ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام..........در کنج ویران مانده ام . خمخانه را گم کرده ام ......حضرت مولانا
ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام..........در کنج ویران مانده ام . خمخانه را گم کرده ام ......حضرت مولانا

ای عاشقان ای عاشقان پیمانه را گم کرده ام..........در کنج ویران مانده ام . خمخانه را گم کرده ام ......حضرت مولانا

فلسفه تحریم روزه در عید فطر

بالاخره ماه رمضان هم به پایان رسید و خوشا به حال کسانی که بهره کافی را از این ماه پر برکت بردند. موضوعی که مدتها پیش من را به فکر فرو برده بود مربوط میشد به همین عید فطر که پس از آخرین روز ماه رمضان قرار دارد. روزی که روزه گرفتن در آن حرام است. جالب است که پس از یک ماه که روزه گرفتن بر هر مرد و زن مکلفی واجب است روزی را داریم که روزه گرفتن در آن یک گناه کبیره محسوب میشود. عللی که من شخصا و بدون هیچ مطالعه جنبی و مربوطی پیرو این موضوع به آن رسیدم شامل موارد زیر می شوند: 1. خداوند تبارک و تعالی برای اینکه بندگانی را که از سر عادت به روند روزه گرفتن ادامه می دهند از آن حال و هوا خارج میسازد و نظمی که طی این سی روز به دست آمده را به هم میزند تا پس از این روز مبارک افراد به اراده و خواست خود روزه مستحبی یا قرض آن را به جا آورند. 2. از آنجایی که همیشه در طول تاریخ ظهور دین مبین اسلام مسلمانان جهان در زیر ذره بین بدخواهان و ملحدان بوده اند تا به نحوی وجهه آنان را تخریب کنند و به مقاصد خود برسند بسیار طبیعی به نظر می رسد که همینان در آخرین روزهای ماه رمضان مسمانان رو مورد تمسخر دهند که برای اینکه چند روزی بیشتر روزه نگیرند و از شر این گرسنگی و ریاضت رهایی یابند بزرگان و خردمندانشان رو آسمان می کنند تا ماه را رویت کرده و به دیگران ابلاغ کنند. حال آنکه با وجود عید فطر و تحریم روزه در آن این حالت پیش نخواهد آمد. 3. چون که در این روز بر هر مسلمان مستعد و مکلفی واجب است که مقداری از دارایی خود را به عنوان فطریه که مقدار آن هر ساله توسط علمای عظام تعیین می شود به نیازمندان بدهد و این دارایی می تواند به صورت خوراکی باشد شایسته نیست که در این روز کسی روزه دار باشد تا به نحو مطلوب تری این مراسم صورت پذیرد. نظر شما چیست؟

فتنه... فتنه گران... در زمان امام رضا(ع)در روز عید فطر

چه دلایلی باعث شد تا مأمون از اقامه نماز عید فطر توسط امام رضا (ع) جلوگیری کند؟ پاسخ اجمالی عمده دلیل مأمون از جلوگیری اقامه نماز عید فطر به امامت علی بن موسی الرضا (ع)، احساس خطری بود که پس از پیشنهاد برگزاری نماز متوجه دستگاه حکومتی او شد، این مسئله از آن جا نمود پیدا کرد که مردم مرو (خراسان) با شنیدن این خبر که حضرت رضا براى نماز عید به مصلا مى روند، از منازل خود خارج شده در کنار راه‏ ها نشستند و منتظر آمدن آن حضرت شدند. زنان و کودکان پشت بام ‏ها در انتظار مقدم او بودند، تمام فرماندهان لشگر و رجال کشور از هر صنف و طبقه درب منزل امام (ع) اجتماع کردند و نسبت به آن حضرت اظهار علاقه و محبت کردند. این جا بود که مأمون و مشاورانش احساس کردند اقامه این نماز و ایراد خطبه به وسیله امام ممکن است حکومت وی را به خطر اندازد؛ زیرا آنان هرگز فکر نمی کردند، امام این گونه در میان مردم حتی رجال کشور و فرماندهان لشگر دارای محبوبیت ویژه باشد. لذا دستور داد تا امام از اقامه نماز منصرف شود، تا بدین وسیله خود و حکومتش را از خطرات احتمالی حفظ نماید. پاسخ تفصیلی برای دست یابی به دلایل جلوگیری مأمون از اقامه نماز عید فطر به امامت علی بن موسی الرضا (ع) -با این که خود چنین پیشنهادی را داده بود- باید گفت؛ پس از این که مأمون بعد از مرگ هارون الرشید، بر اوضاع مسلط شد، نامه‏اى براى امام رضا (ع) نوشت و از آن حضرت دعوت کرد که به خراسان بیاید، حضرت رضا (ع) به جهات و عللى از این پیشنهاد استقبال نکردند. مأمون بار دیگر درخواست خود را تکرار کرد و اصرار نمود که باید به طرف خراسان حرکت کند، حضرت رضا چون اصرار مأمون را در این مورد مشاهده کرد به ناچار درخواست او را اجابت کرد و عازم سفر خراسان گردید. امام (ع) پس از این که وارد مرو (خراسان) شد مأمون پیشنهاد کرد که خلافت را بپذیرد، اما امام رضا به شدت با این تقاضا مخالفت نمود. مأمون (ایشان را تهدید کرده و) گفت: پس ولایت عهدى مرا قبول کنید، حضرت فرمود با شروطى این را مى‏پذیرم. مأمون گفت: شروط شما چیست؟ امام رضا فرمود: شرط من این است که در هیچ امرى از امور سیاست و حکومت مداخله نکنم، و در عزل و نصب حکام و فرمانداران دخالتى نداشته باشم، مأمون نیز شروط امام را پذیرفت. پس از آن، در یکى از اعیاد مأمون به امام رضا (ع) گفت: اکنون روز عید است، امامت نماز عید را بر عهده گیرید، و براى مردم خطبه عید را بخوانید. حضرت در جواب مأمون فرمود: خود میدانى که من پیشنهاد شما را با شروطى پذیرفتم و یکى از آن شرط ها عدم شرکت در این گونه مراسم است. مأمون بار دیگر پیغام فرستاد من در نظر دارم مردم مطمئن گردند و دل آنان به شما مایل شده و فضل تو را بشناسند. مأمون با سماجت تمام انجام این عمل را از آن جناب خواستار شدند، حضرت فرمود: من دوست دارم که مرا از این کار معذور دارید و اگر چنانچه اصرار دارى، من مانند جد خود رسول خدا (ص) نماز عید را خواهم خواند. مأمون گفت: هر طور که در نظر دارید انجام دهید. راوی می گوید: هنگامى که اعلام شد امام رضا (ع) براى نماز عید به مصلا مى روند، مردم مرو (خراسان) در کنار راه‏ها نشستند و منتظر تشریف فرمائى آن حضرت شدند. زنان و کودکان پشت بام ‏ها در انتظار مقدم او بودند، تمام فرماندهان لشگر و رجال کشور از هر صنف و طبقه درب منزل امام (ع) اجتماع کردند و انتظار بیرون شدن آن جناب را داشتند. هنگامى که آفتاب روز عید طلوع کرد، حضرت غسل کرد و عمامه سفیدى بر سر مبارک گذاشت یک طرف آن را روى سینه و طرف دیگر را پشت سر افکند، و جامه‏هاى خود را تا زانو بالا زد، سپس به همه غلامان و کارگزاران و خدمت‏کاران خود فرمان داد تا آنان نیز چنین کنند. پس از این عصاى مخصوصى به دست گرفت و از منزل خارج شد. هنگامى که حضرت حرکت کرد مردم به دنبال او براه افتادند، امام (ع) سر مبارک خود را به طرف آسمان بلند کرد و چهار مرتبه تکبیر گفت. همه فرماندهان لشگر و افسران و رجال و طبقات مختلف کشور و شخصیت هاى مقیم مرو با ساز و برگ ‏هاى خود در کمال آرایش و زینت ایستاده بودند. هنگامى که حضرت و همراهان او با این هیئت مخصوص وارد میدان مقابل منزل شدند، اندکى درب منزل توقف کردند و چهار مرتبه گفتند: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر على ما هدانا، الله اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام و الحمد للَّه على ما أبلانا». همه همراهان این ذکر را با صداى بلند قرائت کردند. راوی می گوید: در این هنگام چنان ضجه و شیونى از مردم بلند شد، که گویا در و دیوار شهر مرو تکان مى‏خورد، و مردم از دیدن آن حضرت همچنان فریاد برمى‏ آوردند. رجال مملکت و بزرگان لشگر چون مشاهده کردند حضرت رضا پا برهنه حرکت مى‏کند، آنان نیز از مراکب خود پایین آمده و کفش هاى خود را به دور افکندند و پاى برهنه براه خود ادامه دادند. امام رضا هر ده قدم که حرکت مى‏کردند یک بار توقف مى‏کردند و سه مرتبه تکبیر مى‏گفتند، و ما چنان مى‏پنداشتیم که زمین و آسمان و در و دیوار با وى هم آواز مى‏شوند، و فریاد شیون و ناله از شهر مرو برآمد. این جریان به مأمون گزارش شد و او از اوضاع و احوال مطلع گشت. این جا بود که فضل بن سهل به مأمون گفت: اگر على بن موسى الرضا با همین وضع و هیئت خود را به مصلا برساند مردم مفتون و شیفته او خواهند شد، صلاح در این است که از وى بخواهى تا از رفتن به مصلا خود دارى کند. بنابراین، مأمون پیک فرستاد و از آن حضرت درخواست کرد به منزل بازگردد. امام رضا (ع) نیز لباس ها و کفش خود را پوشید و سوار شد و به اقامت‏گاه خود بازگشت.[1] بنابر این، عمده دلیل مأمون از جلوگیری اقامه نماز عید به وسیله امام رضا (ع)، احساس خطری بود که از ناحیه محبوبیت و اظهار علاقه و استقبال مردم از امام شده بود؛ چراکه به گمان مأمون و مشاورش اقامه این نماز و ایراد خطبه به وسیله امام ممکن بود حکومت وی را به خطر اندازد؛ زیرا آنان قصد استفاده تبلیغاتی از این نماز را داشته و هرگز فکر نمی کردند، امام این گونه در میان مردم حتی رجال کشور و فرماندهان لشگر دارای محبوبیت باشد. لذا دستور داد تا امام از اقامه نماز منصرف شود، تا بدین وسیله خود و حکومتش از خطرات احتمالی از ناحیه امام (ع) حفظ نماید.

خطبه امیرالمومنین علی (ع) بمناسبت عید فطر

عید فطر یکى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بیشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى‏طلبند، اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است. امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه‏اى خوانده‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده‏اند. خطب امیرالمومنین على بن ابى طالب علیه السلام یوم الفطر فقال: ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فى مصلاکم و وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم، رجوعکم الى منازلکم فى الجنه. عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فى آخر یوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون(1) اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مى‏گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و نا امید مى‏گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت‏به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت‏برین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه‏دار داده مى‏شود این است که فرشته‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مى‏دهد و مى‏گوید: «هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته‏تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید.» عارف وارسته ملکى تبریزى درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند، نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند ونیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازى به او آرند، بر آوره و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمى‏برند.» (2) روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده‏اند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد که مؤمنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن، ابتداى خوردن و آشامیدن است و نیز گفته شده است که به معناى آغاز خوردن و آشامیدن است پس از مدتى از نخوردن و نیاشامیدن. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار مى‏نامند و از این رو است که پس از اتمام روز و هنگامى که مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏شود انسان افطار مى‏کند یعنى اجازه خوردن پس از امساک از خوردن به او داده مى‏شود. عید فطر داراى اعمال و عباداتى است که در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز آمده است. از سخنان معصومین(ع) چنین مستفاد مى‏شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد. و در قنوت نماز عید مى‏خوانیم: «... اسئلک بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون‏» بارالها! به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى از تو مى‏خواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى و از هر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مى‏طلبم آنچه بندگان شایسته‏ات از تو خواستند و به تو پناه مى‏برم از آنچه بندگان خالصت‏به تو پناه بردند. در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد(ع) به مناسبت وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است: «اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فى یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفرلنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن ... اللهم انا نتوب الیک فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شرا اضمرناه توبة من لا ینطوى على رجوع الى.» پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشوئى و خداوندا بر ما ببخشایى آنچه در پنهان و آشکارا گناه گردانیم ... خداوندا! در این روز عید فطرمان که براى مؤمنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمائى قرار دادى از هر گناهى که مرتکب شده‏ایم و هر کار بدى که کرده‏ایم و هر نیت ناشایسته‏اى که در ضمیرمان نقش بسته است‏به سوى تو باز مى‏گردیم و توبه مى‏کنیم، توبه‏اى که در آن بازگشت‏به گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد. بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت‏به سویت و توبه از گناهان عطا فرما

چرا شب قدر؟؟؟

چرا شب قدر دقیقا مشخص نشده است؟

استاد خارج فقه حوزه علمیه قم با بیان اینکه نتیجه منزلت شب قدر از یک سو و تقدیر و معین شدن امور از طرف دیگر، تبدیل سیئات به حسنات است که در شب قدر محقق می‌شود، گفت: شب قدر بهترین زمان برای استغفار به درگاه الهی است.
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، آیت‌الله محمدحسین احمدی فقیه یزدی در گفت‌وگو با رسا با اشاره به فضیلت شب‌های قدر، بر داشتن حضور قلب و نیت پاک در شب‌های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان و احیای این شب‌ها تأکید کرد و گفت: زمان دقیق شب قدر معین نشده است تا همه بتوانند از آن بهره ببرند.

وی، افزود: از شب‌های قدری که در ماه مبارک رمضان تعیین شده، یک شب به حقیقت شب قدر است و شب‌های دیگر جانشین و بدل آن شب هستند؛‌ اینکه یک شب را به عنوان شب قدر معین نکرده‌اند برای این است که مردم بتوانند با نیت پاک و اخلاص کامل، در هر شب از سه شبی که در ماه مبارک رمضان است قدر و منزلت این شب را درک کنند.این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه مدارج عالی شب قدر با هم تفاوت دارد، گفت: خداوند شب قدر را طوری قرار داده که همه روزهای سال روز قدر و همه شب‌ها هم شب قدر شود؛ با این توصیف کسی که هشتاد سال عمر می‌کند، همه روزهای سال را در بهار و تابستان، پاییز و زمستان روزه گرفته و فضیلت شب‌های قدر را در همه فصول درک کرده است.

وی تصریح کرد: فضیلت‌های شب قدر را خداوند معین کرده و به حسب عملکرد انسان‌ها عطا می‌کند، بسیاری به این نکته توجه نمی‌کنند که قرارداد شب قدر به حسب امور انسانی تعیین شده است، یعنی لیاقت‌های انسان که خداوند مقدر می‌فرماید.وی با بیان اینکه قرآن هر سال خدمت حضرت ولیعصر‌(عجل الله تعالی فرجه) نازل می‌شود و انسان‌ها در زیر سایه آن حضرت از این نزول به درجاتی بهره‌مند می‌شوند، گفت: قرآن محدود نیست که تمام شده باشد، درجاتی و مراتبی دارد که آثارش برای امت پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه واله)، کل مؤمنان و مسلمانان و بلکه همه انسان‌ها نازل می‌شود و این نزول هر سال اتفاق می‌افتد.

استاد خارج فقه حوزه علمیه قم تصریح کرد: از لوح محفوظ و ام الکتاب که بالاتر از لوح محفوظ است تا به درجات نازل‌تر و پایین‌تر که درجه محو و اثبات باشد، یعنی آن مقام محو و اثبات که در شب‌های قدر برای برخی محو و برای برخی اثبات می‌شود، را خداوند برای هر شب قدری معین کرده است تا آنجا که کرام الکاتبین بد و خوب اعمال را می‌نویسند.وی با بیان اینکه برخی ملائکه از نوشتن اعمال بد انسان دست برمی‌دارند و مهلت به استغفار می‌دهند، گفت: شب قدر بهترین شبی است که انسان می‌تواند خود را برای استغفار آماده کند و هیچ‌چیز بهتر از این نیست که از خدا طلب توبه نماید.

آیت‌الله احمدی فقیه یزدی یادآور شد: زمانی می‌گوییم استغفرالله و اتوب الیه و زمانی از خدا طلب توبه می‌کنیم و می‌گوییم استغفرالله و اسأله توبه یعنی خداوند توفیق کسب مقام توبه را به ما دهد تا بتوانیم توبه واقعی و مقبول داشته باشیم و چه نیکو است که هر استغفار را به درگاه الهی ببریم و از خداوند طلبه توبه واقعی کنیم شاید که از ما بپذیرد.وی با بیان اینکه نتیجه منزلت شب قدر از یک سو و تقدیر و معین شدن امور از طرف دیگر، تبدیل سیئات به حسنات است که در شب قدر محقق می‌شود، توصیه کرد: غسل کرده و با عمل به دستورات وارد شده، به بهترین روش این شب‌ها را احیا بداریم تا از مناقب و فضایلی که خداوند برای مؤمنان مقدر کرده است، بهره‌مند شویم.