلات جنسی کاهش نمییابد. درواقع خستگی، عادت یا حتی تغییرات هورمونی هستند که سبب کاهش تمایلات میشوند. برای آنکه میل از دست رفته را به دست آورید کافی است این مشکلات را برطرف کنید.
1- خستگی
خستگی روحی یا افسردگی معمولا باعث کاهش روابط زناشویی می شود و میتواند انرژی شما را به صفر برساند و تمایلات جنسی را کم کند. اگر احساس میکنید هم از نظر جسمی و هم روحی بسیار خستهاید و تمایلی به برقراری رابطه زناشویی ندارید کمی به خود فرصت دهید تا آرامشتان را بازیابید. عدم تمایل شما به رابطه عاشقانه به معنی زدگی شما از همسرتان نیست. اگر فکر میکنید مسالهای که با آن روبهرویید کمی بغرنج شده است به یک روانشناس مراجعه کنید.
2- عادت
اگر سالهاست که از ازدواجتان میگذرد، مسلما تاکنون بحرانهای زیادی را تجربه و از آن سربلند بیرون آمدهاید. با هم بودن فعلی شما دلیلی بر این سخن است.وقتی شما مدت نسبتا زیادی با همسرتان زندگی کرده باشید، چون به او اطمینان دارید، تمایلات جنسیتان به تدریج آرامتر میشود. این مسالهای خاص نیست درواقع شما پس از مدتی به شکلی از زندگی که دارید عادت میکنید. کافی است کمی در روابط زناشویی تان تغییر ایجاد کنید. عادات که به هم بریزد، تمایلات جنسی بیشتر میشود. نترسید و سعی خود را به کار گیرید.
3- داروها
مصرف برخی داروها میتواند بر تمایلات جنسی تاثیرگذار و سبب ناتوانی جنسی در مردان و سردمزاجی در زنان شود. به عنوان نمونه برخی داروهای قلب، داروهای ضدافسردگی یا داروهای پایینآورنده قندخون از این دستهاند.
4- تغییرات هورمونی
در تئوری کاهش هورمونها به ویژه در زمان یائسگی زنان میتواند تمایلات جنسی را کاهش دهد. البته خود یائسگی سبب کاهش تمایل نمیشود بلکه کاملا برعکس عدم تخمکگذاری تمایلات جنسی را افزایش هم میدهد ولی کاهش برخی هورمونها و به دنبال آن مشکلاتی نظیر خشکی واژن عاملی برای کاهش میل جنسی است که با درمانهای به جا برطرف میشود..
آرام جعفری
آزاده نامداری
آناهیتا نعمتی
آناهیتا همتی
افسانه پاکرو
الناز حبیبی
الناز شاکر دوست
امیر کاظمی
بهاره افشاری
بهرام رادان
پرستو صالحی
پرستو گلستانی
پژمان بازغی
پندار اکبری
پوریا پورسرخ
حسین مهری
خاطره اسدی
رزیتا غفاری
ساره بیات
سامیه لک
سپیده خداوردی
سمیرا حسینی
سیما تیرانداز
شبنم درویش
شبنم قلی خانی
شهاب حسینی
فریبا نادری
کوروش سلیمانی
لعیا زنگنه
لیلا برخورداری
لیلا بلوکات
محمد حاتمی
محمد رضا گلزار
مرجانه گلچین
مصطفی زمانی
مهدی امینی خواه
نسرین مقانلو
نفیسه روشن
نیکی کریمی
نیلوفر امینی فر
کانال Corinth در یونان، یک مسیر منحصر بفرد عبور کشتی است که بین دو دریاچه Aegean و Ionian قرار گرفته است.
ایده ساخت کانال به دوران قدیم برمی گردد . اسکندر ، جولیوس سزار و کالیگولا (امپراطور روم) هر کدام بدنبال کندن این کانال بودند.حتی نرو این کار را در سال 67 میلادی آغاز کرد.
اماعملیات اصلی حفر کانال، در اواخر قرن 19 توسط مهندسان فرانسوی تحت قرارداد دولت وقت یونان انجام شد.
این کانال به طول 6.3 کیلومتر و عرض 21 تا 25 متر، از جاذبه های توریستی یونان است.
عمق آب در داخل کانال، حدود 8 متر و ارتفاع سطح آب تا بالاترین نقطه دیواره های کناری، 90 متر است.
| |
|
هند _ حیدرآباد _ Charminar _ ( چهارمنار)
این بنا در سال 1591 ساخته شده و یک بنای تاریخی برجسته در حیدرآباد میباشد. charminar در ساحل شرقی رود Musi واقع شده است.
این قلعه بسیار زیبا در ترکیه، در منطقه دنیزلی که شهرستانی در جنوب غربی ترکیه است واقع شده. فصل بهار در این شهر بسیار گرم است و معادن کربن که در پائین آن آب زلال جاری است وجود دارد. در بالای این قلعه شهر تاریخی Greco-Roman و Byzantine وجود دارد.
وجود چشمه آب معدنی که در بالای این کوه وجود دارد باعث شده که ترکیبات کربنات کلسیم بسیار غنی در این منطقه وجود داشته باشد که از آن استفاده دارویی می کنند. آب این چشمه بسیار خنک است. این منطقه، مکانی بسیار جالب است که نمی توانید در هیچ کجای ترکیه جایی مثل آن را پیدا کنید. این قلعه جزء لیست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
پل "Henderson waves"
واقع در سنگاپور
این پل با 274 متر طول و 8 متر عرض بلندترین پل پیاده رو در این کشور می باشد.
Basket tree "
این درخت در واقع پیوندی از 6 درخت چنار با یکدیگر در42 انشعاب مختلف میباشد که به آن فرم "سبد"میدهد!!!
این تونل در کلون ، اوکرائین in Kleven, Ukraine- قرار دارد
و در آنجا بنام تونل عشق معروف است
زریوار یکی از زیباترین دریاچه های جهان است. این دریاچه آرام را بزرگ ترین چشمه آب شیرین جهان می دانند.
یکی از شگفتی های این دریاچه زیبا، جزیره های متحرک آن است. این جزیره ها از ریشه در هم تنیده نی و گیاهان حاشیه دریاچه هستند که همراه با حرکت باد و جریان آب از سایر گیاهان کنار دریاچه جدا شده و در نقاط مختلف دریاچه حرکت می کنند مساحت برخی از آنها به 20 متر مربع هم می رسد.
عمیق ترین گودال جهان در روسیه با ۷۰۰ متر عمق و ۵/۱ کیلومتر قطر میباشد.
نام این چاله " کارکینسک" است و برای بدست آوردن الماس در سیبری ایجاد شده است.
گفتنی است که عمیق ترین گودال زیر آبی جهان" گودال مارینا " در شرق فیلیپین در اقیانوس آرام قرار دارد ، عمق مارینا ۱۱ هزار متر میباشد . این در حالیست که عمق متوسط اقیانوس آرام ۴ هزار متر است.
این موش در مراسم انتخاب بهترین موشهای
سال به عنوان زیباترین موش انتخاب شد..!
نوزاد کانگورو بسیار کوچک و شبیه دانه لوبیا است. بچه کانگورو بعد از به دنیا آمدن، به شکم مادرش می چسبد. آن وقت خودش را در مدت 3 دقیقه بالا میکشد و به کیسه شکم مادرش میرساند. او در آنجا شیر میخورد نوزاد کانگورو در هنگام تولد جثهای بسیار کوچک دارد که قطر آن از دو سانتیمتر بیشتر نمیشود. نوزاد کانگورو در مرحله بسیار ابتدایی از شکل گیری جنین به دنیا می آید؛ فقط 7 هفته بعد از انعقاد نطفه و این در حالیست که رشد کاملش بیشتر از 9 ماه طول میکشد!!
جالب است بدانید نوزاد انسان اگر زودتر از 23 هفتگی به دنیا بیاید معمولا زنده نمی ماند! . کانگوروی ماده معمولا بطور دائم باردارد و به طرز شگفت انگیزی می تواند رشد جنین را متوقّف کند.
در سال 2005 شبکه خبری ABC استرالیا یک تصویر از یک مار پیتون بسیار بزرگ را منتشر کرد که در حالا بالا کشیدن یک کانگوروی بزرگ از عمق رودخانهای در یک دره در منطقه کیمبرلی در غرب استرالیا است.
در سال 2007 این ادعا مطرح شد که جانور مورد نظر یک گاو است که البته ادعای صحیحی نبود.
پیتون زیتونی که در تصویر مشاهده میکنید دومین مار بزرگ استرالیا است که به شکار جانوران معروف مشهور است.
سال گذشته یک کشاورز چینی خبر داد که در مزرعه خود مرغی دارد که فکر می
کند پنگوئن است و به همین علت همانند پنگوئنها به صورت قائم راه می رود.
نام این مرغ مجنون مامبل است که در یک مرزعه واقع در ژیانگسو در شرق چین زندگی می کند.
مامبل نام پنگوئن قهرمان کارتون خوش قدم است. این پنگوئن به خاطر ویژگی خاصی که در حرکت دادن پاهایش داشت توانست با انجام حرکات ویژه ای با انسانها ارتباط برقرار کند.